
به گزارش میمتالز، دکتر «سیدمحمد افشاری» با نگاهی انتقادی به ساختار اقتصادی کشور، دلالی را پدیدهای میداند که ریشه در ناکارآمدی تولید و اقتصاد رانتی دارد. او معتقد است که سرمایه در ایران نه به سوی تولید، بلکه به سمت دلالی سوق داده میشود؛ چرا که فرآیند تولید پر از مانع، پرهزینه و کمسود است، در حالی که دلالی مسیری کمزحمت و پرفایده پیش روی سرمایهگذاران قرار میدهد. به عقیده وی، دلالی در ایران به دو گونهی کلان و خُرد تقسیم میشود؛ نوع نخست با رانتهای اطلاعاتی در بازارهایی همچون خودرو، مسکن و ارز حضور دارد و نوع دوم با شایعات و کمبودهای موضعی در بازار کالاهای اساسی رشد میکند. نتیجه این چرخه آن است که سرمایههای سرگردان به جای آنکه به تولید و اشتغال مولد منجر شوند، صرف سوداگری و واسطهگری میشوند.
در عین حال، افشاری در ادامه اظهارات خود با تفکیک میان دلالی مخرب و دلالی تخصصی، از نوع دوم دفاع میکند. او میگوید همان گونه که مشاور املاک یا نمایشگاهداران خودرو نقش واسطهای مشروع و مفید ایفا میکنند، میتوان برای مشاوران معدنی نیز جایگاه رسمی و حرفهای تعریف کرد. از نگاه او، فعالیتهای معدنی نیازمند همکاری و زنجیرهای از تخصصها هستند که در این میان واسطهها، در صورت برخورداری از دانش کافی، میتوانند به تسهیل سرمایهگذاری، فروش و حتی ارتقاء کیفیت اکتشاف کمک کنند. این موضع از سوی کارشناسان دیگر نیز تقویت میشود.
«بهرام شاهویسی» با انتقاد از سیاستهای دستوری دولت در حوزه فروش مواد معدنی، نقش دلالان را تا حدی واکنشی به همین سیاستها میداند. او اشاره میکند که الزام واحدهای تولیدی به عرضه کالا در بورس، در حالی که قیمت تمامشده با قیمت تکلیفی همخوانی ندارد، فضا را برای رانتجویی و سودآوری واسطهها مهیا میکند. به زعم وی، دولت باید شرایط را برای فعالیت شفاف و سودآور تولیدکننده فراهم کند، وگرنه این دلالان هستند که هم سود میبرند و هم بقای خود را تضمین میکنند. شاهویسی حتی از حذف کامل دلالی انتقاد میکند و میگوید: «دلالی نوعی فعالیت بازرگانی مشروع است، به شرطی که شفاف، منصفانه و در خدمت چرخه تولید باشد.»
در همین راستا، فعالان معدنی، چون «نادر کوشا» و «عزیز میرزاییان» نیز با تاکید بر نیاز شدید معادن به سرمایهگذاریهای سنگین، نقش مثبت دلالی را در تأمین سرمایه برای فعالیتهای پرهزینه نظیر اکتشاف، استخراج و تجهیز معادن ضروری میدانند. به باور آنان، خریدوفروش پروانههای بهرهبرداری در بسیاری موارد به رشد و توسعه بخش معدن منجر میشود، زیرا سرمایهگذاران جدید با انگیزه و تخصص وارد عمل شده و فعالیت متوقفشده یا راکد را به چرخه تولید بازمیگردانند.
با این حال، همه کارشناسان بر این نکته توافق دارند که «دلالی کور» و مبتنی بر سوداگری صرف، به اقتصاد کشور و خصوصاً بخش معدن آسیب میزند. «بهروز برنا» از دلالی در مجوزهای معدنی به عنوان یک پدیدهی زیانبار یاد میکند که نه تنها به تولید نمیانجامد، بلکه مانع از فعالیت جدی و حرفهای معدنداران واقعی میشود. به اعتقاد او، دلالی در حوزه مجوزها موجب توقف توسعهی واقعی در حوزه اکتشاف و بهرهبرداری میشود.
در نهایت، جمعبندی نظرات کارشناسان نشان میدهد که دلالی به خودی خود نه خوب است و نه بد؛ بلکه آنچه اهمیت دارد، کیفیت، ساختار و شفافیت این فعالیت است. اگر دولت بتواند با سیاستگذاری هوشمندانه، هم تولیدکننده را حمایت کند و هم چارچوبهای مشخصی برای فعالیت واسطهها تعریف کند، آنگاه دلالی میتواند به جای مانع، به محرکی برای توسعه و رونق اقتصادی بدل شود. به ویژه در بخش معدن که به دلیل هزینههای بالا و ریسک زیاد نیازمند همکاری و سرمایهگذاری متنوع است، واسطهها میتوانند حلقهی اتصال دانش، سرمایه و عملیات باشند؛ به شرط آنکه با شفافیت و مسوولیتپذیری همراه باشند.
در این باره سیدمحمد افشاری استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصادی گفت: شکی وجود ندارد که دلالی در بازار ایران وجود دارد. این دلالان بدون زحمت و تلاش به دنبال کسب سود هستند، در حالی که در اقتصاد کشورهای پیشرفته موضوع دلالی جایگاهی ندارد.
وی ادامه داد: دلالی در ایران به دو روش صورت میگیرد، یک دسته دلالان در اقتصاد کلان فعالیت دارند که با رانت و اطلاعات از سوی افراد خاص به وجود میآید و دسته دوم دلالانی هستند که در اقتصاد خُرد رخنه میکنند و با کوچکترین سیگنال اطلاعاتی از کمبود کالای مورد نظر در زمانی خاص شکل میگیرند.
این کارشناس اقتصادی افزود: دلالان کلان اقتصادی از طریق اطلاعات به دست آورده شده به سمت و سوی بازارهایی مانند خودرو، مسکن و ارز میروند و دلالان خُرد بر اساس اطلاعات بازاری در بازار کالاهای اساسی مردم مانند برنج، روغن، چای، محصولات کشاورزی و … فعالیت دارند.
افشاری درباره اینکه چرا در ایران موضوع دلالی بیشتر وجود دارد و به نوعی سرمایه به سمت و سوی دلالان سوق داده میشود؟ گفت: یکی از مهمترین دلایل این امر به مشکلات پیش روی تولیدکنندگان برمی گردد. به قدری موانع سد راه تولید قرار دارد که سرمایهگذار تمایلی ندارد در تولید ورود پیدا کند و در نهایت هم با سود بسیار اندک مواجه میشود و این موضوع باعث میشود تا سرمایهگذار به سمت دلالی روی آورد.
وی درآمدهای نفتی را نیز عامل دیگر وجود دلالی دانست و گفت: وقتی ما شاهد این هستیم که دولت بدون زحمت و تلاش نفت میفروشد زمینه ایجاد دلالی در جامعه نیز به وجود میآید و عدهای نیز به دنبال به دست آوردن درآمد آسوده هستند. به طور نمونه همین بانکهای خصوصی که در دهه ۸۰ به اوج خود رسیدند و موسسات اعتباری که در زمان دولتهای نهم و دهم به شکل قارچ گونه تاسیس شدند، عمدتا به این شکل فعالیت داشتند که سرمایه و سپرده مردم را جمع و بهره پرداخت میکردند و به سمت خرید کالاهای سرمایهای مانند طلا، سکه، مسکن و … روی میآوردند که این موضوع تورم را به وجود میآورد.
این اقتصاددان در پاسخ به این سوال که چه راهکاری وجود دارد تا دست دلالان برای همیشه از بازار قطع شود؟ گفت: یکی از مهمترین اقداماتی که باید مسوولان برای حذف دست دلالان از بازار انجام دهند وفور کالا در بازار و افزایش تولید داخلی است. اگر مسوولان بتوانند کالاهایی که از خارج از کشور وارد میشود را در داخل فراهم کنند، بخش قابلتوجهی از مشکلات دلال بازی برطرف میشود.
افشاری یاد آور شد: بیثباتی قیمتها در بازار که ناشی از کمبود کالا است باعث تقویت دلالی میشود، در صورتی که اگر بازار مملو از کالا باشد دلالی معنی ندارد و آن دلال تمایل ندارد سرمایهاش را در خرید کالایی انجام دهد که مشتری برای آن وجود ندارد. به عبارتی اگر فراوانی کالا در بازار رخ دهد، دلالان نه تنها از بازار خداحافظی میکنند، بلکه سرمایه پنهان آنها نیز به سمتوسوی تولید کشور سوق داده میشود و در نتیجه تورم نه تنها افزایش پیدا نمیکند، بلکه متوقف و کاسته خواهد شد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: یکی دیگر از اقداماتی که کمک بزرگی میکند تا دست دلالی و سفتهبازی از اقتصاد کوتاه شود مربوط به سیاست خارجی است. در صورتی که ثبات در سیاست خارجی به وجود آید دلالی معنا پیدا نخواهد کرد؛ اما به محض اینکه تنشی در سیاست خارجی رخ دهد سرمایه داخلی به سمت دلالی سوق داده میشود که در این زمینه جا دارد مسوولان امر توجه داشته باشند.
وی افزود: وقتی صحبت از ثبت محدودههای معدنی میشود، موضوعی به نام صلاحیت فنی - مالی افراد پیش میآید، این در حالی است که برخی مهندسان با گردش حسابهای واقعی یا دروغین امتیاز اخذ کرده و سپس آن را به دیگری واگذار میکنند تا تنها درآمدی کسب کنند.
افشاری تاکید کرد: مهندسان زیادی هستند که حتی امتیاز خود را به صورت وکالتی به افراد نااهل و ناشایست واگذار میکنند؛ در نتیجه پهنههای زیادی بیهوده دست افراد نااهل میافتد و در نهایت کسی نمیتواند استفاده دیگری از آنها داشته باشد.
افشاری در ادامه با اشاره به اهمیت ورود سرمایهگذاران در کار معدنکاری گفت: مخالفت با دلالی از طرفی خوب است، اما از طرف دیگر در تناقض با معدنکاری در مقیاس بزرگ است. او تصریح کرد: بر اساس قانون جمهوری اسلامی هر انسانی میتواند مکتشف ماده معدنی باشد. در این موضوع تفاوتی میان فردی که در یک مزرعه کار میکند و کسی که در شهر فعالیت میکند، وجود ندارد. در واقع آنها به عنوان مکتشف شناخته شده و حق اکتشاف دارند. مکتشف نیز میتواند سرمایهگذار جذب کرده و به دلیل ضعف در تقبل هزینههای بالا میتواند محدوده خود را با دیگران به اشتراک بگذارد یا واگذار کند.
افشاری خاطرنشان کرد: اگر تاکید داریم که دست به اکتشاف معادن بزنیم، باید حفاریهای خوبی نیز انجام شود که این امر به سرمایهگذاری گستردهای نیاز دارد. وقتی معدنکار سرمایه محدودی داشته باشد، به دنبال سرمایهگذاری میرود که بتواند در بخش استخراج و بهرهبرداری به او یاری برساند.
وی با بیان اینکه فعالیت معدنی در چرخهای انجام میشود که نیازمند همکاری است و این مهم افراد مختلفی را میطلبد، ادامه داد: کسی که اکتشاف کرده، باید تخصص و تمام تمرکز آن روی اکتشاف باشد. در ادامه فروش ماده معدنی شخص دیگری را میطلبد. اتصال این افراد به یکدیگر از طریق کسانی صورت میگیرد که ما اسم آنها را دلال میگذاریم. او با تاکید بر اینکه اگر دلالی تخصصی داشته باشیم، خیلی هم خوب است، گفت: مگر برای اجاره خانه نزد مشاور املاک نمیرویم؟ مگر برای خرید خودرو نزد نمایشگاهدار نمیرویم؟ چطور آنها را دلال معرفی نمیکنیم، اما به واسطههای معدنی دلال میگوییم!
افشاری تصریح کرد: اگر دلالها را به عنوان مشاور معدنی در نظر بگیریم و آنها را به رسمیت بشناسیم و مثل کشورهای پیشرفته از مشاور معدنی به جای دلال استفاده کنیم، آنها نیز میتوانند به توسعه معدنکاری در کشور کمک کنند؛ در غیر این صورت دلالی کار بدی است و میتواند به پیکره اقتصاد معدن ضرر بزند، زیرا همان گونه که در شرایط حاضر شاهدیم تعدادی محدوده دست افراد نااهل است که توان و اراده کار ندارند.
بهرام شاهویسی، با انتقاد از سیاستهای دستوری دولت گفت: اینکه تاکید شود واحد تولیدی برای فروش کالای خود به طور حتم باید به بورس ورود کند، از نظر رویکردهای اقتصادی دنیا درست نیست، چرا که در نتیجه چنین سیاستی عدهای به نام شرکت تولیدی کالا را خریداری کرده و سپس آن را خارج از بورس با سودهای کلان به فروش میرسانند. زمانی که وزارت صنعت، معدن و تجارت مطرح کرد تولیدکنندگان معدنی باید شمش روی را با نرخ ۹ میلیون تومان به فروش برسانند، در حالی که قیمت تمامشده آن ۱۷ میلیون تومان بود، نتیجه آن شد که رانت ایجاد شد و دلالها کالا را ۹ میلیون تومان خریده و با قیمت ۲۰ میلیون تومان به فروش رساندند.
وی تاکید کرد: درست است که حضور دلالها باعث افزایش قیمت میشود، اما دولت نیز در این قضیه مقصر است. انتظار داریم دولت سیاستهایی را در پیش بگیرد تا برای معدنکاران درآمدزایی شود، چرا که با سیاستهای دستوری تنها دلالها سود میکنند و تولیدکننده به جایی نمیرسد.
شاهویسی با اشاره به اینکه ما اقتصاد شفافی نداریم و از نظر شفافیت رتبه ۱۵۰ دنیا را داریم، تصریح کرد: عدهای نمیخواهند و عدهای هم نمیتوانند در بورس وارد شوند، چراکه شرایط حضور در بورس برای خریداران و عرضهکنندگان بسیار دشوار است. امروز دولت باید بتواند این شرایط را آسانتر کند. اگر چنین اتفاقی بیفتد، دلالی کاهش پیدا میکند.
وی در ادامه در مخالفت با حذف دلالی ادامه داد: در هر صنفی دلالها وجود دارند و حضور آنها بد نیست. اینکه صرفا مطرح کنیم دلالی بد است و باید آن را از بخش معدن حذف کرد، سخن کارشناسیشدهای نیست.
شاهویسی با بیان اینکه دلالی به عنوان یک فعالیت بازرگانی مثبت است گفت: اینکه فردی کالایی را خریده و با قیمت مناسب به دست مصرفکننده برساند، امری مثبت در تمام کشورها شناخته شده است. در شرایط حاضر که بانکها به تامین نقدینگی واحدها کمکی نمیکنند و در خرید مواد اولیه تسهیلاتی برای تولیدکننده در نظر نمیگیرند، اگر دلالها نقش خود را به درستی ایفا کنند، شاهد اتفاقهای مثبتی خواهیم بود.
وی ادامه داد: فروشندگان و معدنکاران گاهی به دلیل کمبود نقدینگی ناچارند کالای خود را به دلالان و واسطهها بفروشند تا بتوانند به سرعت به پول دسترسی پیدا کنند. به این ترتیب حضور دلال در بخش معدن ضروری است.
این فعال معدنی درباره اینکه معدنکاری فعالیتی پرهزینه است که برای ادامه حیات به حضور دلالها نیاز دارد، گفت: در گذشته هر کسی میتوانست درخواست معدنکاری بدهد، اما امروز این گونه نیست و به صلاحیت فنی و مالی فرد توجه میشود. به این ترتیب دلالی که در گذشته وجود داشت، امروز به طور چشمگیری کاهش یافته است.
او ادامه داد: امروز باید معدنکار حدود ۱۰۰ میلیارد تومان پول داشته باشد تا بتواند معدنی را فعال کند. قیمت بیل مکانیکی ۲ میلیارد و لودر بیش از یک میلیارد تومان است؛ بنابراین فرد باید بتواند هزینه اکتشاف و ماشینآلات را پرداخت کند. در این روند سرمایهگذاران و دلالان میتوانند با ورود به عرصه معدن به معدنکاران کمک کنند. او در پایان تصریح کرد: اگر دولت شرایط را طوری فراهم کند که دلالی کاهش پیدا کند بهتر است، اما اینکه دلالی را ۱۰۰ درصد حذف کنیم به هیچ وجه کار حرفهای نکردهایم.
نادر کوشا، فعال معدنی درباره حضور واسطهها و دلالان در معادن و صنایع معدنی گفت: از گذشته در بیشتر بازارهای جهانی واسطهگری وجود داشته و نمیتوان بخش معدن را در این زمینه مستثنا دانست.
وی افزود: عدهای اقدام به خریدوفروش پروانههای بهرهبرداری معدن کرده و به سودهای قابلتوجهی رسیدهاند، چرا که برخی از معادن در دست کسانی است که به دلیل نداشتن سرمایه کافی و دانش مورد نیاز، توانایی استخراج مواد معدنی را ندارند و باعث از بین رفتن این ثروت عظیم میشوند.
کوشا ادامه داد: این واسطهها با شناسایی معادنی که فعالیت آنها متوقف شده یا سوددهی بالایی ندارند، اقدام به خرید پروانه میکنند و با فروش آنها به فعالان معدنی سودهای کلانی را به جیب میزنند. البته باید توجه داشت که فعالیت در حوزه معدن بسیار سخت است و تعداد معدودی از افراد توان کار در زمینه استخراج مواد معدنی را دارند.
این فعال معدنی درباره خرید ماده معدنی ازسوی واسطهها، قبل از استخراج گفت: یکی از شرایط ایدهآل و مطلوب برای هر محدوده معدنی اطمینان از فروش و سوددهی محصولات تولیدی، قبل از استخراج است، اما با توجه به رکودی که بر صنایع معدنی سایه افکنده این قضیه امکانپذیر نیست و تا زمان تحویل مواد معدنی هیچ پولی ازسوی خریدار پرداخت نخواهد شد. این امر باعث میشود عده زیادی از معدنکاران محصولات خود را دپو کنند، چرا که خریداری برای آنها وجود ندارد و همین امر باعث راکد شدن بازار و کم شدن سود این افراد شده است.
عزیز میرزاییان، عضو خانه معدن با بیان اینکه خریدوفروش پروانه معادن منجر به توسعه فعالیت معدنی خواهد شد، گفت: نگاهها و دیدگاههای متفاوتی در زمینه دلالی یا همان واسطهگری وجود دارد؛ به گونهای که برخی آن را منفی دانسته و برخی هم با دیدی مثبت به قضیه نگاه میکنند.
وی افزود: خریدوفروش پروانههای بهرهبرداری از معادن میتواند نقش مثبت و بسزایی در پیشرفت و توسعه فعالیتهای معدنی داشته باشد. با توجه به اینکه فعالیت معادن در شرایط بحرانی قرار دارد، نیاز به سرمایهگذاریهای عظیم در این زمینه به شدت احساس میشود. میرزاییان ادامه داد: کسانی که امکان سرمایهگذاری در حوزههای معدنی را فراهم میکنند باعث رشد و توسعه معادن میشوند.
عضو خانه معدن گفت: معتقدم کسانی که اقدام به خرید پروانهها میکنند، ریسک سرمایهگذاری سنگین را به جان خریده و باعث افزایش تولید مواد معدنی و رونق در این عرصه میشوند. همچنین آغاز فعالیت اکتشاف و استخراج یک معدن زمینه اشتغال افراد جویای کار را فراهم میکند.
بهروز برنا، کارشناس بخش معدن در این مورد گفت: بخش معدن به عنوان یکی از بخشهای اقتصادی برای کشورهای دارای معادن غنی، میتواند ارزش افزوده ایجاد کرده و سرانه تولید و مصرف مواد فلزی را افزایش دهد. در زمانه ما افزایش مصرف سرانه اقلامی همچون مس و روی، بیانگر حرکت کشور به سمت توسعهیافتگی و صنعتی شدن و حرکت بیش از پیش در این حوزه است؛ از اینرو، استخراج مواد معدنی در تولید، صادرات و ارزآوری اهمیت فراوانی دارد.
برنا گفت: شک نداریم که وضعیت بخش معدن روزبهروز بهتر میشود، اما نباید از نقاط ضعف و نقش منفی دلالها غافل شویم. اگر سالانه ۴۰۰ میلیون تن مواد معدنی تولید میکنیم، در مقابل ۲ میلیارد تن به ذخایر ما اضافه میشود.
او تصریح کرد: سالانه ۳ برابر استخراج مواد معدنی، اکتشاف در کشور انجام میشود، این در حالی است که مجوزی صادر نمیشود و برگههای مجوز بین افراد خریدوفروش نمیشود. از آنجایی که دلالی در بخش معدن هم دیده میشود، باید گفت در حوزه مجوزها دلالها نقش پررنگی دارند. او تاکید کرد: از دلالیگری در بخش معدن چیزی نصیب اقتصاد کشور نخواهد شد.
از نظر کارشناسان حوزه معدن، دلالی به کل امری منفی نیست و مثل دیگر کشورها ما نیز باید تعریفی برای دلالان در نظر بگیریم و جایگاه آنان را به عنوان فعالان اقتصادی ارتقا دهیم. کارشناسان باور دارند اینکه دلالها در کشور ما در حوزه معدن بیش از تولیدکننده و معدنکاران سود میکنند به دلیل ضعف سیاستگذاریها ازسوی دولت است. اگر دولت از فعالان معدنی حمایت کند و تسهیلاتی را برای آنها در نظر بگیرد، نقش دلالها به عنوان بازیگرانی که سود کلانی میبرند به کل کمرنگ میشود.
از نقش مثبت دلالها میتوان به حضور آنها در کنار معدنکار اشاره کرد. از آنجایی که فعالیت معدنی به سرمایه زیادی نیاز دارد و معدنکار به تنهایی از پس چنین کاری برنمیآید، به حضور دلالان در این حوزه نیاز است. از طرف دیگر میتوان به نقش منفی دلالها در ثبت محدودههای معدنی و ناتوانی آنها برای رشد معدنکاری اشاره کرد. کارشناسان باور دارند ثبت محدودهها توسط افراد ناکارآمد که سرمایه کافی و دانش مورد نیاز برای اکتشاف و استخراج مواد معدنی را در اختیار ندارند، میتواند به فعالیت معدنکاری ضربه بزند.
منبع: روزگار معدن