تاریخ: ۲۵ شهريور ۱۳۹۸ ، ساعت ۱۲:۲۷
بازدید: ۲۷۰
کد خبر: ۵۶۱۹۸
سرویس خبر : اقتصاد و تجارت
کارشناس بازار‌های مالی تاکیدکرد:

«بورس»، دماسنج اقتصاد کشور نیست!

می متالز - اظهار نظر کلی در مورد بازار سرمایه صحیح نیست و نمی‌توان به صورت قطعی گفت بازار سرمایه پتانسیل رشد دارد و یا رشد کل سهم‌های بازار را زیر سوال برد.
«بورس»، دماسنج اقتصاد کشور نیست!

به گزارش می متالز، بازار سرمایه مدتی است در جذب نقدینگی سرگردان موفق بوده و رشد مناسبی هم تجربه کرده است. برخی تحلیلگران رشد بازار را ناشی از ورود پول تازه نفس می دانند و معتقدند تا روند ورود پول به بازار سرمایه ادامه داشته باشد، این بازار پتانسیل رشد دارد؛ اما برخی دیگر رشد قیمت چشمگیر بعضی نمادها را حباب می خوانند و منتظر ریزش بازار هستند. ضمن اینکه با توجه به رشدی که اکثر بازارها در این یکی_دو سال داشته، نمی توان مقصد بعدی نقدینگی را به راحتی پیش بینی کرد.

 

پیمان مولوی اقتصاددان و فعال سرمایه گذاری بین المللی در خصوص وضعیت فعلی بازار سرمایه بیان کرد: بازار سرمایه یک ابزار مدرن مالی است که در حدود ۱۴۰ سال پیش، در کشورهای امریکا و انگلیس و هلند و... آغاز به کار کرد و قدمت فعالیت آن در کشور ما کمتر از نیم قرن است.

مولوی ادامه داد: این بازار در بعضی کشورها، نقش اساسی در تامین مالی بنگاه ها دارد و به واقع دماسنج اقتصاد کشور محسوب می گردد و نشان دهنده اوضاع اقتصادی است و بالعکس، در بعضی کشورها، اهمیت چندانی در تامین مالی بنگاه های اقتصادی ندارد. برای مثال بیش از ۹۰ درصد بنگاه های اقتصادی امریکا، در بازار سرمایه این کشور حضور دارند و بازار سرمایه نقش مهمی در تامین مالی بنگاه های اقتصادی دارد. بالعکس کشوری همچون آلمان، بازار سرمایه چندان توسعه یافته ای ندارد.

وی افزود: قبل از بررسی وضعیت بازار سرمایه بهتر است به این سوال کلیدی که «آیا بازار سرمایه ما، دماسنج اقتصاد کشور است؟» پاسخ داده شود. با توجه به اینکه بیش از ۷۰ درصد از بنگاه های تولیدی کشور ما، ارتباطی با بازار سرمایه ندارند، بنابراین به نظر می رسد بازار سرمایه کشور ما، دماسنج اقتصاد ایران نیست! روند بازار سرمایه در یکسال اخیر نیز به نوعی تاییدی بر این ادعا است.

مولوی در ادامه گفت: اقتصاد ایران در اوایل سال ۹۷ با شوک ارزی و افت قابل توجه ارزش پول ملی مواجه شد و تقریبا تمامی بازارها خود را با این اتفاق هماهنگ کردند. با توجه به اتفاقی که در عرصه اقتصادی کشور رخ داد، هم سودآوری شرکت ها (از لحاظ ریالی) و هم ارزش دارایی های شرکت ها افزایش یافته است. این رشد، حباب نیست و افزایش نرخ ارز، کل اقتصاد کشور را تحت تاثیر قرار داده است.

این کارشناس بازارهای مالی اضافه کرد: در دنیا چهار بازار بزرگ وجود دارد. بازار ابزارهای مشتقه با ارزش بیش از ۵۰۰هزار میلیارد دلار، بزرگترین بازار دنیا است و بازار بزرگ دیگر، بازار کامودیتی ها یا کالاها است.

وی تصریح کرد: بازار سهام و بازار اوراق هم جزو بازارهای بزرگ جهانی هستند و در کشور ما نیز این چهار بازار وجود داشته و سرمایه‌گذاران در حال حرکت بین این بازارها هستند؛ بعد از جهش شدید نرخ ارز، سرمایه‌گذاران متوجه سیاست‌های دولت برای کنترل نرخ ارز شدند اما با وجود تشدید تحریم ها و کاهش درآمد فروش نفت در ایران، تقاضای ارز کاهش یافت و سیاست های دولت در نهایت موجب کاهش نرخ ارز و تثبیت آن در محدوده ۱۱ هزار تومان شده است.

مولوی تاکید کرد: در این مدت، نقدینگی ابتدا به سمت بازار ارزو طلا و مسکن رفت و بعد از رشد قیمت در این بازارها، بخشی از نقدینگی از این بازارها خارج و راهی بازار سرمایه شد. در حقیقت بازار سرمایه آخرین جایی بوده که سرمایه گذاران با توجه به «رشد قابل پیش‌بینی» به سمت آن آمدند و کسب بازدهی کردند.

وی افزود: سرمایه‌گذاران برای کسب بازدهی، به بازارهای مختلف ورود کرده و بعد از کسب بازدهی مورد انتظار خارج شده و راه بازار دیگری را در پیش می‌گیرند. این روند همواره در جریان است و در تمامی بازارهای جهانی مصداق دارد؛ در بازار سهام ما هم مانند هر بازار دیگری، هم نقدینگی وارد و هم خارج می شود و نمی‌توان مانع از خروج نقدینگی شد.

وی با تاکید بر اینکه پول هوشمند بوده و مسیری را در پیش می گیرد که بازدهی بیشتری برای سرمایه گذاران به همراه داشته باشد، اظهار کرد: عبارت «هدایت نقدینگی» عبارت صحیحی نیست. نقدینگی قابل هدایت نیست؛ بلکه می توان با سیگنال های هدفمند، سرمایه گذاران را به استفاده از فرصت های سرمایه گذاری سوق داد.

مولوی در پاسخ به این سوال که «آیا با در نظر گرفتن وضعیت اقتصاد کشور و عدم رشد اقتصادی طبق پیش بینی ها، رشد قیمت سهام شرکت های بازار سرمایه منطقی است؟» گفت: در تحلیل های مالی از اندیکاتوری بنام EVA (ارزش افزوده اقتصادی) استفاده می شود. این اندیکاتور روی شرکت های بورسی چندان مثبت نیست؛ چرا که هرچند به لحاظ حسابداری، سودآوری شرکت ها افزایش یافته؛ ولی بسیاری از شرکت ها پتانسیل رشد پایداری ندارند.

وی اضافه کرد: با این تفاسیر، اظهار نظر کلی در مورد بازار سرمایه صحیح نیست و نمی توان به صورت قطعی گفت بازار سرمایه پتانسیل رشد دارد و یا رشد کل سهم های بازار را زیر سوال برد. این موضوع در مورد سایر بازارهای سرمایه هم مصداق دارد. برای مثال چشم انداز صعودی قیمت سهمی همچون «آمازون» به دلیل پیش بینی رشد بازار این شرکت و افزایش مصرف اینترنت در جهان و ارتقای خدمات ارایه شده توسط این شرکت است و حتی اگر اقتصاد امریکا رشد نکند، سهم آمازون پتانسیل رشد خواهد داشت.

مولوی در خاتمه در مورد پیش بینی مقصد بعدی نقدینگی گفت: نمی توان مقصد بعدی نقدینگی را پیش بینی کرد. مقصد بعدی نقدینگی تحت تاثیر عوامل مختلفی از جمله وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور، مذاکرات با امریکا، بازارهای جهانی، و... است. اما به نظر می رسد در بازارهای جهانی، «طلا» جذابیت بیشتری برای سرمایه گذاران دارد.

عناوین برگزیده