
به گزارش میمتالز، در سال گذشته، تصمیم سازمان بورس مبنی بر کاهش دامنه نوسان از ۷ درصد به ۳ درصد، در حالی که شاید با نیت جلوگیری از نوسانات شدید و حمایت از سهامداران خرد اتخاذ شد، اما اکنون و به ویژه در شرایط خاص کنونی، بیشتر از آنکه کارکرد حمایتی داشته باشد، به عاملی برای قفل شدن معاملات و کاهش نقدشوندگی بدل شده است.
در روزهای اخیر، خبرهایی مبنی بر حمایتهای حقوقیها و صندوقها از بازار منتشر شده است. به عنوان نمونه، تزریق منابع از سوی صندوق تثبیت بازار سرمایه یا ورود بازارگردانها به برخی نمادها، تلاشهایی بوده که برای بازگرداندن تعادل صورت گرفته است. هم زمان، برخی مقامات نیز از لزوم «بازنگری در دامنه نوسان» سخن گفتهاند، اما همچنان رویکرد غالب، تداوم محدودیتهای قبلی و پرهیز از ریسک پذیری در سیاستگذاری است. اینجاست که تناقض در مواضع مشخص میشود: از یک سو دولت و سازمان بورس ادعای کاهش مداخله و تمایل به سازوکار بازار دارند، اما از سوی دیگر، ابزاری، چون دامنه نوسان را به شکل سختگیرانه حفظ کردهاند. این در حالی است که خود دامنه نوسان یکی از شاخصترین جلوههای مداخله در فرآیند آزاد کشف قیمت است.
مدافعان دامنه نوسان، آن را سپری برای جلوگیری از ریزشهای هیجانی میدانند و معتقدند که در شرایط نبود بازارگردان حرفهای و ابزارهای پوشش ریسک، حذف این ابزار میتواند منجر به سقوط آزاد قیمتها شود. در سوی دیگر، منتقدان آن بر این باورند که دامنه نوسان باعث ایجاد صف نشینی، تاخیر در کشف قیمت و رفتارهای غیرعقلایی در بازار میشود. تجربه بازگشایی خساپا به خوبی نشان داد که هر دو گروه، بخشی از واقعیت را بیان میکنند. حذف دامنه نوسان اگر در بستر آماده (بازار با نقدشوندگی بالا، تحلیل پذیری، حضور بازارگردان قوی و روانشناسی آرام) انجام شود، میتواند کشف قیمت را تسریع کند. اما در بازار نااطمینان، بی اعتماد و هیجانی، حذف این ابزار به تنهایی نه تنها کارساز نیست، بلکه بحران آفرین است.
برای اینکه بازار بتواند بدون دامنه نوسان یا با دامنههای بازتر فعالیت کند، پیش شرطی کلیدی وجود دارد: اعتماد عمومی و زیرساخت مناسب. اگر فعالان بازار به شفافیت اطلاعاتی، ثبات سیاستگذاری و استقلال ساختارها باور نداشته باشند، هیچ اصلاح فنی، حتی حذف دامنه نوسان، نجات بخش نخواهد بود. به همین دلیل است که برخی کارشناسان پیشنهاد دادهاند پیش از هر تصمیمی درخصوص دامنه نوسان، ابتدا باید اقداماتی، چون افزایش حجم مبنا، تقویت نهاد بازارگردان، تسهیل دسترسی به ابزارهای مشتقه و آموزش سرمایه گذاران در دستور کار قرار گیرد. در واقع، بازار آزاد، بدون اعتماد، به جای فرصت به تهدید تبدیل میشود.
پیشنهادهای متعددی برای اصلاح دامنه نوسان مطرح شدهاند. اما یکی از مدلهایی که میتواند توازن نسبی بین «نظم» و «آزادی» برقرار کند، بازگشایی پلکانی دامنه نوسان هم زمان با اجرای اصلاحات مکمل است. در این مدل، دامنه نوسان به تدریج و در بازههای زمانی مشخص افزایش مییابد (مثلا از ۳ به ۵ درصد، سپس به ۷ درصد)، مشروط به تحقق برخی پیش نیازها مانند:
این مسیر میتواند به تدریج بازار را با شرایط واقعی وفق دهد، بدون آنکه هیجانات یک باره به بازار ضربه بزند.
منبع: دنیای اقتصاد