به گزارش میمتالز، بهرهبرداری از برخی معادن فاقد توجیه زیست محیطی است و میتوان گفت خسارت وارده بر منابع طبیعی که برداشت در دل کوهها و بدون مطالعه انجام میشود، بیشتر از منافع آن است و باعث تخریب بیشتر محیط زیست، زیستگاه جانوران، مراتع گیاهی و آلودگی آب و هوا و در پی آن بروز بسیاری از بیماریها شده است.
برکسی پوشیده نیست دستگاههایی که با برداشت معادن موافقت میکنند قبل از موافقت در منطقهای که قرار است معدن ایجاد شود مطالعه و بررسیهای کارشناسی نمیکنند و این موضوع موجب تخریب منابع طبیعی و خدادادی میشود.
فعالیتهای معدنکاری همواره باعث ایجاد مشکلات زیست محیطی بوده که میتواند اکوسیستم و سلامت انسان را هم به خطر بیندازد، اما به لحاظ سودآوری اقتصادی از خطرات زیست محیطی فعالیت معادن غفلت شده است. به اذعان کارشناسان، مواد معدنی مختلف بسته به شرایط دارای آثار و پیامدهای زیست محیطی متفاوتی هستند و به دلیل داشتن اثرات تخریبی از جمله تولید زهاب اسیدی، فرسایش و تخریب ساختار خاک، نشست در سطح زمین، از دست رفتن تنوع زیستی محل، آلودگی آبهای سطحی و زیرزمینی، آلودگی هوا و نظایر آن نیازمند توجه ویژهای هستند.
از سویی سدهای باطله از مهمترین سازههای هیدرولیکی برای جمع آوری و نگهداری پسابها و مواد باطله حاصل از فرایند تغلیظ در کارخانههای فرآوری مواد معدنی است. باطلههای معدنی حاوی ترکیبهای مختلف شیمیایی بوده که در عملیات فرآوری به مواد معدنی اضافه میشوند و حتی با توجه به نوع کانسار و مواد معدنی استخراجی میتوانند حاوی عناصر سمی مختلفی باشند.
یک فعال محیط زیست استان یزد در اینباره گفت: معدنکاوی بیضابطه منجر به فقر و نابودی منابع طبیعی و تخریب رویشگاهها و زیستگاهها میشود و با ادامه یافتن این روند زندگی انسان نیز مختل خواهد شد.
مصطفی منتظری با بیان اینکه در حال حاضر ارزشمندترین مناطق کوهستانی و حتی دشتها به برداشت موادمعدنی اختصاص داده شده و میتوان گفت معدنکاوی و فعالیت در حوزه معدن در کشور و به ویژه در استانهای یزد و کرمان در شرایط کنونی بیش از پیش گسترش یافته است.
وی با ابراز تاسف از بدون در نظر گرفتن ضوابط زیستمحیطی و کارکردهای اکولوژی اکوسیستمهای کوهستانی برای انجام فعالیتهای معدنی به ویژه در نحل تغذیه آبخوانها در برداشت از سنگهای معدنی افزود: تخریب مناطق ارزشمند و از بین رفتن پوشش گیاهی و اختلال در اکوسیستم حیاتی منطقه نخستین دستاوردهای معدن کاوی است.
منتظری با اشاره به توسعه معادن به ویژه شن و ماسه گفت: ضایعات معدنی حاصل از انجام این اقدامات باعث تخریب صدها هکتار از رویشگاهها و زیستگاهها شده و نیاز است که این گونه اقدامات ساماندهی شود.
وی با تاکید بر اینکه میتوان به راحتی در کنار معادن سنگ برای تولید شن و ماسه هم اقدام کرد ادامه داد: در کنار معادن سنگ باید دستگاههای سنگشکن تعبیه کنند و از ضایعات همین معادن برای تأمین نیازهای شن، ماسه و دیگر مصالح ساختمانی بهره ببرند تا با این کار تخریب کمتری هم در طبیعت صورت بگیرد.
به اذعان بسیاری از کارشناسان و فعالان زیست محیطی، افرادی که در مراحل اولیه راهاندازی معادن برای کسب مجوزهای بهرهبرداری از معادن تلاش میکنند، هیچ توجهی به پیامدهای ناشی از انجام این اقدامات بدون در نظر گرفتن ضوابط ندارند و از سویی قوانین و مقرراتی هم که داریم به درستی اجرایی نشده و در این سالها چیزی جز تخریب و نابودی به دنبال نداشته است.
بسیاری از معادن که با دریافت پروانه بهرهبرداری، فعالیتهای خود را آغاز کردهاند پس از تخریب یک منطقه وسیع و به هم ریختن منظرگاه و درهم شکستن تعادل آن منطقه متوجه میشوند که موادمعدنی موردنظرشان در آن منطقه وجود ندارد و متأسفانه منطقه تخریب شده را به همان شکل رها میکنند و هیچگونه تلاشی برای ترمیم قسمتهایی که خودشان تخریب کردهاند انجام نمیدهند.
هرچند معدنکاوی برای یک عده قلیل ایجاد درآمد میکند، اما برای تعداد کثیری از ساکنان یک منطقه به جز رنج و مشکلات چیزی به دنبال ندارد.
به گفته فعالان محیط زیست، سازمان صنعت، معدن و تجارت همچنین وزارت نیرو، سازمان جنگلها و مراتع و سازمان حفاظت محیطزیست درباره دادن مجوز و موافقتهای اولیه برای احداث معادن باید بررسیهای دقیق داشته باشد، اما این موضوع تاکنون مورد توجه نبوده و در مواردی هم که اطلاع درستی از وضعیت منطقه و حتی پیامدهای آن ندارند توپ را به زمین دیگری انداخته و در نهایت دست به دامان ماده ۱۰۰ میشوند.
به گفته یک فعال محیط زیست، طمع و زیاده خواهی برخی از سرمایهگذاران در امور معدن از یک سو و از سوی دیگر بی دقتی و کم کاری سازمانهای مرتبط در خصوص صدور مجوزهای معدنی در مناطق مختلف موجب شده که تعادلات طبیعی در بسیاری از مناطق به هم بخورد.
عباس ایزدی در این باره اظهار داشت: احداث معادن در روستاهای استان به ویژه در مناطقی که سفره آبی بوده و و آب قنوات پایین دست را هم تأمین میکنند سکونت آن منطقه را به شدت تحت تأثیرات منفی خود قرار داده که نمونه بارز آن در دهستانهای شهرستان تفت و مهریز به وضوح دیده میشود.
او با انتقاد از بی توجهی مسوولان امر در برابر این اقدامات عنوان کرد: متأسفانه در حال حاضر افرادی که با ترجیح منافع شخصی خود اقدام به احداث این معادن میکنند و حتی سازمانهای که مجوز انجام اینگونه اقدامات را میدهند به هیچ وجه مورد بازخواست قرار نمیگیرند.
ایزدی در ادامه با اشاره به اینکه برداشتهای معدنی و معدنکاویها تخریب رویشگاهها و زیستگاهها، نابودی منابع آب، خاک و هوا را به دنبال دارد و علاوه بر آن زندگی ساکنان مناطق را تحت تاثیر قرار میدهند اظهار کرد: معدنکاوی با چنین روشهایی بیش از آنکه بازدهی مطلوبی از نظر اقتصادی داشته باشد موجب از بین رفتن شور و حال زندگی در مردم، میشود و بجای منفعت بیشتر، ضرر و آسیب جبران ناپذیری به دنبال دارد که باارزشترین و غنیترین موادمعدنی سرزمینمان را با قیمتی بسیار ناچیز به کشورهای دیگر به فروش میرسانیم.
علاوه بر این ها، معدنکاوی به راحتی و کاملا ناخواسته خط تراز آبهای زیرزمینی را به هم میزند و در حال حاضر خط تراز ایستایی آبهای زیرزمینی با افت بسیار فاحشی روبه رو شده که این اتفاق ادامه فعالیت برای کشاورزان را با مشکل روبه رو کرده و باعث مهاجرت روستاییان و تبدیل آبادیها به مخروبه شده است.
وی اضافه کرد: روستاییانی که سالها زندگی و معیشت کشاورزی خود را هوشمندانه و براساس یک دانش بومی دیرینه در سختترین شرایط اقلیمی رقم زده بودند، امروز برای زندگی به حاشیه شهرها پناه بردند تا جایی که در بسیاری از روستاها تعداد ساکنان به کمتر از تعداد انگشتان ۲ دست میرسد و حتی در روستایی نزدیکی بافق تنها یک نفر ساکن روستایی داریم.
با همه این اوضاع کسی توجه ندارد که با ازبین بردن محیط زیست و منابع طبیعی تیشه به ریشه خودمان میزنیم، غافل از اینکه معدنکاوی و سایر اتفاقاتی که در طبیعت رخ میدهد و مشکلات معیشتی برای مردم ایجاد میشود ناشی از تفکر بخش دولتی است که لازم است تغییر نگاه داشته باشند.
کارشناسان حوزه طبیعت سالهاست که توصیههای لازم در خصوص مضرات و خسارتهای ناشی از معدنکاوی بیضابطه را مطرح میکنند، اما متأسفانه گوش شنوایی برای حل این مشکلات وجود ندارد.
توسعه پایدار و طرحهای مربوط به آمایش سرزمین هم تنها در حد یک حرف باقی مانده و هیچ گاه عملی نشده و اقداماتی که تاکنون در خصوص معدنکاوی در کشور ما انجام شده نتیجهای جز آسیب رساندن به محیط زیست و منابع طبیعی به دنبال نداشته است.
البته نباید فراموش کرد که برخی از صاحبان معادن در کشور، صاحبان نفوذ و قدرت در عرصه سیاسی و اقتصادی هستند و بجای قانون مداری، خودشان پیشقراول معدنکاوی بیضابطه شدند و به این امر دامن زدهاند.
نکته پایانی اینکه مسوولان باید به پیامدهای عملکردهای نامطلوب گذشته در باب تاراج ارزشهای سرزمینی و از بین رفتن بومسازگان مرتفع حیاتبخش که تمام زندگیمان وابسته به آنها است، توجه بیشتری کنند و با مدنظر قرار دادن عملکرد گذشته تدابیر لازم را برای حل این مشکلات اتخاذ کنند.
منبع: خبرگزاری کار ایران (ایلنا)