تاریخ: ۱۲ شهريور ۱۴۰۱ ، ساعت ۱۴:۲۱
بازدید: ۲۲۰
کد خبر: ۲۷۲۷۱۹
سرویس خبر : معادن و مواد معدنی
در گفتگو با کارشناسان معدن درباره آسیب‌های مهاجرت نخبگان

ماندن باید معنادار شود

ماندن باید معنادار شود
‌می‌متالز - مهاجرت، جریانی آسیب‌زا است که کشور ما سال‌ها است از آن رنج می‌برد و امروزه دوباره این جریان شدت گرفته است.

به گزارش می‌متالز، مهاجرت، جریانی آسیب‌زا است که کشور ما سال‌ها است از آن رنج می‌برد و امروزه دوباره این جریان شدت گرفته است. آمار نگران کننده‌ای از آن به‌گوش می‌رسد و روز به روز بدنه جوان و توانمند کشور لاغرتر و نحیف‌‍تر می‌شود. در هفته‌ای که گذشت، نقل‌قولی از دکتر آخوندزاده، استادتمام گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران و رئیس بیمارستان روزبه با این مضمون در فضای خبری منتشر شد که «عمان مثل جارو برقی در حال جذب گروه‌های پزشکی ما در رشته‌های گوناگون است». اگر در این عبارت تلخ، به‌جای عمان بگوییم کشور‌های مهاجرپذیر و به‌جای گروه‌های پزشکی بگوییم همه نیروی انسانی توانمند و کارآی ایرانی، با واقعیت، تطابق بیشتری پیدا می‌کند.

زیر بار هر توسعه‌ای نرویم

فرشاد رشیدنژاد، استاد دانشگاه و عضو هیات علمی گروه مهندسی معدن دانشگاه آزاد است. وی که سابقه تدریس و تحقیق در دانشگاه‌های کانادا و استرالیا را هم در کارنامه خود دارد، پرسش‌های ما را به شرح زیر پاسخ گفت.

مهاجرت نخبگان و نیروی کار ماهر چقدر حوزه صنعت معدن را تهدید می‌کند؟

این حوزه هم مثل سایر حوزه‌ها با مشکل مهاجرت نخبگان درگیر است و در خبر‌ها آمده که روند مهاجرت جامعه پزشکی و پرستاری شدت گرفته است.

علت ترک کشور و مهاجرت به سرزمینی دیگر، در درجه اول بستگی به شرایط و اهداف خاص افراد دارد، اما به‌طور کلی می‌توان گفت بستگی زیادی به وضعیت معیشت و سهولت زندگی در جای دیگر دارد. گاهی جذابیت‌های دیگری هم مزید بر علت می‌شود، به‌عنوان مثال وجود بازار کار پررونق و امثال آن، اما به‌طورمشخص درباره حوزه معدن باید گفت باتوجه به اینکه در سال‌های اخیر تمرکز زیادی روی آن ایجاد شده و قرار است جایگزین خوبی برای نفت باشد، نیاز است که افراد نخبه در این حوزه حفظ شوند تا بتوان فعالیت در این حوزه را پیش برد و شکوفا کرد.

البته موضوع معدن به‌جای نفت تنها منحصر به کشور ما نیست، حتی کشوری مثل عربستان هم در تلاش است تا به‌سرعت اقتصاد بدون نفت را پایه‌ریزی کند و روی توسعه معادن سرمایه‌گذاری کرده است، بنابراین چاره‌ای جز رشد و توسعه این صنعت وجود ندارد. دستیابی به این هدف، جدا از سرمایه‌گذاری، نیازمند دانش فنی است که در اختیار نخبگان و افراد باتجربه این حوزه است و اگر این سرمایه از دست برود، در واقع توسعه کشور با مشکل روبه‌رو می‌شود و به این ترتیب عاملی تهدیدزا است.

درحال‌حاضر ما در عمل با کمبود نیرو در این حوزه روبه‌رو هستیم، برای مثال اگر بخواهیم یک مدیر پروژه توانمند و باتجربه در حوزه صنعتی خاصی به‌کار بگیریم، با دشواری‌های فراوانی روبه‌رو می‌شویم، بنابراین موضوع کمبود نیروی انسانی به‌عنوان یک تهدید وجود دارد و باید برای آن چاره‌اندیشی شود و نباید آن را سطحی و پیش‌پا افتاده در نظر گرفت.

چه ویژگی‌هایی در سرزمین‌های دیگر، متخصصان ما را جذب می‌کند؟

در حوزه معدن، مقصد مهاجران بیشتر کشور‌هایی است که صاحب صنعت معدن و فرآوری مواد معدنی هستند و در این زمینه توسعه‌یافته‌اند و علاوه بر آن، شرایط زندگی مساعدی هم وجود دارد. به‌طورمشخص از کشور‌هایی مانند کانادا، استرالیا و امریکا می‌توان نام برد. علاوه بر این، کشور‌های افریقایی مانند افریقای‌جنوبی یا امریکای‌لاتین مثل شیلی، برزیل و مانند آن می‌تواند مقاصد افرادی باشد که در این حوزه تخصص و تجربه دارند. در این کشور‌ها تولیدات بالایی وجود دارد و در زمینه بسیاری از مواد معدنی سرآمد تولید هستند.

البته انگیزه‌های دیگری هم به غیر از کار و بهبود وضعیت معیشت وجود دارد، بنابراین کشور‌هایی را انتخاب می‌کنند که به ایده‌آل موردنظر آن‌ها نزدیک‌تر باشد.

از طرف دیگر بعد از گذشت چند دهه در برخی کشور‌ها کلونی‌هایی تشکیل شده که با داخل در ارتباط هستند و تبادل اطلاعات و این فرآیند رفته‌رفته زمینه جذب افراد جدید را هم به این کشور‌ها فراهم می‌کند.

به‌طور مشخص، در این سال‌ها افراد زیادی جذب کانادا و استرالیا شدند که به خودی خود عامل مستقیم یا غیرمستقیمی برای جذب افراد دیگر می‌شوند.

کشور‌های اروپایی جذابیت شغلی کمتری برای افرادی که در حوزه معدن و فرآوری مواد معدنی فعال هستند، دارد. به‌واسطه اینکه اروپا بسیار سریع‌تر از دیگر قاره‌ها تلاش می‌کند که به‌سمت تکنولوژی‌های سبز و پاک پیش برود، بنابراین باتوجه به تعارضی که میان معدنکاری و محیط‌زیست وجود دارد، خیلی از کشور‌های اروپایی فعالیت‌های معدنی خود را کاهش داده‌اند و ترجیح می‌دهند مواد معدنی موردنیاز خود را از دیگر کشور‌ها تهیه کنند.

عمده‌ترین چالش‌هایی که فعالان این حوزه را وادار به ترک وطن می‌کند، چیست؟

به‌نظر من، عامل اصلی در درجه اول وضعیت بازار و میزان اندک سرمایه‌گذاری در این حوزه است. در اواسط دهه ۷۰تا ۸۰، پروژه‌های معدنی زیادی در سطح کشور وجود داشت و اقدامات بزرگی انجام شد و بودجه‌های عمرانی به این طرح‌ها اختصاص پیدا می‌کرد و به این ترتیب افراد زیادی جذب این حوزه می‌شدند و به کار و فعالیت می‌پرداختند.

الان پروژه‌های بزرگ که نیرو‌های زیادی را بتوانند به‌کار بگیرند، کمتر شده است، بنابراین اگر جایی فرصت کاری خوبی وجود داشته باشد و بازار کار مناسب‌تری فراهم باشد، نیرو‌ها به آن سمت کشیده می‌شوند. وضعیت معیشت، حقوق و مزایای بهتر هم عامل جذاب دیگری است که افراد را به مهاجرت تشویق می‌کند.

چه آسیب‌هایی به بخش صنعت کشور وارد می‌شود؟

صنعت وقتی توسعه پیدا می‌کند که افراد صاحب‌نظر و دارای تجربه فعالیت داشته باشند و تعامل سازنده‌ای هم با دیگر کشور‌های دنیا برقرار کنند تا این روند توسعه صنعتی را تسریع کند.

اگر هرکدام از عوامل این روند را تسریع می‌کند، حذف شود، می‌تواند به توسعه آسیب برساند، برای مثال کاهش نیروی انسانی متخصص یا فرار نخبگان یکی از مهم‌ترین آسیب‌های این حوزه است، زیرا آن‌ها هستند که می‌توانند با دیدگاه مهندسی مشکلات پیش‌آمده را حل کنند.

این افراد با رویکرد حل مسئله و یافتن راه‌حل‌های مناسب، آشنایی با تکنولوژی‌های روز و فناوری‌هایی که در راستای اهداف توسعه پایدار و سازگار با محیط‌زیست هستند، بهره‌وری بالاتر و تاثیر مثبتی در بهبود وضع معیشت مردم پدید می‌آورند.

اگر این افراد حذف شوند، نقصان شدیدی به‌وجود می‌آید و توسعه پایدار با تعاریفی که ما در ذهن داریم، اتفاق نمی‌افتد، به‌عبارت دیگر، شاید توسعه رخ دهد، اما در کوتاه‌مدت دوام لازم را ندارد، بنابراین به‌نظر من، به‌طورحتم باید مسئله توسعه پایدار را در اهداف کلان خود در نظر بگیریم و زیر بار هر توسعه‌ای نرویم.

برای مقابله با این چالش چه اقداماتی می‌توان انجام داد؟

برای مقابله با این چالش باید موضوع در درجه اول مورد بررسی قرار گیرد و به‌عنوان یک حقیقت پذیرفته شود و آمار و اطلاعات درستی در این زمینه وجود داشته باشد. اگر شرایط را در کشور به‌گونه‌ای مساعد کنیم که اختلاف ظرفیت، معکوس شود، می‌توانیم مهاجرت معکوس را پدید بیاوریم، حتی می‌توانیم افراد غیرایرانی را که از تجربه و دانش کافی برخوردارند، ترغیب کنیم تا به کشور ما بیایند.

به‌عبارت دیگر، بستر باید فراهم شود تا هم بتوانیم نیرو‌های متخصص تربیت‌شده خودمان را نگه داریم و هم افراد دیگر را از کشور‌های دیگر جذب کنیم، همانند دیگر کشور‌ها که متخصصان دیگر کشور‌ها را جذب می‌کنند، بنابراین مهم‌ترین نکته بسترسازی و ایجاد شرایط باثبات و مناسب سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در کشور است تا بتوان هم مانع جریان سریع مهاجرت شد و هم زمینه‌ای برای مهاجرت معکوس مهیا کرد.

به هر ترتیب، باید روی بازار خودمان کار کنیم و جذابیتی به‌وجود بیاوریم تا ماندن افراد برای‌شان معنادار باشد و با علاقه و انتخاب خود تصمیم بگیرند، در کشورشان بمانند، فعالیت و سهم خود را در رشد و توسعه خود ادا کنند. البته لازمه دستیابی به این هدف آن است که در سطح کلان، شرایط و بستر مناسبی فراهم شود.

صنعت معدن به‌واسطه تغییرات تکنولوژیکی و انقلاب صنعتی چهارم و اتفاقاتی از این دست، در حال تحول ماهوی و جدی است و بنابراین می‌طلبد که تصمیم‌گیران و سیاست‌گذاران این حوزه، برنامه‌های مدونی تهیه کنند که نیاز صنعت معدن کشور و افراد متخصص مرتفع شود.

چه با نگهداشت نیروی داخلی و چه فراخواندن و دعوت از نیرو‌های توانمند خارج از کشور (اعم از ایرانی یا غیرایرانی) این حوزه را رونق بدهیم و باعث رشد و اعتلای کشور بشویم.

با تهدیدی ملی روبه‌رو هستیم

احسان موسوی، عضو هیات علمی گروه مهندسی نفت و معدن دانشگاه آزاد یکی دیگر از صاحب‌نظران این حوزه است که به سوالات صمت پاسخ گفت. وی معتقد است: فرار نخبگان صنعت، در کوتاه‌مدت موجب خروج دانش و سرمایه، در میان‌مدت منجر به کاهش نیروی کار مولد و در بلندمدت هم، به‌دلیل کاهش جمعیت نخبگان، به تهدیدی ملی تبدیل خواهد شد. شما را به مطالعه این گفتگو دعوت می‌کنیم.

موضوع مهاجرت نخبگان و حتی نیروی کار به‌تازگی باز اوج گرفته است، این تهدید چقدر حوزه صنعت معدن را تهدید می‌کند؟

مهاجرت نخبگان صنعت یا نخبگان جامعه علمی کشور از دیرباز بوده و هست، اما به‌تدریج روند صعودی پیدا کرده و به همه حوزه‌ها تسری یافته است که جای بحث و تامل فراوان دارد. این آسیب، امروزه دامن حوزه پزشکی را هم گرفته و امروزه به‌عنوان یک تهدید ملی از آن نام می‌برند.

در حوزه تخصصی مهندسی معدن در دهه‌هایی به این اتفاق، از زاویه فرصتی برای انتقال فناوری و تکنولوژی روز نگاه می‌شد، اما امروز این موضوع به‌عنوان تهدید مطرح می‌شود یا درباره مهاجرت دانشجویان یا اساتید، پیش‌تر از آن همچون چرخش نخبگان یاد می‌شد، اما درحال‌حاضر، واقعیت چیز دیگری است و براساس پارامتر‌هایی مانند اقتصاد، اشتغال، مسائل اجتماعی و مانند آن، از شکل چرخشی خارج شده و به مهاجرت قطعی رسیده است در حوزه صنایع معدنی، مهاجرت متخصصان به‌عنوان نخبه صنعتی علاوه بر از دست رفتن تجربیات یک شخص نخبه، سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی چشمگیری هم عاید کشور‌های دیگر می‌شود و دارایی‌های ما به خزانه آن‌ها سرریز خواهد شد. تعدد شرکت‌های ایرانی به‌ثبت رسیده در کشور‌های هدف، گواه و موید این مطلب است. مهاجرت افراد آکادمیک از بدنه دانشجویی به بدنه استادان هم رسیده است و سرعت بالای رشد این مسئله در سال‌های اخیر، ملموس است. جالب اینجا است که زمانی مهاجرت مخصوص نخبگان به‌معنای واقعی کلمه بود، اما امروز دانشجویان میانی هم به‌جد دنبال ترک کشور هستند و بسیاری از همین دانشجویان با تخصص مهندسی معدن به‌عنوان کارشناس، سرپرست و سایر مسئولیت‌های مربوط در صنعت معدن مشغول فعالیت بوده‌اند که روز به روز تعداد آن‌ها کاهش پیدا می‌کند و به این ترتیب حوزه جامعه مهندسی معدن با تهدیدی جدی روبه‌رو است و در بازه زمانی میان‌مدت و بلندمدت ما را به کمبود نیروی انسانی متخصص، کاربلد و ماهر دچار می‌کند.

مقصد مهاجرت بیشتر چه کشوری است و چرا؟

افراد به‌طورمعمول با بررسی پارامتر‌های جذاب در کشور‌های دیگر و ارزیابی آن‌ها مقصد خود را مشخص می‌کنند. نخستین پارامتر سطح کیفی زندگی است و بر این اساس، برای جامعه مهندسین معدن، کانادا، استرالیا و نیوزلند در صدر مقاصد مهاجرتی قرار دارد. دومین پارامتر، مهاجرپذیر بودن آن کشور است، بنابراین استرالیا باتوجه به مشوق‌هایی که در نظر گرفته و کانادا در اولویت قرار می‌گیرند. پارامتر‌های بعدی، کیفیت دانشگاه‌ها، امکان تحصیل ارزان، شرایط اقامت آسان، بازار کار خوب، امنیت، فرصت کارآفرینی، رشد اقتصادی، قدرت سیاسی، اقتصاد بازارمحور، پویایی و عدالت اجتماعی است. در مجموع باتوجه به همه این موارد، کانادا و استرالیا، مقصد اول مهاجرت نخبگان حوزه معدن بوده است. ارزیابی‌ها نشان می‌دهد در جامعه مهندسی معدن، کیفیت زندگی و رشد اقتصادی رتبه بالاتری را به خود اختصاص داده و در مراحل بعدی، توان فنی و تکنولوژیکی پیشرفته کشور مقصد هم، از پارامتر‌های تاثیرگذار است.

عمده‌ترین چالش‌هایی که فعالان این حوزه را به مهاجرت تشویق می‌کند، چیست؟

چالش‌های عمده این حوزه را می‌توان به ۲ بخش صنعت و دانشگاه تقسیم کرد. در این‌باره باید گفت در اتاق فکر وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت همواره ۴ موضوع به‌عنوان چالش‌های اصلی معدنکاران در این حوزه در نظر گرفته می‌شود که عبارتند از: موانع دسترسی به ماشین‌آلات به‌روز و تجهیزات، موضوع تامین مالی (که همواره از عمده‌ترین مشکلات پیش‌روی صنعتگران معدنی بوده و هست)، پیچیدگی‌های واردات و صادرات و موانع گمرکی. در بخش آکادمیک هم، به‌ویژه در مقاطع تحصیلات تکمیلی، چالش عمده این است که ارتباط بسیار ضعیفی میان دانشگاه و بدنه صنعت وجود دارد. این مشکل در بسیاری از رشته‌های مهندسی به‌چشم می‌خورد، اما درباره مهندسی معدن از اهمیت بیشتری برخوردار است. یکی دیگر از ضعف‌های جدی این حوزه، حمایت نکردن از دانشجویان این رشته و دشواری دسترسی به داده‌های واقعی برای انجام امور پژوهشی برای دانشجویان و نخبگان است، در مقابل، کشور‌های دیگر مشوق‌های اختصاصی فراوانی برای دانشجویان تعریف می‌کنند، از جمله برنامه گلوبال تلنت، جذب دانشجویان مستعد به‌عنوان دستیار پژوهشی یا محقق یا فرصت تحصیل در دوره‌های پسادکتری زیرنظر استادان مطرح دانشگاه‌های دنیا. علاوه بر این، وجود فناوری‌های به‌روز در سایت‌های معدنی انگیزه مهاجرت نخبگان را چند برابر کرده است، زیرا موجب شکوفایی علمی و افزایش توانمندی افراد می‌شود. امکانات مطلوب و در دسترس سایت‌های معدنی و درآمد‌های قابل‌قبول ماهانه برای شاغلان در این حوزه و تعدد صنایع پایین‌دستی مرتبط، از دیگر زمینه‌هایی است که نخبگان این حوزه را به‌سوی مهاجرت سوق می‌دهد.

منبع: صمت

مطالب مرتبط
عناوین برگزیده
پرطرفدارترین عناوین