به گزارش می متالز، صحبتهای اخیر جکما پایهگذار شرکت علی بابا جالب و شنیدنی است. او یک نو آور و کار آفرین چینی است که شرکت عظیم علی بابا را از هیچ ایجاد کرد شغل اولیه او آموزگاری بود. او به دلیل ارزش شرکت علی بابا یکی از میلیاردرهای چین است. جک ما قبل از شروع این شرکت که عمدتا به فروش اینترنتی می پردازد و سهام آن در بورسهای جهان معامله می شود در بیش از سی تقاضای استخدام جواب رد گرفته بود. او می گوید اگر وی و دو همکار او در پایه گذاری شرکت بخواهند امروز به عنوان کارمند این شرکت یا بسیاری شرکت های بزرگ اقدام کنند پذیرفته نمی شوند، زیرا همه جا تاکید بر مدرک است و آن هم از برخی نهاد های آموزش عالی زبده. می گوید که در عصر صنعت لازم بود افراد بیاموزند سریع از بر کنند و سریع بیاد بیاورند، و سریع محاسبه کنند.
این کار ها را امروزه کامپیوتر ها انجام می دهند. نیاز امروز، در شرایط دوران فرا صنعتی و رواج توسعه هوش مصنوعی، انسان های خلاق، نو آور و کار آفرین و بر خوردار از بینش و قدرت اندیشه و ظرفیت ایجاد روابط اجتماعی و انسانی است. نظام آموزشی باید در این مسیر متحول شود. او از مدیر عاملی شرکت استعفا داده تا وقت و ثروت خود را برای امور عام المنفعه در امر ایجاد تحول در آموزش صرف کند.
این نکته در مورد سیستم آموزشی زنگ زده، پوسیده و کهنه ما ( هم از لحاظ مطالب غالبا به درد نخور و کهنه، هم از نظر شیوه آموزش مبتنی بر انبار کردن در ذهن، هم روش و سازمان روابط انسانی محیط آموزش و نوع برخورد که فرساینده اعصاب و روان و کاهنده جوهر خلاقیت است- و به نظر من که از ابتدایی تا دانشگاه تدریس کرده ام بیشتر نوعی شکنجه روحی است- برای دانش آموزی که بخواهد به این نظم واقعا تمکین کند) نیز بسیار صادق است، که در این نظام آموزش تاکید اصلی بر حفظ کردن پس دادن طوطی وار و آموختن محاسبه های استاندارد و تمکین و تسلیم به دستور بوده است، بسیاری از دانشجویان ما در خارج از کشور (که بهترین استعداد های کشور و دست چین شده هستند)با این مشکل رو برو هستند که تا مادام که پای درس خواندن و امتحان دادن و نمره گرفتن است عمل کرد درخشانی دارند. موقعی که به مقطع پایان نامه، خلاقیت، پژوهش و تولید نتایج جدید می رسند تا مدتی دچار مشکل می شوند و مدتی باید تلاش مضاعف به عمل آورند تا بر این مشکل فایق آیند. زمان آن رسیده که در این باب به جد اندیشه شود.