به گزارش میمتالز، انجمن سنگآهن ایران، بهمنظور بررسی این چالشها میزگردی با تنی چند از مدیران و بزرگان حوزه معدن ترتیب داد تا این موضوع را از دیدگاه این بزرگان بررسی کند. آنچه در ادامه میخوانید خلاصهای از این نشست است.
مصطفی موذنزاده - رئیس اسبق هیات عامل ایمیدرو: داستان فولاد به زمان قبل از انقلاب برمیگردد. در آن زمان شاه تصمیم گرفت صنعت فولاد داشته باشیم. در این زمینه غربیها با او همکاری نکردند؛ پس به سراغ روسها رفت و ذوبآهن در ایران تاسیس شد. برای زنجیره فولاد در آن زمان بهطور طبیعی دنبال زغالسنگ میگشتند؛ در کرمان و البرز که در ۳ منطقه البرز مرکزی، غربی و شرقی زغالسنگ پیدا کردند و سنگآهن آن هم از منطقه بافق یزد تامین شد و زنجیره فولاد از آنجا آغاز بهکار کرد.
برای فولاد خوزستان شاه به سمت غربیها رفت و آنها احیای مستقیم را آوردند. بعد از انقلاب راهاندازی فولاد مبارکه در دستور کار قرار گرفت که بهطور طبیعی نیاز به سنگآهن داشت و گلگهر برای فولاد مبارکه طراحی شد و بعد برای جبران کمبود به سمت چادرملو و سنگآهن مرکزی رفتند. به هرحال زنجیره فولاد اینگونه شروع و در ادامه شرکت ملی فولاد بعد از انقلاب احداث شد و بعد هم ایمیدرو شکل گرفت.
در آن دوران طرحهایی در شرکت ملی فولاد ایران اجرا شد و در واقع بخش خصوصی را وارد فولاد کردیم. اول به حوزه نورد آمدند و رغبتی به بالادست فولاد نداشتند. از سال ۲۰۰۵ که چینیها وارد بازار شدند، گرایش به فولاد شدت گرفت و بهدنبال آن بحث تولید ۵۵ میلیون تن فولاد در ایمیدرو شروع شد و امروز به این نقطه رسیدیم.
البته درباره شکلگیری ایمیدرو باید بگویم ما اول انقلاب ۳ وزارتخانه صنعتی داشتیم؛ وزارت معادن و فلزات، وزارت صنایع و وزارت صنایع سنگین که بعدا وزارت صنایع و صنایع سنگین در هم ادغام شدند و در ادامه تصمیم گرفته شد این نهاد را تبدیل به یک وزارتخانه صنعتی و معدنی کنند. در آن زمان وزارت معادن و فلزات از شرکتهای معدنی و صنعتی تشکیل میشد و با از بین رفتن این وزارتخانه طبیعتا باید فکری به حال این مسئله میشد؛ بنابراین من به مهندس جهانگیری گفتم در مجلس برنامهای را طراحی کنید که وزارت معادن و فلزات از هم نپاشد و ایمیدرو شکل گرفت؛ بنابراین ایمیدرو از ترکیب وزارت معادن و فلزات سابق در قانون شکل گرفت و فعالیت آن ادامه پیدا کرد.
محمدوحید شیخزاده - مدیرعامل شرکت مهندسی فکور صنعت تهران: برای توسعه ۴ پارامتر ضروری است. طراحی کلی، منابع مالی که عمدتا خارجی است، عوامل اجرایی و مکانیزمی که بتواند سیاستگذاریها را عملیاتی کند و نهایتا توازن و هماهنگی در توسعه از نظر زیرساختهایی مثل آب، برق، گاز، بنادر و راهها. اگر این عوامل اصلی وجود داشته باشند توسعه به ثمر مینشیند. از آنجایی که ایمیدرو با برنامهریزی توسعهای ایجاد شده بود، عملکردش را میتوان در تحقق برنامه تولید ۵۵ میلیون تن فولاد دید، اما متاسفانه در سالیان اخیر، نقش ایمیدرو و وزارتخانه تداخل پیدا کرده و معلوم نیست مثلا وزارتخانه که معاونت ستادی است، چه نقشی میخواهد ایفا کند و عملا در این سیاستگذاریها نقش ایمیدرو تضعیف میشود که قطعا روی برنامههای توسعهای اثر دارد. بین بخش خصوصی هم ناهماهنگیهای زیادی میبینیم.
نگاه ایمیدرو برای شرکتها و بنگاههایی که تحت نظر خودش هستند، خیلی حمایتکننده است، اما نگاه وزارتخانه بیشتر حاکمیتی، کنترلی و رفع مشکلات لحظهای است. بهعنوان نمونه شیوههای قیمتگذاری وزارتخانه، محدودیتهایی که در نظر گرفته و شروطی که برای صادرات تعیین کرده باعث این ناهماهنگیها شده است. در واقع ستادی که برنامهریزی انجام میدهد مدام از سیاستهای وزارتخانه که بعضا هم غیرتخصصی و هم غیرفنی است، متاثر میشود.
مهدی کرباسیان - رئیس اسبق هیات عامل ایمیدرو: برخی معتقدند طرح جامع فولاد نیاز به بازنگری دارد. اگر موضوع بازنگری باشد، باید گفت در هر برنامهای باید بازنگری کرد، اما اگر کسی در کلاس نمره ۲۰ گرفت و بقیه همه رفوزه شدند، باید شاگرد زرنگ کلاس تنبیه شود؟ در زنجیره فولاد، بخش خصوصی، بخش خصولتی و بخش دولتی همه همدل براساس طرحی جامع که از سالها قبل تدوین شده پیش رفتهاند و کمبودها و چالشها هم برطرف میشود.
اگر سنگآهن کم است، باید از بخش خصوصی حمایت کرد تا معادن جدید کشف شود؛ بنابراین فکر میکنم گرچه ممکن است با بازنگری طرح جایگاهمان از رتبه دهم دنیا به چهارم و سوم ارتقا پیدا کند، اما نباید تولید را کاهش دهیم.
متاسفانه تفکری حاکم است که میگوید خامفروشی نکنید. اینگونه صحبت در باب خامفروشی که پوپولیستی بهنظر میرسد، هیچ مبنای علمی ندارد. بعضی از عزیزان حتی آهناسفنجی را هم خام تعریف میکنند. باید برای رفع این سوءتفاهم بگوییم سنگآهن وقتی از معدن استخراج میشود، دیگر خام نیست.
همه دولتها، نه فقط در ایران دو وظیفه اصلی دارند؛ وظیفه اول سیاستگذاری و وظیفه دوم نظارت است. در کشور ما، چون ذات اقتصاد دولتی بوده و هنوز هم هست، دولت در اقتصاد اعمال حاکمیت میکند.
مشکل بزرگی که وجود دارد این است که ما بخش خصوصی را حتی در حوزه مشورت هم بهکار نمیگیریم. انجمنها جایگاه ویژهای دارند و بهترین مشاوران دولت هستند.
نشست یادشده با سخن مهدی کرباسیان به پایان رسید که گفت: تاریخ خیلی خشن است و ما را قضاوت خواهد کرد. نسلهای بعد ما را قضاوت خواهند کرد. حتما به ما خواهند گفت که شما کشوری با امکانات خدادادی داشتید؛ نفت، گاز، معدن و... پس چرا رفاه نداشتید و چرا رشد نکردید؟
برخی کارشناسان این حوزه معتقدند سنگآهن باید تا فولاد به تکامل برسد تا هدف تولید ۵۵ میلیون تن فولاد که در برنامه چشمانداز ۲۰ ساله دیده شده، تحقق یابد و این موضوع حائز اهمیت است. جذب سرمایههای داخلی و خارجی برای توسعه حوزه معدن، از جمله مواردی است که باید برای تحقق برنامهها مدنظر قرار گیرد. اکتشاف، ایمنی و جذب سرمایهگذاری خارجی از مهمترین اولویت دولتها در حوزه معدن است تا این حوزه بتواند نقش خود را بهعنوان یکی از محورهای اصلی اقتصاد ایران ایفا کند. بهعلاوه اینکه باید با استفاده از افراد متخصص و دانشمندان این رشته همراه با آموزش و بروزرسانی آموزش در این بخش بهرهوری حوزه معدن و ارزش افزوده این بخش را افزایش دهیم.
منبع: دنیای اقتصاد