مارکوس پِین
49 ساله
شرکت سنگ هاتن
در دو شهر نزدیک مرز اسکاتلند (فیش ویک، برویک شایر)
با شش نسل تجربه در استخراج معادن سنگ، ما از یک تخته سنگ بزرگ تکه سنگ های تراش خورده و مناسب را تهیه میکنیم. ما معادن خودمان را داریم و در کارخانه سنگبری با تجهیزات و دستگاه های برش به بهترین نحو این کار را انجام می دهیم.
به مردم عادی و افرادی که دست اندرکار صنعت ساخت و ساز می باشند.
تقریبا 2 میلیون یورو (8 میلیارد و 300 میلیون تومان)
35 نفر
سال 1994 میلادی (1373 شمسی)
در آن زمان یک فرصت طلایی به وجود آمد که نقطه هایی را در نزدیکی مرز برای احداث کارخانه سنگبری مشخص کرده بودند. همچنین کار با معادن سنگ های طبیعی در خانواده ما موروثی است و نزدیک به دو قرن مشغل و منبع در آمد خانوادگی ما از این منبع بوده است. بعد از آن مادر و پدرم در سال 1989 میلادی به نزدیکی مرز نقل مکان کرده و ما همه آن سالها را تصمیم گرفتیم که تجربه مان را در این زمینه به کار بگیریم. من در لندن کار میکردم ولی به خاطر راه اندازی کسب و کار شخصی ام به اسکاتلند آمدم، در ابتدا ما سنگ را فرآوری و وارد بازار میکردیم. در طول سال اول من به همراه پدرم که به من کمک میکرد؛ کار را پیش بردیم. بعد از سالها من چهار نفر را استخدام کردم. از آنجا به بعد ما هر سال پیشرفت داشتیم. در سال 1999 میلادی ما به مکان فعلی مان نقل مکان کردیم و معدن سنگ سویینتون را دوباره راه اندازی کردیم. قبلا این معدن برای سنگ رسانی به ادینبورگ و آمبرلند شمالی که در مرز قرار دارند؛ استفاده میشده است. بعد از آن ما در سال 2010 معدن سنگ هازلدین را بازگشایی کردیم. در حال حاضر ما تمام انگلستان را ساپورت میکنیم - از لندن تا شت لند – و تامین سنگ پروژه های بزرگی همچون دانشگاه ادینبورگ و موزه تاریخ طبیعی لندن را عهده دار هستیم.
من در یک شرکت ساخت و ساز در شهر لندن کار میکردم. من به دانشگاه نرفتم و همواره علاقه من به استخراج سنگ و صنایع ساخت و ساز بود پس به خاطر همین وقتی تحصیلاتم را در مقطع دبیرستان رها کردم؛ وارد شغل ساخت و ساز در شهر خودم در منطقه ساحل جنوبی شدم و شروع به شاگردی کردم و استاد کارانم از عملکرد من بسیار راضی بودند و به خاطر استعداد بالایم در این شغل توانستم به لندن بروم و در پروژه های ساختمان سازی در آنجا مشغول شوم و در طی مدت یازده سال در این شهر به نصب سنگ پرداختم و بعد از آن شرکت هاتن را در نقطه مرزی ( جایی که والدینم بعد از فروش معادن سنگ و زمین های کشاورزی شان در جنوب انگلیس به آنجا نقل مکان کرده بودند ) راه اندازی کردم.
برای خرید اولین دستگاه برش، پولی را از بانک قرض گرفتم و به کمک پدر و مادرم تعهدات لازم را برای شرکت فراهم کردیم به طوری که تا 8 ماه هیچ پولی به خودمان نمیرسید و تنها می توانستیم اقساطمان را پرداخت کنیم و در ادامه به خودم هفته ای 80 یورو (330 هزارتومان) حقوق میدادم و هزینه های زندگیم را بسیار کاهش دادم. زمانی که شرکت را راه انداختم من پنجاه درصد، پدرم 48 و مادرم 2درصد از سهم شرکت را در اختیار داشتیم. بسیار خوشحالم که در طی این 22 سال من و پدرم همواره با هم اتفاق نظر داشته ایم. در حال حاضر پدرم 20درصد از سهام شرکت را در اختیار دارد و از همه مهمتر یک حامی بسیار با ارزش و یک شنونده فوق العاده است.
بیشترین چیزی که من را به هیجان میاندازد این است که میبینم چطور کارمندانم برای پیش بردن کار به سمت جلو زحمت میکشند. همچنین از دیدن و کمک کردن پیشرفت تیمم لذت میبرم. ما به همراه کارمندانمان بسیار سخت کار میکنیم. برای آنها تمرینات ویژه و کلاس های بازیابی مهارت میگذاریم و بر روی تک تک افرادی که برای ما سخت کار میکنند؛ سرمایه گذاری میکنیم. همکاری اخیر ما با یک سری از شرکت های مرتبط و سازمان های مربوطه باعث به وجود آمدن آموزش هایی برای تیم مدیریتی و دیگر کارکنان شده است.
ما به تازگی فهمیده ایم که کنترل سازمان های مربوطه بر روی نحوه کارکرد ما میتواند به شدت مفید باشد. مخصوصاً کمک هایی که از ساندرا کمپل و افرادی که او به ما معرفی کرده است؛ و از وی بسیار سپاسگزاریم.
من به قوانین و سیاست های دموکراسی در مدیریت بسیار اعتقاد دارم. کارمندان من همواره میتوانند مستقیماً با من دیدار کنند و به آنها اجازه میدهم تا تفکرات و نظراتشان را ارائه دهند. این باعث یک احترام دوطرفه بین من و تیمم شده است.
ما بسیار علاقه مندیم تا سبد محصولات خودمان را افزایش دهیم اما با توجه وضعیت اقتصادی مجبوریم یک سری محدودیت ها را رعایت کنیم و همین گاهی خسته کننده است.
ادامه پیشرفت و رشد تا رسیدن به قله خدمات و کیفیت
توسعه مدیریت و کارمندانم
ارتقاء استفاده از ظرفیت های بومی انگلستان
بهبود نحوه بازاریابی و ارتباط با مشتری
توسعه سبد محصولات
ادامه رشدو ترقی برندمان در صنعت سنگ
در اسکاتلند ما بسیار خوش شانس هستیم که صدایمان به گوش دولت میرسد. به هرحال، سیاست ها طوری هستند که از کارخانه های بومی حمایت می شود و دولت بر مزیت های محلی بسیار تاکید دارد.
به عنوان پنجمین نسل از خانواده مان که این کسب و کار را اداره میکند؛ به همان اندازه که خدمات و محصولات باید بهترین باشند؛ افرادی که در اطراف شما جمع میشوند بسیار مهم هستند. منابع انسانی باید دارای مهارت، استعداد باشند و در زمینه فعالیت خودشان متخصص باشند.
من از گذراندن زمان با خانواده ام لذت میبرم و گاهی اوقات موتور سواری میکنم.