به گزارش میمتالز، الوین تافلر نویسنده و آیندهپژوه مطرح جهان در کتاب موج سوم، بیان میکند جوامع بشری تاکنون دو دوره (انقلاب) کشاورزی و صنعتی را پشت سر گذاشته و هم اکنون در اواخر عصر فراصنعتی یا عصر اطلاعات قرار دارند. عصر اطلاعات یا به روایتی عصر رایانهها و شبکهها، جهانی را ترسیم میکند که بر پایه شبکههای رایانهای و تعاملات کاربران با رایانه شکل گرفته است.
عصر صنعت، دوره حضور کارخانجات بزرگ در سولههایی عظیم بود که در آن تعداد زیادی کارگر بر ماشین آلاتی غولپیکر مشغول کار بودند. ملاک اهمیت و بازدهی یک بنگاه اقتصادی نیز وجود همین موارد بود. در دو دهه اخیر، دیگر ماشینآلات غول پیکر یا تعداد زیاد کارگر نشانه تاثیرگذاری و اهمیت یک بنگاه تولیدی نیست و ارزش هر بنگاهی به میزان حرکت آن به سمت دانش بنیان شدن سنجیده میشود.
شاهد این مدعا هم آنکه ۵ شرکت بزرگ جهان از نظر ارزش را شرکتهای دانش بنیان تشکیل میدهند.
در این بین نگاه نادرستی وجود دارد که مفهوم «دانش بنیان شدن» یا «شرکت دانش بنیان» را صرفا ناظر به شرکتها و بنگاههای حوزه تکنولوژی میداند. این در حالیست که این مفهوم معطوف به کل اقتصاد است و دانشبنیان شدن اقتصاد و صنعت زمانی رخ میدهد که دانش و فناوری در تمام بخشهای اقتصاد نفوذ کند.
باید توجه داشت که هیچ استثنایی وجود ندارد صنایع پایین دستی و بالا دستی برای اینکه بتوانند بهرهوری خود را افزایش دهند و رقابتپذیرتر شوند، چارهای جز این ندارند که دانش و فناوری را در تمام ابعاد خود نفوذ دهند.
تولید دانشبنیان نیز تنها منحصر به تولیدات هایتک یا فناوری بالا نیست، بلکه کل زنجیرههای ارزش صنعت و تولید کشور، با توجه به میزان دانش به کار رفته در آنها، امکان تحقق تولید دانشبنیان را دارند.
مساله اقتصاد دانشبنیان از آنجا آغاز میشود که باید با توجه به محیط کسبوکار و تولید کشور به سمت تعریف یک راهکار عملیاتی رفت.
اقتصاد ایران در مقایسه با دو کشور آلمان به عنوان یکی از کشورهای توسعهیافته دانشبنیان و ترکیه به عنوان رقیب جدی ایران در اقتصاد دانشبنیان، تولیدات با ارزش افزوده بسیار کمتری دارد و فضای تولیدی و صنعتی ایران نسبت به این کشورها دارای پیچیدگی کمتری است.
نکته بسیار مهم دیگر صادرات با ارزش افزوده بسیار پایین و در عوض واردات کالاهای با ارزش افزوده بالا در ایران است که سبب شده اهمیت اقتصاد دانشبنیان برای کشورمان دوچندان شود؛ راهکار اصلی در این زمینه باید معطوف به دانشبنیان کردن صنایع بزرگ باشد تا علاوه بر جلوگیری از تولید محصولات با ارزش افزوده پایین، واردات هم کاهش دهد و از این طریق علاوه بر اشتغالزایی و رشد اقتصادی، ارزبری واردات صنایع را نیز به حداقل برساند.
بنابراین، راهکار اصلی تحقق تولید دانشبنیان، موضوع دانشبنیان کردن صنایع بزرگ کشور است. حال با توجه به شناخت فضای اکوسیستم کسبوکار ایران، واضح است که نوع ورود به مساله نیز بر اساس صنعت به صنعت متفاوت است و باید برای هر صنعت با توجه به نوع واردات انجام شده و سطح دانش در دسترس حال حاضر، نسخهای متفاوت پیچید.
به عبارت دیگر، هر صنعت در مسیر دانش بنیان شدن خود مشکلات متفاوتی را تجربه میکند. پیشنهاد این است که سیاستگذاران این حوزه به ویژه معاونت علمی ریاست جمهوری با توجه به شعار سال به طور تخصصی و مبسوط به بررسی بررسی آسیب شناسانه مشکلات صنایع برای دانش بنیان شدن بپردازد. در ادامه به بررسی مشکلات دو صنعت بزرگ که بورسی نیز هستند میپردازیم:
علیرضا جنتی، فعال دانش بنیان در حوزه پتروشیمی گفت: تامین مواد اولیه، مهمترین و بزرگترین مشکل شرکتهای دانش بنیان در ایران است. مجموعه ما برای تامین مواد اولیه در بورس به این دلیل که جزو صنایع پایین دست پتروشیمی محسوب میشود با مشکلات عدیدهای مواجه است. در واقع به این دلیل که گریدهای پلی اتیلن در بورس به صورت سطحی عرضه میشود، کار ما را دچار مشکل میکند و با توجه به افزایش تقاضا به نسبت عرضه، مواد اولیه به دست ما نمیرسد.
وی در خصوص دیگر مشکلات شرکتهای دانش بنیان اضافه کرد: مشکل بعدی شرکتهایی مانند ما صادرات است. وقتی قرار است محصول جدیدی را صادر کنیم در گمرک به مشکل برمیخوریم. دلیل این مساله این است که در کشور ما سیاست کلی کشور در خصوص این گونه صنایع این است که پتروشیمی به جای تقویت صنایع پایین دستی در این بخش و همچنین جلوگیری از خام فروشی، به دنبال صادرات مواد اولیه به سایر کشورهاست. یعنی به جای ارائه به دانش بنیانها ترجیح بر صادرات مواد اولیه دارد. درحالی که به جای این خام فروشی ما میتوانیم این مواد را به یک محصول نیمه نهایی تبدیل و سپس صادر کنیم و این سبب اشتغال و ارزش افزوده بیشتری برای کشور میشود.
مدیرعامل شرکت کیمیا جاوید سپاهان در ادامه این گفتگو بیان کرد: قوانین اجرایی در زمینه تولید و شرکتهای دانش بنیان باید بهروز شود. در خصوص روند سهمیه بندی مواد اولیه برای ارائه به شرکتهای دانش بنیان نیز بازنگری باید صورت بگیرد. دلالهایی در این زمینه فعال هستند که اصولا ارتباطی با تولید ندارند، اما به راحتی از بورس خرید میکنند و با سود بیشتری آن را در اختیار تولید کننده قرار میدهند که این مساله سبب افزایش قیمت محصول تولید شده و البته نارضایتی مصرف کننده نهایی شده و توان رقابت با خارجی را نیز از بین میرود.
وی در ادامه در خصوص مشکلات این شرکت و سایر فعالان این حوزه نیز اظهار داشت: شرکت ما با توجه به تجهیزات موجود امکان تولید انبوه مورد نیاز صنایع را دارد، اما به علت همان مشکلاتی که در بالا در خصوص تامین مواد اولیه گفته شد و همچنین نوسانات قیمت ارز نمیتوانیم این توان را به درستی به منصه ظهور برسانیم. به عنوان مثال، با کاهش قیمت ارز، صادرات ما نیز کاهش مییابد و توان رقابت با تولید کننده خارجی را از دست میدهیم. البته موارد دیگری نیز موجود دارد که سبب میشود تا نتوانیم با رقبای خارجی در حد توانی که داریم رقابت کنیم.
جنتی در ادامه در خصوص تاثیر سیستم بانکی در تولید نیز افزود: ما به دلیل مشکلاتی که سیستم بانکی برای ارائه تسهیلات ایجاد میکند اصولا به سراغ این بخش نرفتیم! اما قصد داریم با توجه به اعلام آمادگیای که بانک مرکزی برای حمایت از دانش بنیانها داشته در این خصوص اقدام کنیم.
این فعال دانش بنیان حوزه پتروشیمی در خصوص گارانتی محصولات خود نیز گفت: محصولات ما مطابق استانداردهای بین المللی تولید میشود و هر زمان مشتری مشکلی در زمان استفاده داشته باشد با ارائه کارشناسان زبده این مشکل را بر طرف میکند درواقع محصولات ما از ضمانت بعد از فروش نیز برخوردار است.
محمد مولوی زاده، مدیر عامل شرکت دانش بنیان ایران دلکو در ارتباط با مشکلات موجود در اخذ وام و مسائل بانکی برای دانش بنیانها نیز بیان کرد: دراوایل فعالیت برای دریافت وام با موانع و مشکلاتی روبه رو بودیم، اما طی چند سال اخیر اکنون این مشکلات تا حدی رفع شده است. یعنی با افزایش سابقه و اعتبار شرکت، مشکلات موجود در این زمینه حل شده، البته در حال حاضر تلاش ما بر این است تا جایی که امکان دارد از اخذ وام خودداری کنیم، اما متاسفانه به دلیل این که خودروسازها بدهی هایشان را به ما دیر پرداخت میکنند، مجبور به اخذ وام با بهرههای بسیار بالا میشویم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا برای فروش محصولات خود در داخل کشور مشکلی دارند یا خیر، گفت: برای فروش محصولات در این زمینه مشکلی نداریم، اگر سرمایه قابل توجه برای تولید داشته باشیم قابلیت رقابت با اجناس خارجی را داریم و میتوانیم فروش کامل هم داشته باشیم.
مولوی زاده در ادامه افزود: در حال حاضر، تنها مشکل موجود با خودروسازان عدم توانایی پرداخت بدهیهایشان به قطعه سازهاست که این مساله سبب ضعیف شدن عملکرد قطعه ساز میشود. به طور کلی مشکل عمده قطعه ساز این است که باید یا به دنبال قطعه ساز یا بیمه بدود! در واقع باید دائما در ادارات دولتی مسالهای را پیگیری کرد، در این حالت دیگر وقتی برای تولید R&D و افزایش کیفیت روزانه قطعات ندارد.
این فعال شرکتهای دانش بنیان در خصوص توانایی تامین همه نیازهای شرکتهای تحت قرداد خود بیان کرد: تامین همه نیازها از نظر ما هیچ مشکلی ندارد، اما معمولا خودروسازها به دلیل یک سری احتمالات و احتیاطها با یک قطعه ساز کار نمیکند، در حقیقت تک سورس بودن برای آن معنیای ندارد و باید با حداقل دو الی سه نفر کارکنند تا رقابتی برای خرید ایجاد شود.