
به گزارش میمتالز، صنعت فولاد، یکی از ارکان حیاتی اقتصاد ایران، امروز در معرض بحرانی بیسابقه قرار گرفته است. در حالیکه تقاضای داخلی برای فولاد در تابستان سال ۱۴۰۴ با رشد فصلی همراه شده و پروژههای عمرانی در نیمه دوم سال وارد فاز اجرایی میشوند، غیبت کامل شمش فولاد از تابلوی معاملات بورس کالا یک زنگ هشدار جدی برای فعالان اقتصادی و سیاستگذاران است.
این در حالی است که در شرایط عادی، بورس کالا بهطور متوسط روزانه بین ۶۰ تا ۹۰ هزار تن شمش فولاد از شرکتهای بزرگ کشور از جمله فولاد خوزستان، فولاد مبارکه، فولاد هرمزگان و ذوب آهن اصفهان را در لیست عرضه خود دارد.
بر اساس اعلام انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران، از هفته گذشته تاکنون، محدودیتهای برقی باعث توقف فعالیت نزدیک به ۷۵ درصد ظرفیت ذوب و ریختهگری کشور شده است. خطوط تولید در شهرکهای صنعتی، بهویژه در استانهایی، چون اصفهان، یزد، کرمان و خوزستان عملاً به حالت تعطیل درآمدهاند.
بسیاری از شرکتهای بزرگ فولادی با توجه به عدم قطعیت در دریافت برق، تصمیم به عقبنشینی از عرضه در معاملات سلف گرفتند. مدیر بازرگانی یکی از شرکتهای فولادی اعلام کرده: «در شرایطی که نمیدانیم فردا برق خواهیم داشت یا نه، چگونه میتوانیم تعهد تحویل برای یک ماه آینده بدهیم؟»
عرضهکنندگان ترجیح دادهاند ریسک خود را مدیریت کنند و از عرضه رسمی که تعهدات سنگین دارد، عقبنشینی کنند. در نتیجه، امروز شاهد خلوتترین روز تالار صنعتی بورس کالا در سال ۱۴۰۴ بودیم.
بررسی آمارهای امروز بازار، ابعاد این رخداد کمسابقه را بهوضوح نشان میدهد. در تاریخ ۲۳ تیرماه ۱۴۰۴، عرضه شمش فولاد در تالار صنعتی بورس کالا به صفر رسید؛ رقمی که در مقایسه با میانگین روزانه ۸۲ هزار تن در هفته گذشته، بهمنزله سقوط صد درصدی عرضه است. این در حالیست که طی هفته گذشته، بهطور متوسط روزانه بیش از ۹۰ معامله شمش در بورس کالا به ثبت میرسید؛ اما امروز، حتی یک معامله هم انجام نشد.
از سوی دیگر، قیمت شمش فولاد در بازار آزاد نیز با واکنش فوری به این خلأ عرضه روبهرو شد. میانگین قیمت هر کیلو شمش در بازار غیررسمی، از حدود ۲۴٬۸۰۰ تومان در هفته گذشته، به ۲۶٬۵۰۰ تومان در پایان معاملات امروز رسید. این رشد حدوداً ۷ درصدی در کمتر از یک هفته، زنگ خطری جدی برای تلاطم در بازارهای پاییندستی محسوب میشود.
در حوزه مصرف انرژی نیز، آمارها حاکی از آناند که صنایع فولادی کشور در روزهای اخیر تنها با حدود ۳۰ درصد از ظرفیت برقی خود فعالیت میکنند؛ این در حالی است که مصرف معمولی صنایع فولاد، در حدود ۸۰ درصد از ظرفیت اسمی تعریف میشود. افت بیش از ۵۰ درصدی توان مصرفی برق، منجر به خاموشی گسترده خطوط تولید ذوب، ریختهگری و نورد شده و عملاً امکان تداوم تولید منظم را از بین برده است.
این آمارها نهتنها وضعیت فعلی را توصیف میکنند، بلکه تصویری نگرانکننده از آیندهای نزدیک ارائه میدهند؛ آیندهای که در آن، نبود مواد اولیه، افزایش قیمتها و تعطیلی واحدهای تولیدی کوچک و متوسط به واقعیت تبدیل خواهد شد.
پیامدهای توقف کامل عرضه شمش فولاد در بورس کالا، به شکلی زنجیرهوار و چندلایه، بر کل ساختار اقتصادی و صنعتی کشور تأثیر خواهد گذاشت. نخستین و ملموسترین اثر این رخداد، بر صنایع پاییندستی همچون نوردکاران، تولیدکنندگان پروفیل، میلگرد، تیرآهن و سایر مقاطع فولادی است. این واحدها که مواد اولیه خود را غالباً از طریق بورس کالا تأمین میکنند، اکنون با بحران کمبود روبهرو شدهاند. بسیاری از این واحدها تنها برای چند روز آینده ذخیره شمش در انبار دارند و اگر شرایط به همین صورت ادامه یابد، مجبور به کاهش ظرفیت تولید، یا حتی توقف کامل خطوط خود خواهند شد. این وضعیت میتواند باعث بیکاری موقت یا دائمی بخشی از کارگران این واحدها شود.
در ادامه این زنجیره، بحران کمبود و افزایش هزینه مواد اولیه مستقیماً به پروژههای عمرانی و ساختمانی سرایت خواهد کرد. در شرایطی که بازار مسکن و ساختوساز از پیش تحت فشارهای تورمی بوده است، افزایش قیمت میلگرد و دیگر مصالح فلزی، منجر به رشد قابل توجه هزینه تمامشده پروژهها خواهد شد. پیمانکاران پروژههای دولتی و خصوصی با مشکل تأمین بودجه روبهرو شده و چه بسا مجبور به توقف یا تعویق پروژهها شوند. این تأخیرها بر عرضه مسکن، زیرساختهای عمومی، پروژههای صنعتی و عمرانی اثر گذاشته و بار دیگر رشد اقتصادی را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
از سوی دیگر، بازار آزاد نیز بیدرنگ به نبود عرضه رسمی واکنش نشان داده است. در غیاب عرضه در بورس کالا، تقاضا به بازارهای غیررسمی و بعضاً واسطهگری هدایت شده که هم به رشد قیمتها دامن زده و هم زمینه را برای سوءاستفاده، گرانفروشی و حتی احتکار فراهم میکند. افزایش قیمت شمش و مقاطع فولادی در بازار آزاد میتواند به جهش دومینویی قیمتها در کل زنجیره تأمین منجر شود، از خودرو گرفته تا لوازم خانگی و صنایع فلزی سبک.
در سطح کلانتر، اگر این وضعیت ادامه یابد، دولت ناگزیر خواهد شد برای جبران کمبود داخلی، واردات فولاد را افزایش دهد یا بخشی از تولیدات صادراتی را به بازار داخل اختصاص دهد. هر دو گزینه فشار مضاعفی بر منابع ارزی و سیاستهای تجاری کشور وارد خواهد کرد. ضمن اینکه در سطح منطقهای، کاهش عرضه فولاد ایران میتواند فرصت را برای رقبای منطقهای مانند ترکیه، هند، روسیه و عمان فراهم کند تا جای خالی ایران را در بازارهای صادراتی پر کنند؛ و این یعنی کاهش سهم ایران از بازار جهانی فولاد.
از این رو باید توجه داشت که اگر برای این وضعیت بحرانی چارهای اندیشیده نشود، تبعات آن تنها محدود به صنعت فولاد نخواهد بود، بلکه دامنه آن به کل اقتصاد صنعتی کشور، فضای اشتغال، معیشت خانوارها و حتی اعتماد عمومی به سیاستگذاریهای کلان اقتصادی کشیده خواهد شد.
در پی توقف کمسابقه عرضه شمش فولاد در بورس کالا، واکنشها از سوی نهادهای تخصصی و فعالان اقتصادی به سرعت آغاز شد. انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران در نخستین ساعات پس از انتشار خبر، با صدور بیانیهای هشدارآمیز، از سیاستهای فعلی توزیع انرژی برق در کشور انتقاد کرده و آن را ناعادلانه و آسیبزننده به صنایع مادر توصیف کرد. این انجمن اعلام کرد که ادامه وضعیت فعلی نهتنها تولید داخلی را فلج میکند، بلکه تبعات آن در قالب تورم، بیکاری و کاهش رشد اقتصادی به کل کشور تسری خواهد یافت.
همزمان، اتاق بازرگانی ایران نیز در اظهاراتی صریح، از مسئولان وزارت نیرو و وزارت صمت خواست تا با همکاری و برنامهریزی فوری، راهکاری برای تضمین برق پایدار به صنایع فولادی بیابند. برخی اعضای این اتاق هشدار دادهاند که با توجه به سهم بالای فولاد در صادرات غیرنفتی کشور، ادامه این روند میتواند به کاهش درآمدهای ارزی، از دست رفتن بازارهای منطقهای و تضعیف برند صنعتی ایران در سطح بینالملل منجر شود. به گفته یکی از اعضای کمیسیون صنعت اتاق، "نمیتوان از یک سو دم از حمایت از تولید ملی زد و از سوی دیگر، تولیدکننده را در خاموشی رها کرد. "
از سوی دیگر، برخی کارشناسان اقتصادی و فعالان بازار سرمایه، در گفتوگو با رسانهها، نسبت به آسیب دیدن اعتبار بورس کالا هشدار دادهاند. آنها معتقدند در شرایطی که تولیدکنندگان از ترس ناتوانی در انجام تعهدات، از عرضه عقبنشینی میکنند، بورس کالا دیگر نمیتواند نقش تنظیمگر و مرجع قیمتگذاری را بهدرستی ایفا کند. این موضوع، اگرچه در ظاهر فنی و مقطعی بهنظر میرسد، اما در واقع میتواند به تضعیف ساختار بازار شفاف و حرکت دوباره به سمت معاملات غیررسمی و پنهانی بیانجامد.
در میان این واکنشها، برخی مدیران شرکتهای فولادی بزرگ نیز بهطور غیررسمی اعلام کردهاند که اگر وضعیت تأمین برق طی یک هفته آینده بهبود نیابد، حتی موجودی انبارهای آماده بارگیری نیز برای حفظ امنیت عملیاتی و پشتیبانی از نیاز داخلی، بهجای فروش در بورس، نزد شرکتها باقی خواهد ماند. این موضع، گرچه برای محافظت از چرخه تولید منطقی است، اما نشانهای روشن از بحرانیشدن شرایط تلقی میشود.
آنچه امروز در بورس کالای ایران رخ داد، یک رویداد معمولی نبود. صفر شدن عرضه شمش فولاد، نشانهای از بحرانی عمیقتر در زیرساختهای تولید کشور است؛ بحرانی که با قطع برق آغاز شده و ممکن است با بحران سرمایه اجتماعی، تورم ساختاری و افت تولید ناخالص ملی ادامه یابد.
باید توجه داشت که صنعت فولاد اکنون در نقطه جوش ایستاده؛ و برای عبور از این بحران، نیاز به تصمیمهای شجاعانه، سریع و هماهنگ میان وزارت صمت، توانیر، بورس کالا و بخش خصوصی وجود دارد. در غیر این صورت، دومینوی بحران، نهتنها فولاد بلکه کل زنجیره تولید صنعتی کشور را با خود خواهد برد.