به گزارش می متالز، از یک سو لجستیک یک توانمندساز مهم و کلیدی برای بینالمللیسازی است و از طرف دیگر مفهوم بینالمللیسازی، چالشهای بزرگی را پیش روی لجستیک قرار میدهد. این ارتباط دو سویه از جانب لجستیک، توانمندساز و محرک است و از جانب بینالمللیسازی به صورت تاثیر مستقیم بر مشخصههای لجستیک نمایان میشود.
رامین انتظاری، کارشناس ارشد استخراج معدن، در این باره گفت: یکی از مواردی که لجستیک داخلی و خارجی را متمایز میکند، فاصله است که این عامل به نوعی با سرعت و وابستگی حملونقلی متناسب خواهد بود.
به گفته وی، زمانهای انتظار برای تحویل و بازپرسازی و همچنین اطمینان نداشتن از پیشبینیهای تقاضا، کیفیت محصول و میزان کمبود، افزایش مییابد. از این رو، بینالمللیسازی، شاخصهای کلیدی عملکرد ویژه از شبکههای لجستیک را دستخوش تغییر میکند. بدون تردید، جهانی شدن بدون پیشرفت در سامانههای حملونقل و ارتباط جهانی، امکانپذیر نخواهد بود.
انتظاری با اشاره به اینکه هزینه حملونقل و همچنین هزینههای ارتباطی در قرن گذشته به طور قابل توجهی کاهش یافته است، افزود: در ۷۰ سال گذشته، هزینه مهمترین فرمهای حملونقل بینالمللی یعنی حملونقل دریایی و حملونقل هوایی، به ترتیب حدود ۶۵ و ۸۸ درصد کاهش یافت. در عین حال، سرعت حملونقل برای کالاها و دادهها همانند ظرفیتی که شبکههای جهانی ارائه میدهند، به سطوح پیشبینی نشده رسیده است.
وی افزود: این امر، برای شرکتها به طور قابل توجهی، دسترسی به امکانات فراساحلی و ادغام عملیات خارج از کشور با زنجیرههای ارزش بسیار پیچیده را تسهیل کرده است. با این حال، طراحی و مدیریت این جریان پیچیده کالاها و اطلاعات، چالشی برای مدیران لجستیک در سراسر جهان است.
به گفته این کارشناس معدن، وجود ارتباط جهانی و سامانههای حملونقل پیشرفته، یک پیششرط مهم برای عملیاتی شدن جهانیسازی است. به منظور موفقیت بینالمللیسازی در فعالیتهای تجاری، یک رویکرد مدیریت جامع، شامل اصول و روشهای لجستیک، حیاتی است. با چنین وصفی، «ناهمگونی» مهمترین چالش برای فعالیتهای لجستیک بینالمللی است. هر کشور و منطقهای دارای مشخصههای ویژه خواهد بود که منجر به تنوع وسیعی از شبکههای لجستیک داخلی میشود و در مجموع باید با شبکه جهانی هماهنگ شوند. از این رو برای طراحی و مدیریت شبکه لجستیک جهانی، باید دستهبندیهای مختلفی را در کشورها و مناطق درگیر در نظر گرفت.
وی با اشاره به اینکه، ادغام متقابل تجارت و ساز کارهای معاملاتی و همگن بودن نیازمندیهای مشتری با زمان حملونقل، انعطافپذیری زمان انتظار تحویل، زیرساختهای حملونقل و مدیریت و همچنین گستره جغرافیایی است، گفت: از طرف دیگر، روشهای تجارت و حملونقل فقط در سطح جهانی استاندارد شدهاند اما به میزان زیادی به مشخصات ملی بستگی دارند. در نتیجه، سازگاری با استراتژی جهانی لجستیک یک شرکت با ناهمگونی زیستمحیطی، یک دید کلی را از شرایط تدارکات در داخل کشورهای درگیر و همچنین بینالمللی شامل خواهد شد. در این میان لجستیک ۰.۴ (Logistics ۴.۰) میتواند تسهیلکننده ابزاری برای فعالیتهای لجستیک بینالمللی باشد.
وی ادامه داد: بررسیها نشان میدهد که ۷۵ درصد شرکتها از راهحلهای اینترنت اشیا در سال ۲۰۱۴ میلادی(۱۳۹۳ خورشیدی) در مقایسه با ۱۵ درصد در ۲سال پیش از آن، استفاده کردهاند. توسعه مفهوم اینترنت اشیا و شبکه ارتباط جهانی، یک مدل مجازی از ارتباط تجاری را فراهم میکند که تمام شرکتکنندگان و دادهها درباره اشیا در زمان واقعی در دسترس خواهند بود. در این حوزه، لجستیک به عنوان نخستین زمینه برای استفاده از اینترنت اشیا آورده شده که به کیفیت شبکه، اتصال همه شرکتکنندگان در زنجیره تامین و اطلاعات سریع و قابل اطمینان، در همه جا و همه زمانها بستگی دارد. تصمیمهای منطقی، بر اساس اطلاعات موجود گرفته میشود و بر همه شرکتکنندگان دیگر در زنجیره تامین تاثیر میگذارد.
اینترنت اشیا، فنون شناسایی (بازشناسی با امواج رادیویی، شبکه موقعیتیاب جهانی و شبکه حسگر بیسیم)، هوش مصنوعی، تحلیل پیشرفته کلان دادهها، برنامههای کاربردی و شبکههای تصمیمگیری را در سطوح مختلف کنترل، متصل میکند.
محمدحسین سادات حسینی خواجوئی، دانشجوی دکترای تخصصی مدیریت صنعتی، با بیان اینکه تقاضا برای محصولات و خدمات با تمایز بالا به شکل مستمر افزایش مییابد، گفت: بنابراین، فرآیندهای زنجیره تامین (لجستیک داخلی و لجستیک خارجی) باید با این محیط تغییرناپذیر، سازگار شوند زیرا با توجه به پیچیدگیهای در حال افزایش، تنها با شیوههای کنترل و برنامهریزی معمول نمیتوان رفتار کرد.
وی افزود: استفاده از شبکههای سایبری فیزیکی بر مبنای نظارت و کنترل فرآیندهای فیزیکی با حلقههای بازخوردی است که فرآیندهای فیزیکی بر محاسبات تاثیر میگذارد. سیستمهای سایبری فیزیکی از فناوری بازشناسی فرکانس رادیویی برای شناسایی و مکانیابی بخشها استفاده میکنند و دادهها را به یک رایانه میدهند که اطلاعات مرتبط را جمعآوری و تجزیه و تحلیل میکنند. این شبکهها قادر به برقراری ارتباط با شبکههای دیگر یا با استفاده از اینترنت به عنوان وسیله ارتباطی هستند. بنابراین میتوان دادهها را در زمان واقعی به اشتراک گذاشت تا فرآیندها هماهنگ شوند.خواجویی در ادامه خاطرنشان کرد: بسیاری از شرکتهای حملونقل و لجستیک امروزی از شبکههای بازشناسی فرکانس رادیویی استفاده میکنند تا به مواردی مانند دستیابی به حداکثر میزان حملونقل، دریافت و سفارش دقیق، دقت موجودی و پردازش سفارش سریعتر و کاهش هزینههای کارکنان دست یابند. شبکههای بازشناسی فرکانس رادیویی، بینش را در زنجیره تامین بهبود میبخشد زیرا یک روش خودکار برای دانستن آن چیزی است که شما دارید و پاسخ به این پرسش است که آن چیز کجا است؟
وی افزود: شبکههای بازشناسی فرکانس رادیویی برای ردیابی و مدیریت داشتههای حملونقل و دارایی، مدیریت انبار و توزیع با استفاده از اینترنت به منظور اتصال شبکهها در کل زنجیره تامین و تبادل اطلاعات در زمان واقعی استفاده میشوند. فناوری بازشناسی با امواج رادیویی، یک راهحل ساده، ارزان و مطمئن است. اینترنت اشیا میتواند فراتر از آن باشد زیرا جریان دقیق اطلاعات محصولات را در بازار فراهم میکند و مبنای قابل اعتماد برای تحلیل، پیشبینی و تصمیمگیری در بازار لجستیک است. وی ادامه داد: این اینترنت اشیاست که هر چیزی را به واسطه اینترنت به یکدیگر متصل میکند تا اطلاعات و ارتباطات را مبادله کرده و منبع جستوجوی هوشمند شناسایی شده، مکان، ردیابی، نظارت و مدیریت را درک کند.
اکنون معرفی اینترنت اشیا و اینترنت خدمات به محیط تولید، نشانهای برای چهارمین انقلاب صنعتی است. انقلاب چهارم صنعتی همواره با افزایش تولیدِ ناخوشایند در تحولات گذشته صنعت مقایسه شده است. در عین حال آنها در یک چیز مشترک هستند و به وسیله یک فناوری واحد آغاز نشدهاند بلکه با تعامل تعدادی از پیشرفتهای فناوری که بر ایجاد روشهای جدید تولید اثر میگذاشتند، آغاز شدهاند.
ظهور این پارادایم جدید در تولید، نتیجه استفاده از اینترنت است که ارتباط بین دستگاههای دیگر و انسانها را در زمان واقعی و استفاده از آنچه به عنوان محصولات هوشمند (Smart Products) و خدمات هوشمند (Smart Services) است، شناخته است. دیجیتالسازی پیشرفته در داخل کارخانهها نیز شناخته شده است. آینده کارخانه هوشمند (Smart Factory) امکان اتصال تمام عناصر را در فرآیندهای تولید به وجود میآورد و امکان استفاده از مفاهیم را به عنوان سازگاری، اتصال، کارآیی و ارگونومی فراهم میکند. با توجه به لجستیک ۴.۰، میتوان گفت که پیشرفت در سایه صرفهجویی در کار و استانداردسازی به وسیله تکامل اینترنت اشیا محقق میشود. فناوریهایی به عنوان روباتهای انبار و هدایت اتوماتیک، در حال تلاش برای جایگزینی فرآیندهایی هستند که نیاز به عملیات و تعیین کار به وسیله منابع انسانی ندارند. هدف غایی، بیشترین تعادل میان اتوماسیون و مکانیزاسیون است. به منظور پیادهسازی فناوریهایی که کارخانهها را هوشمند خواهد کرد، فقط نمیتوان به یک دوره کوتاهمدت یا مطالعات سطحی اکتفا کرد. ضروری است که سرمایهگذاری و آموزش ویژه چنین سرمایهگذاریهایی با گذر زمان، در قالب بهبود عملکرد لجستیک و صرفهجویی در وقت به شبکه بازگردانده میشود.