به گزارش می متالز، صنعت خودروی ایران با تمام پتانسیلهایی که دارد به دلیل مشکلات بسیار زیادی که در همه این سالها گریبانش را فشرده و البته میفشارد، نتوانسته است بهجایگاه واقعی خود دست پیداکرده و هیچگاه به موفقیتی که همیشه در ذهن مدیران آن بوده است نرسیده اما؛ این صنعت همچنان میتواند نقطه قوت کشور در تولید غیرنفتی و ایجاد اشتغال پایدار باشد.
این مهم رخ میدهد اگر برخی از مشکلات داخلی و نه خارجی، مرتفع گردد بهطور مثال وقتی تحریمها بهخودیخود، سختی کار را برای این صنعت افزایش داده است، سدسازی توسط گمرک و برخی ادارات دولتی بر مسیر حرکت این صنعت جای تعجب دارد.
در مثالی دیگر میتوان به تأمین نیاز صنعت خودرو و قطعه به برخی مواد داخلی مانند مس، فولاد، آلومینیوم و... اشاره کرد که کشور در تولید این مواد دارای رتبه بسیار خوبی در سطح جهان است اما زمان خرج کردن این داشتهها برای صنعتی داخلی که میرسد، به یکباره دوستان یاد صادرات و ارزآوری افتاده و بهجای کمک و همدلی با صنعت خودرو، بنای ناسازگاری را برداشته و سنگاندازی را بیشتر میکنند.
حال اینکه اگر در همین مورد یعنی تأمین نیازهای فلزی این صنعت، کمی همدلی و همراهی بیشتری از سوی تولیدکنندگان رخ میداد، شاید امروز صنعت خودرو با پدیدهای به نام زیان انباشته مواجه نمیشد.
چرایی این ادعا را اینگونه باید توضیح داد. نرخ دلار در برابر نرخ انتهای سال 96 و ابتدای سال 97 تقریباً 3 برابر شده و حال فلزیهای کشور نیز فیلشان یاد هندوستان کرده و دلار را به ریال ترجیح و از داخلیها نیز طلب دلار میکنند.
یعنی در تهران، پایتخت ایران که پول رسنی کشور ریال و تومان است، تا دلار و نرخ معادل آن را پرداخت نکنی، هیچ ماشینی از فولاد... برای شما فولادی حمل نمیکند و در هیچ بازار دیگری نیز نمیتوانی فولاد خریداری کنید!
این مهم میتوانست در بازار سرمایه مرتفع گردد اما؛ دلالبازیهای خارج از بورس مجال ورود این فولاد و عرضه عادلانه آن را نمیدهد و مشکل بعدی صنعت خودرو و قطعه را رقم میزند.
صنعت خودرو یک مجموعه تولیدی باارزش افزوده بسیار بالاست که اگر از حداقل حمایتهای داخلی بهره میبرد و حتی اگر ارکان وزارت صمت یعنی فولادسازان، و سایر فلزیها از این صنعت حمایت عملی و نه در حد حرف میکردند شاید امروز تنها مشکلش تکنولوژی روز و سرمایهگذاری جدید بود اما؛ در حال حاضر تأمین نیازهای اولیه و مواد اولیه تولید داخل نیز جزو مهمترین مشکلات این آهنی سازان در داخل است.
صنعت فولاد و سایر صنایع تأمینکننده نیاز خودروسازان و قطعه سازان بهخوبی میدانند که دو قول خودروساز کشور نیازمند آنها هستند و برای ایشان نمیصرفد که نیاز فلزی خود را از خارج تأمین کنند( البته شاید هم تحریمها چنین اجازهای ندهد) و متأسفانه از این دانسته خود به سود خود و زیان خودروییها استفاده میکنند.
حال شما در کنار مشکل سرمایهگذاری، تکنولوژی، تحریمهای خارجی، گمرک، دلار و هزاران مشکل دیگر تأمین فولاد را نیز اضافه کنید و خودتان نتیجهگیری بفرمایید که در این فضا میتوان ادامه حیات داد؟