درباره موضوعهای پیشروی فولاد در کشور و همچنین عملکرد شرکت فولاد مبارکه، با بهرام سبحانی، مدیرعامل شرکت فولاد به گفتوگو نشسته ایم که در ادامه میخوانید.
هر چند ما در چشمانداز ۱۴۰۴ در زنجیره فولاد برنامه ۵۵میلیون تن فولاد را در پیش داریم و شواهد نیز نشان میدهد به آن سمت در حال پیش رفتن هستیم، ولی من به شخصه در این زمینه احساس نگرانی میکنم، چراکه ایجاد ظرفیت کردن یک بحث است، اما بهرهبرداری از آن ظرفیت موضوع دیگری است. درحالحاضر ظرفیتهای بسیاری در کشور وجود دارد که هنوز از آن بهرهبرداری نشده است. چرا نمیتوانیم از ظرفیتهای موجود بهرهبرداری کنیم؟ در این زمینه باید عنوان کرد که باید زنجیره را کامل ببینیم؛ هماهنگ نبودن زنجیره تولید از سنگآهن تا محصول نهایی موضوعی است که باید به آن توجه کرد. البته موضوع دیگر ایجاد ظرفیتهایی است که اقتصادی نیستند، ظرفیتهایی که یا مکانیابی درستی نداشتهاند یا فناوری مطلوبی ندارند. این عوامل باعث میشود از تمام ظرفیت موجود نتوان بهرهبرداری لازم را به عمل آورد. از اینرو بهسادگی به تولید ۵۵میلیون تن و تنها با ایجاد ظرفیت نمیتوان رسید. موضوع مهم این است که به چه صورتی ایجاد ظرفیت کنیم که این ۵۵میلیون تن قابل بهرهبرداری، استفاده و سوددهی باشد. تنها این موضوع کافی نیست که در سطح کشور واحدهایی جدید ایجاد کنیم اما همین واحدها برای گرفتن یارانه نیازمند کمکهای دولتی باشند. از سوی دیگر ایجاد واحدهای بزرگ میتواند اقتصادیتر باشد. برای مثال اگر ما ۴ تا ۵ واحد بزرگ فولادی با زنجیره کامل داشته باشیم و هر کدام ۵ میلیون تن فولاد تولید کنند بهتر از این خواهد بود که ۱۰ واحد ایجاد کنند که هر یک ۵۰۰ هزار تن تولید داشته باشند؛ چراکه این واحدها به طور معمول در سراسر کشور پراکنده شده و امکانات زیربنایی لازم خود را میطلبند که در یک نگاه کلان اقتصادی نخواهد بود.
موضوع این است که باید بتوان به سمت اقتصاد آزاد پیش رفت. بازار در زنجیره فولاد از تهیه سنگآهن تا محصولات پاییندست و محصولات طویل مانند میلگرد و تیرآهن تا محصولات تخت مانند ورق گالوانیزه، رنگی و گرم و سرد و لوله پروفیل و... باید بتواند خودش به تعادل برسد.
برای مثال کمتر از دو ماه نرخ بیلت از ۱۴۰۰ تومان به بالای دوهزار تومان افزایش یافته است، موضوع این است که عرضه و تقاضا باعث این افزایش نرخ شده است. حالا کسی یا نظامی سعی کند وارد شود و آن را مدیریت کند، راه به جایی نمیبرد. در کل نظام اقتصاد همانند یک بسته است که عوامل مختلفی بر آن تاثیرگذار است، بنابراین نمیتوان با فشار از تاثیرگذاری برخی عوامل پیشگیری کرد. تمام زنجیره را باید آزاد گذاشت. البته نظارت و کنترل مدیریتی باید وجود داشته باشد، ولی در کل نمیتوان دستوری پیش رفت.
کمبود الکترود گرافیتی بهشدت در بازار جهانی بحرانساز شده که ریشه این مسئله به کشورهایی چون ژاپن و چین بازمیگردد. کارخانههایی که خوراک مواد اولیه الکترود گرافیتی را تولید میکنند، بسیار محدود هستند که یکی از آنها در حال تعمیرات سالانه است و یک کارخانه در چین را نیز بهدلیل مسائل زیستمحیطی کارخانه تعطیل کردهاند.
از اینرو مواد اولیه برای تولید الکترود محدود شده است. کارخانههای موجود همان ظرفیتها را برای تولید الکترود دارند، اما خوراک مورد نیاز را ندارند. از اینرو به طور تقریبی همه دنیا را با یک چالش و تهدید جدی روبهرو کردهاند.
امیدواریم هرچه زودتر این مشکل برطرف شود. البته در فولاد مبارکه برنامهریزی شده تا با مشکلی روبهرو نشویم اما اطلاع دارم که در داخل سایر واحدها با مشکل روبهرو هستند و کشورهای اطراف برای رفع این مشکل با ما در تماس هستند.
البته در داخل کشور نیز کارخانه الکترود گرافیتی در اردکان در حال راهاندازی است که بیشترین سهام آن متعلق به فولاد مبارکه است که آن را از ایمیدرو خریداری کرده است، البته بخشی از سهام آن نیز متعلق به چادرملو و خود ایمیدرو است که عملیات احداث آن به سرعت در حال پیشرفت است. اما راهاندازی این کارخانه یکی دو سال طول میکشد که جوابگوی وضعیت کنونی نیست.
در موضوع دامپینگ جار و جنجال بسیاری کردهاند. اما در آخرین تصمیم کمیسیون تجارت اروپا قرار شد که کف قیمتی را به عنوان نرخ پایه ورق نورد گرم تعیین کنند و اگر کسی زیر این نرخ وارد کرد جریمه شود.
این موضوع برای ما تهدیدی بهشمار نمیرود، چراکه قیمتهای ما در بازار جهانی از این نرخ پایه بالاتر است. البته این موضوع تنها درباره نورد گرم است، درحالیکه صادرات ما چند محصوله است و محصولاتی چون نورد سرد، گالوانیزه، قلعاندود و ورق رنگی و اسلب هم صادرات میکنیم.
در دو سال گذشته بازار جهانی و داخلی تا حدی بهم ریخته و شکننده بوده؛ حتی برخی شرکتها تا آستانه ورشکستگی پیش رفتند، اما در همین سالها شرکت فولاد مبارکه روانتر از شرکتهای دیگر توانست در بازار پیش برود و با مشکل خاصی روبهرو نشود. این موضوع در حالی است که فولاد مبارکه نه به رانت خاصی متصل است و نه امتیاز خاصی به آن داده شده است.
فولاد مبارکه از همین بازار مواد اولیه تهیه کرده و در همین بازار محصول خود را به فروش رسانده که سایر واحدهای فولادی به فروش رساندهاند. رمز موفقیت فولاد مبارکه در یکپارچگی کارخانه است که از ابتدا تا انتها خط تولید را در اختیار دارد. دلیل دوم موفقیت فولاد مبارکه این است که این شرکت با ظرفیت بالایی تولید میکند.
فولاد مبارکه در چند سال گذشته که بسیاری از شرکتها با مشکل روبهرو بودهاند، نهتنها توانسته تولید خود را حفظ کند، بلکه از طرحهای توسعهای یک لحظه غافل نشده است.
بهطور مختصر مهمترین برنامههای ۴ ساله فولاد مبارکه را بیان کنید.
عملکرد فولاد مبارکه در دو بخش تولید و طرحهای توسعهای قابل بیان است. در بخش تولید، در پایان سال۹۱ در این شرکت ۶میلیون و ۶۵۰ هزار تن تولید داشتیم که تا پایان سال ۹۵ این رقم به ۷میلیون و ۵۰۰هزار تن رسیده است. یعنی ۱۲درصد با رشد روبهرو شده است. در سال۹۶ نیز پیشبینی ما ۸ میلیون و ۶۳۰هزار تن است که در ۴ ماه نخست سال تا حدی از برنامه پیشبینیشده نیز جلو افتاده است. به این شکل نسبت به سال ۹۱ حدود ۳۰درصد با افزایش تولید روبهرو هستیم. البته همچنان برخی از ظرفیت ایجاد شده در فولاد مبارکه به مرحله تولید صددرصد نرسیده است، مثل واحد سبا که در حال راهاندازی است که این واحد میتواند ۳۸درصد ایجاد ظرفیت کند.
شرکت فولاد مبارکه حدود ۵هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان (۵۳هزار میلیارد ریال) در این مدت در داخل شرکت و بیرون از مبارکه و در استانهای مختلف سرمایهگذاری کرده است. تمام این ۵۳هزار میلیارد ریال نیز از منابع داخلی شرکت بوده و نه از صندوق ارزی استفاده کرده و نه از صندوق تسهیلات توسعه بهرهای برده است. سرمایهگذاریهای این شرکت یا به تمامی در راستای تامین خوراک برای فولاد مبارکه یا برای توسعه واحدهای فولادی بوده است.
در زمینه واحدهای توسعهای نیز در سنگان واحد گندلهسازی ۵ میلیون تنی راهاندازی شد و راهاندازی کنسانتره ۵ میلیون تنی را تا اواسط سال آینده در دست احداث داریم. سال گذشته واحد احیای مستقیم فولاد سپیددشت را بهعنوان نخستین طرح استانی راهاندازی کردیم که البته طرح فولاد آن را نیز به پیش میبریم. در همان شهر سهام عمده ورق خودرو را از کارخانه تاراز خریداری کرده و در کاشان سهام عمده فولاد امیرکبیر کاشان را خریداری کردیم. در اصفهان نیز توسعه فولاد سبا را پیش بردیم تا ظرفیت آن از ۷۰۰هزار تن به یک میلیون و ۶۰۰ هزار تن افزایش یابد. یکسری اقدامها را نیز برای توسعههای کیفی و ارتقای کیفیت انجام دادهایم. تولید ورقهای آجدار داشتهایم که برای نخستینبار در کشور تولید شدهاند. با نصب تجهیزاتی قادر به تولید ورق رویه خودرو که پیش از این وارداتی بود، شدیم تا بتوانیم نیاز خودروسازان را تامین کنیم. همچنین ظرفیت فولاد هرمزگان را از ۵/۱میلیون تن به ۳ میلیون تن رساندهایم. قرارداد دو طرح توسعهای را نیز با اروپاییها بستهایم که به صورت فاینانس است.
در بحث صادرات نیز فولاد مبارکه به توفیقهای بسیاری دست یافته است. از آنجا که فولاد یک کالای مصرفی نیست، بلکه یک کالای صنعتی و واسطهای است بهسختی میتوان برای آن بازار پیدا کنید. ما صادرات فولاد مبارکه را از حدود ۵۷۰هزار تن در پایان سال ۹۱ به یک میلیون و ۸۰۰هزار تن در پایان سال ۹۴ رساندهایم، یعنی حدود ۳ برابر افزایش صادرات داشتهایم. در پایان سال ۹۵ صادرات ما به یک میلیون و ۵۵۵ هزار تن رسید. برای امسال نیز هدفگذاری ۵/۱میلیون تن انجام دادهایم. در کل ۲۵ درصد تولید ما به صادرات اختصاص خواهد یافت. در افق ۱۴۰۴ که قرار است ۲۵میلیون تولید داشته باشیم، حدود ۶ میلیون تن باید صادرات داشته باشیم. البته این هدفگذاری ثابت نیست ما ۲۵میلیون تن را هدفگذاری کردیم، اما بسته به شرایط بازار داخلی و بینالمللی ممکن است این میزان متغیر باشد.
بیش از۵۰درصد صادرات ما به اتحادیه اروپا است، ولی افریقا، خاور دور و خاورمیانه هم جزو بازارهای مصرفی ما هستند. اما زمانی که۵۰درصد صادرات فولاد مبارکه به اروپا است، این یعنی کیفیت بالا، یعنی اعتماد مصرفکننده، یعنی فولاد مبارکه بهعنوان نماینده ایران در فولادسازی جای پای قوی در اروپا برای خود ساخته است.
ما قصد داریم پابهپای توسعه فولاد در کشور برنامههای خود را توسعه ببخشیم. برنامه ما در افق ۱۴۰۴ تولید ۲۵میلیون تن است.
فولاد مبارکه تا پایان سال ۹۵ برای تولید۱۰ میلیون و ۳۰۰ تن ایجاد ظرفیت کرده که به بیش از ۸ میلیون تن تولید نیز دست یافته است. در پایان سال ۹۸ نیز با توسعه فولاد هرمزگان قصد داریم به ۱۲میلیون و ۸۰۰ هزار تن تولید برسیم و همچنین قصد داریم تا افق ۱۴۰۴ به ۲۵ میلیون تن فولاد دست پیدا کنیم.