به گزارش میمتالز، رویکرد سرمایه گزاری و حضور در بازار هدف، اما ظاهرا به دلایل مختلف کمتر مورد توجه قرار گرفته است از جمله شکوفایی بازار داخلی و فروش با قیمتهای بالاتر یکی از این دلایل بوده است، اما با افت ساخت و ساز داخلی تنها راه ادامه مسیر توجه به بازارهای صادراتی است – الزامات تولید صادراتی از نظر کیفیت و ابعاد کاملا متفاوت است بنابراین واحدهای تولیدی کمتری امکان و توان ورود به بازار صادراتی را دارا هستند، اما معرفی این رویکرد جدید میتواند برای اندسته از تولید کنندگان مفید باشد که الزامات صادراتی را رعایت کرده و دارای استانداردهای قابل قبول هستند، ولی برای صادرات فاقد استراتژی و برنامه هستند.
در این رویکرد ما یک تجمیع قوای را مطرح میکنیم اجزای این هسته مرکزیای از مشارکت و همکاری (جوینت ونچر) بین دو الی سه واحد معدنی و حداقل دو کارخانه سنگبری اسلب و تایل و یک واحد بازرگانی تشکیل شده است – تمرکز بر چند سنگ مشخص و معین و برند سازی آن و بعد معرفی سبد کالایی متنوع قابل ارائه است – ایده ایجاد سوپر مارکت سنگ ایران در هر بازار هدفی -
این سرمایه گزاری بریایه تشکیل یک ساختار بین حدود سه الی پنج سال زمان لازم دارد تا خود را به شکل حرفهای به بازار صنعت سنگ دنیا معرفی کند این شرکت نیازمند یک پایگاه عرضه در بازار هدف است یعنی رویکرد این حرکت ایجاد دسترسی آسان برای مشتریان است، زیرا با سنگین شدن رقابت در بازار شرکتهایی میتوانند موفق باشند که خدمات بیشتری به مشتریان ارائه میکنند وبا ایجاد زمینههای اطمینان و اعتماد توان پشتیبانی پروژه را با انبار و نمایشگاه دائمی خود به نمایش میگذارند.
این سلسله رویکرد نیازمند ساماندهی و استمرار است و ساختن این هسته نیازمند صرف وقت و هزینه است – شرکت در نمایشگاه – تحقیق بازار – مطالعه فرهنگ مصرف – آشنایی با زبان و تمرکز بر نیازهای بازار و برند سازی و شخصیت سازی و معرفی مزیتهای تجاری در بعد میان و بلند مدت.
توجه به این نکته اهمیت دارد که با توجه به رقابت سنگین در بازارهای صنعت سنگ این روش نیازمند همراه ساختن معماران و طراحان محلی به موازات حضور شرکتها و افرادی که در خدمات فنی و مهندسی و ساخت و ساز است – بازی سازان بازار عملا با حضور یک تامین کننده جدید مقابله میکنند بنابراین در وهله اول در اتصال به شبکه توزیع یک کشور عمده فروشان محلی تمایلی ندارند که شما وارد بازار شوید بنابراین راهی که باقی ایست که این مجموعه بتواند به شکل توزیع کننده قوی در بازار هدف خود را معرفی کند – داشتن شرکای محلی و تجاری این امر مطابقت با بازار هدف را تسریع خواهد کرد و راهکارهای کاهش هزینههای متعددی قابل طرح است.
سنگ ساختمانی از نظر مشابهت با کالایی مانند فرش قابل مقایسه است. مدل موفق آن امروز در بازار آلمان در خصوص فرش قابل اثبات است- حضوربلند مدت تجار محترم ایرانی با انبارهای انبوه از تخته فرشهای نفیس ایرانی که هیچگاه فروش آنها به دنیا متوقف نشده است. فرش کالایی است که باید مشاهده و از نزدیک لمس شود ایجاد درک و حس از جنس و بافت و نقش و افزایش اطمینان و اعتماد از کیفیت. امروز معماران و صاحبین پروژه سعی دارند با کمترین ریسک به منابع تامین مصالح ساختمانی خود دسترسی نزدیک و به موقع داشته باشند بنابراین هیچ صاحب پروژهای روی، اما و اگرهای ارسال تولیداتی که مشاهده نکرده سرمایه گزاری نمیکند انهم کالایی که نیازمند پشتیبانی و پاسخگویی فنی است یعنی سنگ کالایی معمولی – جنرال نیست که هر شرکت واسطهای بتواند در تجارت آن موفق باشد – مشتری نیاز دارد تعهدات فروشنده تا خود پروژه همراه ان باشد در حالی که مدل تجاری اکثر صادرات ایران تحویل در انبارخود است و واسطههای تجاری نقش حمل کننده و فروش را بیشتر بر عهده دارند برای همین مشتریان خارجی سنگهای ایرانی به شکل نسبت به پشتیبانی و تعهدات تولید کننده بی اعتماد هستند. دقیقا یکی از دلایل عدم توفیق صادرات فرآوری شده صنعت سنگ ایران این عدم دسترسی مشتری به کالا و عدم اطمینان از تامین به موقع و عمل به تعهد است.
حضور در بازار هدف یک رویکردی است بلند مدت – خردورزانه – و منطقی. به هر حال نمونه موفق مدلهایی اجرایی در بین همکاران صنعت سنگ که پایدار هم ادامه یافته قابل ردیابی است – امروزجامعه آماری موفقی از شرکتها یا مجموعههایی داریم که یک چرخه کامل از تولید تا تجارت و دارا بودن شخصیت حقوقی و انبار در بازار هدف را دارا هستند – نکته مهم اینکه باید افق صادراتی داشت در جستجوی تولید ثروت بود – ملاک ایجاد ارزش افزوده است – بالا بردن اعتماد به نفس حرفهای صنعت سنگ ایران – برند سازی و باید بلند مدت اندیشید و برنامه ریزی کرد.
منبع: دنیای معدن