به گزارش می متالز، اگر زنجیره برداشت سنگ آهن تا تولید فولاد در ایران تکمیل شود، کشورمان به راحتی میتواند با صادرات محصولات فولادی از یک طرف، مشکل بیکاری را حل کرده و از طرف دیگر، صادرات فولاد را جایگزین صادرات نفت خام کند. در شرایط فعلی بخش اعظم سنگ آهنی که از معادن ایران استخراج میشود، به طور خام به کشورهای دیگر خصوصا چین صادر میشود و متاسفانه همین سنگ آهن با تبدیل به فولاد و آهنآلات با قیمت بالاتر به کشورمان برمیگردد. این در حالی است که بخش زیادی از ظرفیت کارخانجات ذوبآهن و فولاد کشورمان به دلیل تامین نشدن مواد اولیه، تعطیل است؛ یعنی بازی دو سر باخت برای ایران. به همین دلیل امروز متصدیان بر این اعتقادند که وجود امکاناتی مانند ذخایر سنگ آهن، انرژی و نیروی کار ارزان سبب شده تولید فولاد کشور با مزیت همراه بوده و در بازارهای صادراتی قابل رقابت باشد. چنانچه در داخل کشور رویه صادرات با منع و محدودیت روبهرو نشود، صادرکنندگان این بخش نسبت به چگونگی راهیابی به بازارهای هدف آگاهند و به نوعی میتوان گفت صادرات فولاد میتواند جایگزین صادرات نفت برای کشور باشد. گفتنی است هماکنون تولید سنگ آهن کشور به بیش از 30 میلیون تن میرسد لکن ارزش صادرات زنجیره فولاد 1/4 میلیارد دلار است. با این حال به دلیل عدم توازن توسعه در حلقههای مختلف زنجیره تولید فولاد، بهخصوص فاصله سرمایهگذاری صورت گرفته در استخراج سنگ آهن و تولید کنسانتره و گندله، همچنین عدم آزادسازی قیمت سنگ آهن در داخل، هماکنون ظرفیت تولید کنسانتره و گندله، کمتر از ظرفیت تولید و استخراج سنگ آهن است. با توجه به این موضوع هرگونه سیاستگذاری جهت محدودیت صادرات سنگ آهن باید به صورت تدریجی و همراه با آزادسازی قیمت سنگ آهن (به طوری که مزیت نسبی وجود ذخایر سنگ آهن در ایران حفظ شود) و تکمیل واحدهای کنسانترهسازی و گندلهسازی و با در نظر گرفتن حاشیه سود معقول معدنکاری صورت پذیرد. افزایش ظرفیت بهرهبرداری از معادن طبیعتاً اشتغال چندانی ایجاد نخواهد کرد ولی ایجاد کارخانههای زنجیره ارزش فولاد همچون تبدیل سنگ آهن به کنسانتره، تبدیل کنسانتره به گندله و تبدیل این محصول نیز به مواد فولادی در کنار هم میتواند اشتغالزایی گستردهای در سطح کشور داشته باشد و سبب شود بیکاری در استانهایی که این معادن در آنجا جای دارند به شدت کاهش پیدا کند، در این صورت به ضرس قاطع میتوان گفت صادرات خام سنگ آهن به کشورهای مختلف با ایرادات اساسی روبهروست.
مهرداد اکبریان، رئیس هیات مدیره انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگ آهن ایران گفت: تولید سنگ آهن در کشور همیشه مازاد بر ظرفیت مصرفی کارخانجات فولادی کشور بوده است.
وی افزود: مازاد بر تولید را معمولا شرکتهای سنگ آهن به خارج از کشور صادر میکردند، با این حال برخی از سنگ آهنهای تولید شده نیز برای صنعت فولاد کشور مناسب نیست. مثلا سنگ آهن هماتیک کمعیار بنا بر نوع روشی که داریم کار میکنیم خریدار داخلی ندارد و همواره برای صادرات تولید میشود؛ در حال حاضر این محصول در صنعت سیمان عراق به مصرف میرسد و خیلی از کارخانجات داخلی برای سنگ آهنهای عیار پایین تولیدی طراحی نشده است.
رئیس هیات مدیره انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگ آهن ایران تصریح کرد: تاکنون کمبودی در تناژ سنگ آهن نداشتهایم، اما این موضوعی که به وجود آمده درخصوص کنسانتره سنگ آهن و گندله آن است که سالهای گذشته نهضتی برای تولید و سرمایهگذاری روی این محصولات در کشور به وجود آمد و بخش خصوصی را ترغیب به آن کردند.
اکبریان گفت: با توجه به زیرساختها، این امر در همه استانهای کشور به صورت همگن صورت نگرفت، به همین دلیل تنظیمی که باید برای تولید و مصرف هر واحد انجام شود عملی نشد بنابراین نیاز به طرحی جامع برای حل این مشکل بیش از پیش احساس شد تا معلوم شود واحدهای داخلی ماده خامشان را از کجا تأمین کنند و محصول نهاییشان را به چه کسی بفروشند.
وی با بیان این که جدیدا کشور به این قضیه که تنظیم بازار و جدول صحیح عرضه و تقاضا برای همه واحدهای تولیدی تدوین شود، ورود کرده است، افزود: ما هم مخالف صادرات بیرویه سنگ آهن هستیم ولی اگر به صورت کامل جلوی صادرات گرفته شود مخالف هستیم چون به شدت به ارز و درآمد حاصل از آن نیازمندیم و معدود بنادری در جهان وجود دارد که کشتیهای ایرانی را قبول میکنند بنابراین نباید در این زمینه خود تحریمی داشته باشیم.
رئیس هیات مدیره انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگ آهن ایران اذعان کرد: در بحث صادرات فولاد دچار تحریم هستیم با این حال شرکتهای فولاد به این دلیل نتوانستند مواد اولیه خود را در بازار خریداری کنند که دولت در نحوه فروش و توزیع کنسانتره و گندله ورود کرده و دخالتهای نابجایی را انجام داده است و قیمتهای دستوری را در این امر اعمال کرد.
اکبریان افزود: این قیمتهای دستوری زمانی وضع شد که قیمت سنگ آهن در بازارهای جهانی با افزایش بیسابقهای روبهرو شده بود که با توجه به قیمتهای روز جهان فروش کنسانتره با قیمت دستوری 25 درصد از قیمت جهانی کمتر بود.
وی با بیان این که در شرایط کنونی قیمتهای جهانی کاهش شدیدی یافته و دولت نیازی به وضع قیمتهای دستوری ندارد، اظهار کرد: کارخانجات سنگ آهن علاقهمندند محصولاتشان را در داخل کشور به فروش برسانند، چون بازار داخلی بسیار جذاب شده است. به همین دلیل ذوب آهن چون قیمت سنگ آهن داخلی بسیار پایین بود نمیتوانست به این محصولات دست پیدا کند زیرا کارخانجات سنگ آهن سودشان در صادرات بود.
رئیس هیات مدیره انجمن سنگ آهن ایران گفت: از طرفی بالانس درستی در توزیع سود بین حلقههای زنجیره فولاد صورت نمیگرفت و اگر دولت دخالتی در این امر نمیکرد اتفاقات بهتری میافتاد و از طرف دیگر هم نمیتوانیم رکورد سالهای گذشته (هفت میلیون تن) صادرات فولاد را با توجه به تحریم بشکنیم.
بهرام سبحانی، رئیس هیات مدیره ذوبآهن اصفهان و رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران گفت: ذوبآهن سه کوره بلند دارد که یکی از آنها را چند سال پیش خوابانده بودند که دوباره این کوره در حال آماده شدن برای راهاندازی است و تا پایان سال آماده خواهد شد و در مدار تولید قرار خواهد گرفت به شرطی که مواد اولیه و سنگ آهن به آن برسد. وی با بیان اینکه با راهاندازی این کوره طبیعتاً ظرفیت 45 درصدی غیرفعال کارخانه ذوبآهن اصفهان فعال خواهد شد، افزود: وقتی قیمت جهانی سنگ آهن در بازارهای جهانی افزایش مییابد، تولیدکنندگان داخلی این محصول تمایل بیشتری به صادرات دارند چون پول بسیار بیشتری نسبت به مشتریهای داخلی آنها نصیبشان میشود. رئیس هیات مدیره ذوبآهن اصفهان تصریح کرد: با این حال اولویت باید تأمین کارخانههای فولاد کشور باشد؛ چون حتی طبق دستوری که معاون اول رئیسجمهور داد باید ابتدا به صورت صد در صدی نیاز کارخانههای داخل تأمین شود سپس کارخانجات سنگ آهن مبادرت به صادرات این محصول بکنند. سبحانی گفت: وزارت صمت باید مدیریت درستی روی این موضوع داشته باشد تا سنگ آهنی که مورد نیاز واحدهای داخلی (از جمله فولاد مبارکه، ذوبآهن اصفهان، فولاد خوزستان و فولاد خراسان) است تأمین بشود و اگر مازاد بود، کارخانجات سنگ آهن را صادر کنند، با این حال این موضوع را بارها به دوستان در این وزارتخانه گفته و از آنان درخواست کردهایم که یک معدن جداگانه به ذوبآهن اصفهان اختصاص دهند.
وی افزود: با اینکه 45 درصد فعالیت مان به دلیل نقص در کوره غیرفعال شده بود، ولی تاکنون به هیچ وجه تعدیل نیرو در مجموعه ما صورت نگرفته است؛ به همین دلیل طبیعتاً با راهاندازی کوره نیرویی نیز به این مجموعه اضافه نخواهد شد ولی بهرهوری آن افزایش خواهد یافت.
بهرام شکوری، رئیس کمیسیون معدن اتاق ایران نیز گفت: مهمترین مشکل در این بحث به قیمتگذاری در زنجیره ارزش برمیگردد. وی افزود: دولت در قیمتگذاری زنجیره ارزش فولاد دخالت و این زنجیره را دچار مشکل میکند. برای شرکتهای فولادی قیمت فوب بندرعباس 390 دلار است ولی فولادیها را مجبور میکنند که محصولاتشان را در بورس عرضه کنند و کف عرضه برای آنها تعیین میکنند که نسبت به قیمت جهانی بسیار پایین است.
رئیس کمیسیون معدن اتاق ایران تصریح کرد: این امر به تبع زنجیره ارزش فولاد را تحت تأثیر قرار میدهد چون قبلا کنسانتره 11 درصد قیمت شمش فولاد خوزستان تعیین میشد که تقریبا نصف قیمت جهانی است.
شکوری افزود: در زنجیره ارزش تولید فولاد یک اختلاف 20 تا 40 درصدی با قیمتهای جهانی وجود دارد بنابراین چگونه ممکن است فعالان اقتصادی را تشویق به فروش محصولات شان به کارخانجات داخلی بکنیم.
وی اظهار کرد: دولت به این دلیل قیمتهای دستوری را در صنعت فولاد اعمال میکند که مصالح ساختمانی و محصولات نهایی گران نشود؛ این در حالی است که این محصولات هماکنون در بازار داخلی به بالاترین رقم خود رسیده است، به همین دلیل این امر به ایجاد رانت برای واسطهها و برخی از افرادی که در زنجیره ارزش صنعت فولاد هستند، منجر میشود.
رئیس کمیسیون معدن اتاق ایران گفت: طبیعتا با دخالت نکردن دولت در امر قیمتگذاری زنجیره ارزش فولاد، قیمت این محصولات متعادل خواهد شد و هیچکدام از زنجیره ارزش فولاد انگیزهای برای صادرات بیرویه نخواهند داشت و خود فعالان این صنعت با دست برداشتن دولت از قیمتگذاری عرضه و توزیع سنگ آهن در بازار، آن را به تعادل خواهند رساند.