به گزارش میمتالز، بخش عظیمی از معدنکاری در تمام کشورهای دنیا با استفاده از روشهای قدیمی و سنتی انجام میشود و جز شرکتهای بسیار بزرگ معدنی بقیه از تکنولوژی روز عقب هستند؛ بنابراین عقبماندگی در زمینه هوشمندسازی معادن، مختص ایران نیست و در سراسر دنیا به چشم میخورد، اما راه ما به نسبت دیگر کشورهای دنیا دورتر است و پیچوخمهای بیشتری دارد.
در حال حاضر، بیش از ۲۰ سال است که معادن بزرگ دنیا، حداقل معادن شاخص در کلاس بینالمللی، قدم در مسیر هوشمندسازی گذاشته و زیرساختهای مورد نیاز آن را پیاده کرده و به مرحله عملیاتی رساندهاند. اما در کشور ما حتی در معادن بزرگ هم، هوشمندسازی در سطح متوسط، به معنی واقعی، اجرایی نشده است.
البته باید گفت در معادنی مثل مس سرچشمه، گلگهر و چادرملو اقدامات مناسبی در این راستا انجام شده است، اما این موارد استثنا هستند و علاوه بر این، هنوز در کلاس جهانی به جایگاه مناسبی در زمینه هوشمندسازی دست پیدا نکردهاند.
بنابراین، باید ۲ مساله را مدنظر داشته باشیم؛ نخست اینکه، باید در قدم اول تصمیمگیری را جدی بگیریم که این مرحله در کشور ما بسیار سخت و پرچالش است و دیگر این که، فکری برای رابطهمان با دیگر نقاط دنیا کنیم و هرچه زودتر به آن سروسامان دهیم تا بتوانیم سرمایهگذار خارجی را جذب و در نهایت، بحث هوشمندسازی را کمکم پیادهسازی کنیم.
هر چند در فرآیند هوشمندسازی تمام سیستمها دیجیتالی است و استفاده از اینترنت میتواند راندمان بسیاری از صنایع را بالا ببرد، اما بسیاری از معادن بزرگ و شرکتهای تولیدی و صنعتی در همه نقاط دنیا برای محافظت از اطلاعات محرمانه خود و نگرانی از بابت هک و نفوذ به سیستمها، تمایلی به استفاده از اینترنت برای هوشمندسازی نشان نمیدهند.
در کشور ما هم، مشکلاتی در این باره به وجود آمده که موجب شده است، بعضی احساس کنند که وصل شدن به سیستم اینترنتی، امنیت چندانی ندارد و باعث میشود که سیستم با خطراتی روبهرو شود.
هوشمندسازی به شکلی که در تعریف فوق به آن اشاره شد، استفاده از هوش مصنوعی و سیستمهای رایانهای است تا به مدیریت مجموعه برای افزایش راندمان کمک کند.
پس در موارد زیر، میتواند کمک بزرگی به بهرهبردار معادن کوچک یا متوسط باشد. برای مثال، قرار است به محلولی یک ماده افزودنی اضافه شود، با استفاده از ابزارهای هوشمند میتوان فهمید چه میزانی از ماده و در چه زمانی باید به محلول اضافه شود و به این ترتیب، خطاهای انسانی تا حد ممکن کاهش مییابد یا حتی به صفر میرسد یا نحوه مدیریت بهینه نیروی انسانی چگونه است، چگونه باید از سیستمهای نظارتی دقیق استفاده کرد تا ایمنی فضای کار افزایش یابد، خطاهای محاسباتی چگونه حذف میشود، چطور میتوان مصرف سوخت را کنترل کرد و موارد متعددی از این دست.
اما برای دستیابی به این هدف؛ باید ۲ پیشنیاز مهم و ضروری فراهم شود؛ اول تصمیم مدیریتی کلان و دوم فراهم شدن تکنولوژی.
ما برای دستیابی به قله هوشمندسازی به این ۲ بال نیاز داریم، بنابراین میتوان با جرات گفت: در حال حاضر معادن کوچک در کشور آنقدر گرفتار مسائل ابتدایی و کوچک شدهاند که دغدغه اصلی آنها هوشمندسازی نیست و هوشمندسازی برای آنها اقدامی لوکس به نظر میرسد.
بهرهبردار بخش خصوصی که معدن کوچک یا متوسط مقیاسی دارد، امروزه بیشتر به فکر تامین حقوق کارگران، تامین سوخت مورد نیاز یا تهیه ماشینآلات و ... است و دیگر مجالی ندارد که به مساله لوکسی مانند هوشمندسازی توجه کند.
البته قابل تصور است که در آینده و زمانی که رویای هوشمندسازی معادن محقق شود، فرصتهای شغلی بسیاری از دست برود، اما به گمان من، نباید از امروز نگران این مساله بود، زیرا همزمان نیروهای کارآمد، زبده و متخصص میتوانند جذب بخش توسعه معدن و صنایع معدنی شوند.
اگر دولت سوبسیدهایی برای هوشمندسازی به معادن اختصاص بدهد و امکانات آن را فراهم کند، موجب رشد و توسعه معادن و ایجاد فرصتهای شغلی جدید میشود.
در حال حاضر ما در زمینه نیروی فنی دچار کمبود هستیم و برای تامین نیروی کار متخصص برای بسیاری از معادن با مشکلات عدیدهای روبهرو خواهیم شد. اگر تعدادی از این نیروها آزاد شوند، میتوانند در زمینه توسعه معدن، استخراج و به ویژه اکتشاف فعالیت کنند.
درست است که اشتغال موضوع بسیار مهم و حساسی است، اما در حال حاضر در بخش معدن مشکل اشتغال وجود ندارد. شاید تا ۱۰، ۱۵ سال پیش، فارغالتحصیلان معدن و زمینشناسی یا نیروهای متخصص و کاربلد دغدغه اشتغال داشتند، اما در حال حاضر خوشبختانه این مشکل به ندرت به چشم میخورد و فرصتهای شغلی زیادی وجود دارد، اما نیروی متخصص برای پرکردن جاهای خالی نیست.
منبع: روزگار معدن