به گزارش می متالز، در این میزگرد موضوعاتی همچون «اهداف، نتایج و دستاوردهای سیستمهای مدیریت دانش»، «الزامات و زیرساختهای سیستمهای مدیریت دانش»، «پایش و اقدامات اصلاحی سیستمهای مدیریت دانش» و «آسیبشناسی این سیستمها» زیر ذرهبین صاحبنظران و فعالان معدن و صنایع معدنی قرار گرفت.
نوید نظافتی، مدیرعامل شرکت مشاوران توسعه آینده در این میزگرد به ارزیابی ساختار سیستمهای مدیریت دانش در دنیا پرداخت و گفت: صنایع معدنی یکی از پیشروترین صنایع با رشد سریع در سراسر دنیا به شمار میروند.
بنابراین مقوله تولید دانش برای این صنایع بسیار حائز اهمیت است. از سوی دیگر، اتفاقی که در این صنایع پیشرو جهانی در حال رخ دادن است، این است که رویکرد توسعه این سازمانها دچار تغییراتی شده است.
آنها در پروسههای تولیدشان یا حتی فرآیندهای بازرگانیشان، راهحلهایی را طراحی میکنند که لزوما این راهحلها برگرفته از انستیتوها و موسسههای تحقیقاتی عرف نیست.
این صنایع چون مرکز خلق دانش شدهاند، بحثهایی مانند اینکه چگونه بتوان تجمیع دانش را عملیاتی کرد و دانش را در سطح این سازمانها به بالاترین وجه نگهداشت یا چرخش دانش را حداکثری کرد، از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. این موضوع به عاملی رقابتی برای این سازمانها تبدیل شده است.
او در ادامه به چند نمونه از سازمانهای پیشرو در امر مدیریت موثر دانش و تجربه اشاره کرد و گفت: سازمانهای بزرگی در صنعت معدنی مثل تاتا، بیاچپی و ... همه اینها امروزه به سمتی رفتهاند که مدیریت اصلی سرمایههایشان را به سمت مدیریت سرمایههای نامشهود یا ناملموس حرکت دهند.
مطالعاتی که S&P درمورد سرمایههای سازمانهای بزرگ دنیا از جمله سازمانهای بزرگ معدنی دنیا انجام داده است نشان میدهد نسبت سرمایههای ملموس به ناملموس در دهه ۷۰ میلادی حدود ۸۰ به ۲۰ بوده است.
بهطور مثال ۸۰ درصد سرمایههای شرکت ریو تینتو در آن زمان این بوده است که معدن و تجهیزات دارد. اما امروز این نسبت برعکس شده و ۲۰ به ۸۰ شده است.
یعنی ارزش سهام این شرکت افزایش یافته است. آیا این شرکت هنوز به کشورهای مختلف میرود، معادن را خریداری میکند و پروسه معدن- محصول- بازار را بهطور کلی در ید خود قرار میدهد؟
پاسخ به این سوال منفی است. این شرکت امروز به کشورهای مختلفی مانند آفریقای جنوبی میرود و روی معادنی خاص سرمایهگذاری میکند.
سرمایهگذار و بانک، بومی آفریقای جنوبی است و خرید تجهیزات با پول این کشور صورت میگیرد. این شرکت با وجود اینکه برند خود را به آن کشور نمیبرد، ۵۱ درصد سهام معادن را به خدمت میگیرد و در عوض به آن کشور مدیریت، روشها و تکنیکها و تکنولوژی را انتقال میدهد.
در این بین شرکتهای معدنی هم با این سبک از فعالیت رضایت دارند. در چنین سازمانهایی دانش بسیار مهم میشود. به همین دلیل امروز شرکتی مانند ریو تینتو در ۸۰ کشور دنیا جایگاه ارزشمندی به دست آورده است و داراییهای خود را روزبهروز افزایش میدهد. بنابراین میتوان گفت، امروز دانش سرمایه اصلی بسیاری از شرکتهای معدنی موفق در دنیاست.
نظافتی در ادامه به ساختارهای مدیریت دانش در ایران پرداخت و اظهار کرد: اگر در صنایع معدنی کشور خطایی مشاهده میشود، این نتیجه بهدست میآید که چنین پارامترهایی در نظر گرفته نشده است.
بیشترین خطاها ناشی از این است که دانش مناسب در زمان مناسب در اختیارمان نیست. مدیریت مستنداتمان به حداقل رسیده است و صرفا مستندات برای کاربریهای حقوقی و فنی نگه داشته میشود نه کاربریهای تکرارپذیر راهحلها.
خبرگان ما بسیار پرارزش هستند اما بسیار راحت آنها را از دست میدهیم. متاسفانه امروز در همه حوزههای بهرهبرداری، فنی و مهندسی، خرید و فروش و منابع انسانی یک روز اوضاع بر وفق مراد است و روز دیگر شرایط کاملا متفاوت و بغرنج میشود.
بخش عمدهای از آنها کاملا وابسته به نیروی انسانی و دانش آنهاست که این دو مقوله را درست مدیریت نمیکنیم. بنابراین باید رویکرد این باشد که به سمت مدیریت این سرمایههای دانشی گام برداریم.
ما باید دانشهای سازمانی را بشناسیم، در دست بگیریم و آنها را توزیع و توسعه دهیم. حتما اگر میخواهیم این راهحلها را پیادهسازی کنیم باید راهحلهایی در فرهنگ سازمانی و ساختار سازمانی و نرمافزار داشته باشیم.
ما دنبال ایجاد حافظه دانشی شرکتهای معدنی هستیم. اگر حافظه دانشی سالیان سال شرکتهای معدنی را داشتیم، افسوس بسیاری از مسائل را نمیخوردیم.
این حافظه دانشی است که باعث میشود ما بتوانیم مباهات کنیم که چند سال صنعت فولاد داشتهایم. حافظه دانشی یعنی اینکه منابع دانشی را در اختیار داشته باشیم؛ دانش توسعهها و پروژههایمان؛ دانش حوادث و رویکردهایمان.
اگر بخواهیم در این پروسه قدم برداریم برخی الزامات و زیرساختها را باید در نظر داشت. اجرای مجموعهای از راهحلها در حوزه فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی و نرمافزار است.
هیچکدام از آنها را نمیتوان بهتنهایی چسبید و بقیه را رها کرد. این راهحلها در سطح صنایع معدنی ما میتواند پیاده شود. همه قبول دارند که در حال حاضر در سازمانهای ما، وقت رسیدگی به سرمایههای دانشی وجود ندارد. همه درگیر تهیه مواد اولیه، قیمت بازار و حقوق هستیم. اما میتوانیم پایلوتها را مشخص کنیم و همه به آن سمت حمله کنیم.
در ادامه این میزگرد شهرام رایگان، رئیس دانشکده متالورژی و مواد دانشگاه تهران به بررسی موضوع مدیریت دانش پرداخت و گفت: مدیریت دانش، مراحل خلق دانش، مستندسازی دانش، توزیع و نشر دانش و در نهایت کابرد دانش را شامل میشود.
مقوله دانش را میتوان به دو بخش تقسیم کرد. یکی مطالب علمی و تکنولوژیکی که در هر سازمانی موجود است و دوم تجربیات سازمانی که در آن مجموعه وجود دارد.
در زمینه خلق دانش، مطالبی که میتوان مطرح کرد شامل تعاملات فردی و انتقال تجربیات است که میتواند بسیار کلیدی باشد. آزمایشهای تجربی، مطالعات علمی چه تجربی و چه غیرتجربی و مساله نوآوری و خلاقیت از جمله نقاط ضعف ما در ایران است.
در زمینه مستندسازی دانش نواقص بسیاری دیده میشود. مراکز علمی دنیا از مراکز صنعتی ایران بسیار جلوتر هستند. زیرا مستندسازی سالهاست که در دنیا رخ میدهد.
از دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی آغاز شد و بهصورت کتابهای بسیار قطور مستندسازی در دستور کار قرار گرفته است و هماکنون هم بانکهای اطلاعاتی بسیار وسیعی شکل گرفته است که دسترسی به آنها هم بسیار ساده است.
این موضوع به قدری جا افتاده است که تمام دانشجوها به این سلاح مسلح شدهاند. دیگر امروز بحثهای استاد- شاگردی که از قدیم مطرح بوده در کشورها جواب نمیدهد و نقشههای دیگری برای مستندسازی دانش مطرح میشود.
همین بانکهای اطلاعاتی بسیار حائز اهمیت است و میتواند سرفصلهایی باشد که مراکز صنعتی ما به آنها مراجعه یا چنین بانکهایی را ایجاد کنند. به گفته رایگان، دانش باید در مجموعهها حفظ شود و این موضوع باید بهصورت مداوم انجام شود، یعنی پرسنل یک مجموعه بهصورت مدام آموزش ببینند.
لزومی هم ندارد که سرکلاس بروند. امروزه سامانههای آموزش الکترونیک بسیار قدرتمند شدهاند و سازمانهای معدنی ما میتوانند از این شیوه استفاده کنند.
در امر تاریخنگاری اصطلاحی رایج شده است که به آن تاریخ شفاهی میگویند. ساعتها با یک فرد که تجارب بسیار دارند مصاحبه میکنند، چرا در مراکز علمی- صنعتی ما این کار نتواند صورت بگیرد؟
در زمینه کاربرد دانش و ایجاد خلاقیت و نوآوری و ایجاد علم و تکنولوژی یا بهعبارت دیگر تبدیل علم به ثروت که مباحث روز دنیا در دانشگاههاست، بسیار عقبمانده هستیم.
دانشگاههای نسل سوم و چهارم در دنیا، به سمت تولید ثروت از علم گام برداشتهاند. صرفا تولید علم فایدهای ندارد. امروزه در دانشگاهها مراکز نوآوری، پارکهای علم و فناوری راه افتاده است و آنها آرام آرام از استارتآپهای مختلف برای اینکه ایدهها را به ثروت تبدیل کنند حمایت میکنند.
البته دست یافتن به این هدف مراحل مختلفی دارد و بسیار سخت و زمانبر است و تعداد استارتآپهایی که به تولید میرسند بسیار کم هستند اما امروزه در حال رشد و شکوفایی هستند.
با این حال میتوان گفت چند چالش در زمینه مدیریت موثر دانش و تجربه پیشروی ماست. چالش نخست مشکلات فرهنگی است. در ایران اصلا کار گروهی، انتقال اطلاعات در سیستم آموزش و پرورش به درستی انجام نمیشود و اتفاقا کار فردی را بهعنوان یک مزیت به ما معرفی میکنند.
تا زمانی که چنین فرهنگی حاکم باشد، انتقال اطلاعات و تجربیات ممکن نخواهد بود. در بسیاری از سازمانها به پروسه مستندسازی بهعنوان یک فعالیت لوکس نگاه میشود و بهصورت یک کار پژوهشی دیده نمیشود.
از سوی دیگر، برخی از مدیران ما تمایلی به انتقال اطلاعات و تجربیات به نسلهای دیگر ندارند. آنها برای حفظ موقعیتهای شغلیشان فکر میکنند اگر انتقال اطلاعات رخ دهد، جا برایشان تنگ خواهد شد.
باید سازمانها یک مراکز مستندسازی را در مجموعه خودشان راه بیندازند و هم از شیوههای سنتی و هم شیوههای آموزشی الکترونیکی و هم شیوههای بانکهای اطلاعاتی استفاده کنند.
ابوالفضل حیدرپور، مدیر منابع انسانی و آموزش مجتمع مس شهربابک هم بهصورت وضعیتی از بحثهای مدیریت دانش در مجتمع مس اشاره و اظهار کرد: سال ۱۳۸۴ با ایجاد یک تعهد سازمانی، کارگروهی در مجتمع مس ایجاد شد و یک سند مدیریت دانش تدوین شد.
در ۵۰ جلسه ما توانستیم ۴۲۴ حوزه دانشجویی را استخراج و در نرمافزار ثبت کنیم. در بحث طراحی ساختار آن تیمهای مدیریتی دانش و مدیریت راهبردی که بسیار مهم هستند تشکیل شدند که مجموع آن به تدوین آییننامهها جامع پاداشی، انتخاب خبرگان و تشکیل کارگروهها منتج شد. مرحله بعد موضوع فرهنگسازی بود که در دستور کار قرار گرفت.
دو پایلوت مهم در آن فاز انجام شد؛ مستندسازی از تجربه ۲۰ نفر از خبرگانی بود که بازنشسته شده بودند و دیگری پروژههایی بود که آنها در گذشته انجام داده بودند.
در مرحله بعد هم انجمنهای خبرگان تشکیل شد و سیستم استقرار پیدا کرد و اصلاحات انجام شد. در مرحله آخر هم سیستم توانست ۱۱۳۷ بسته دانشجویی ایجاد کند و با همین بستر وارد هشتمین جایزه ملی مدیریت دانش شد و توانست تندیس برنز و گواهینامه را بگیرد.
بحث فرهنگسازی به همین منوال پیش رفت تا اینکه در سال ۱۳۹۶ برخی چالشها به وجود آمد و کارها بهصورت پراکنده در حال انجام است و استقبالی از آنها نمیشود.
یک چالش بزرگ که به آن برخوردیم این بود که افراد خبره تنها میتوانستند تجربیات ۶ ماه پیششان را مطرح کنند و تجربیات قبلی را واقعا نمیتوانستند بازگو کنند چون فراموش کرده بودند.
متاسفانه بسیاری از تجربیات از دست رفته است. پیادهسازی مدیریت دانش به بستر کامل منابع انسانی نیاز دارد. شرکت مس چند سالی است در بحث زیرساختهای منابع انسانیاش کار میکند. ما حاضر هستیم تجربیات خود را در اختیار شرکتهای نوپا بگذاریم تا با چالشهایی که ما در مسیر مدیریت دانش با آنها مواجه شدیم را تجربه نکنند.
اما در دومین روز همایش صنایع غیرآهنی، سخنرانیهای دیگری با حضور جمعی از فعالان بخشخصوصی مس برگزار شد که موضوعات مختلفی را در بر میگرفت.
موضوع کلی این گردهمایی، مقایسه تولیدات، هزینهها و مصارف انرژی مجتمع مس سرچشمه با شرکتهای مشابه دنیا بود.
حسین صحرایی پاریزی، مدیر امور تحقیق و توسعه مجتمع مس سرچشمه در این نشست گفت: مقایسه میزان تولید و هزینهها در مجتمع مس سرچشمه با شرکتهای مشابه در دنیا نشان میدهد که در برخی از بخشها وضعیت مجتمع قابل قبول و بخشهای دیگر نیازمند بهبود و اصلاح است.
در این زمینه باید به دو نکته کلیدی «تاثیر استفاده از ظرفیت تولید بر هزینهها» و «مصارف و هزینه انرژی» در استراتژیهای آینده این شرکت توجه بیشتری داشت.
در ادامه این نشست محمد مکملی، عضو هیات علمی دانشکده مهندسی متالورژی و مواد دانشگاه تهران به موضوع «امکانسنجی فنی و اقتصادی استخراج هیدرومتالورژیکی مس از خاکهای کمعیار کالکوپیریتی مجتمع مس سرچشمه» پرداخت و صدیقه اسدینژاد، رئیس تحقیقات پیرومتالورژی امور تحقیق و توسعه مجتمع مس سرچشمه هم، «اثر تغییر تکنولوژی ذوب مس بر میزان مصرف انرژی در کارخانه ذوب مجتمع مس سرچشمه» را مورد بررسی قرار داد.
سید مجید موسویپور، رئیس تحقیق و توسعه مجتمع مس شهر بابک نیز موضوع «مطالعات و پژوهشهای فنی و اقتصادی واحد تحقیق و توسعه مجتمع مس شهربابک در سال ۱۳۹۸ را زیرذرهبین قرار داد.