به گزارش میمتالز، بیست و ششم شهریور ماه بود که جمهوری اسلامی ایران به عضویت دائم سازمان همکاری شانگهای درآمد. همزمانی این اتفاق با به بنبست رسیدن مذاکرات باعث شد تا از پیمان شانگهای بهعنوان جایگزینی برای برجام یاد کنند.
حتی روز پنجشنبه که آمریکا ۱۰ شرکت در رابطه با تجارت نفت و پتروشیمی ایران را تحریم کرد، دولت با بیاعتنایی از کنار آن گذشت. به نظر میرسد حالا تصمیمگیران تمام تخممرغهای خود را در سبد پیمان شانگهای چیدهاند. اما آیا بهرغم تحریمهای غرب ایران میتواند با توسل به شرق تجارت خود را توسعه بخشد؟
برای بررسی این موضوع بهتر است نگاهی به روابط دوجانبه ایران با کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای و همچنین روابط این کشورها با آمریکا داشته باشیم.
چین و روسیه مهمترین کشورهای عضو این پیمان به حساب میآیند. گرچه هر دو کشور روابط سیاسی سرد و حتی تیرهای با کاخ سفید دارند، اما از لحاظ اقتصادی همواره روابط تنگاتنگی میان آنها وجود داشته است.
بررسیها نشان میدهد تجارت چین و آمریکا در هر سال به حدود ۶۵۰ میلیارد دلار میرسد. بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار از این تجارت به صادرات چین به ایالات متحده اختصاص دارد.
حال آمار گمرک چین نشان میدهد که در سال ۲۰۲۱ مبادلات تجاری این کشور با ایران در محدوده ۱۴٫۸ میلیارد دلار قرار داشت.
در این بین سهم صادرات ایران ۶٫۵ میلیارد دلار و سهم کشور شرقی ۸٫۳ میلیارد دلار بود. این بدان معناست که حجم تجارت چین با آمریکا حدود ۴۳۰۰ درصد (۴۴ برابر) بیشتر از مراودات این کشور با ایران است!
گرچه از زمان حمله نظامی روسیه به اوکراین، مراودات اقتصادی این کشور با غرب، بهویژه ایالات متحده به حداقل رسید، اما تا پیش از آغاز این جنگ، منافع این کشور هم در رابطه با آمریکا نسبت به ارتباط با ایران وزن بیشتری داشت.
ارزش تجارت روسیه و آمریکا در هر سال حدود ۲۵ میلیارد دلار تخمین زده میشود. این کشور سالانه حدود ۱۰ میلیارد دلار صادرات به ایالات متحده انجام میداد.
حال آنطور که دادههای گمرک روسیه نشان میدهد، حجم تجارت این کشور با ایران در سال ۲۰۲۱ با جهش ۸۲ درصدی به چهار میلیارد دلار رسید. نسبت صادراتی روسیه به ایران ۷۵ درصد به ۲۵ درصد است.
به هر ترتیب مسوولان سیاسی دو کشور از حجم تجارت خود در سال گذشته میلادی بهعنوان رکوردی تاریخی یاد میکنند. اما با ثبت همین رکورد تاریخی هم مبادلات اقتصادی روسیه با آمریکا بیش از شش برابر روابط با ایران است.
حتی در ماههای گذشته که روسیه تحت تحریمهای آمریکا و اروپا قرار گرفت، تلاشی در راستای افزایش روابط تجاری و اقتصادی خود با ایران انجام نداد. این کشور حتی با ارائه تخفیفهای ویژه به مشتریان نفت و فولاد ایران، نشان داد آنطور که نشان میدهد حامی تهران نیست.
همچنین خط گازی «آیپی» که قرار بود گاز ایران را به پاکستان برساند، در همین مقطع رقیب جدیدی پیدا کرد. این بار هم مسکو بود که ایران را از معادلات گازی پاکستان کنار زد.
طبق این قرارداد گاز روسیه از قزاقستان، ازبکستان و افغانستان عبور میکند و به پاکستان میرسد. حال آنکه مسافت این خط لوله از خاک ایران بهمراتب کوتاهتر و هزینه آن کمتر است. با این حال ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری کشور دوست، ترجیح داد ایران را در قرارداد مذکور نادیده بگیرد. حال باید این عضو مهم پیمان شانگهای را شریک تجاری ایران بدانیم یا رقیب؟
هند دیگر کشور حاضر در پیمان شانگهای است که ایران حساب ویژهای روی آن باز میکند. حجم تجارت این کشور هم با آمریکا در سال به حدود ۹۰ میلیارد دلار میرسد. حتی ایالات متحده در سال ۲۰۱۸ با پشتسر گذاشتن چین، به بزرگترین شریک تجاری این کشور تبدیل شد.
این در حالی است که گزارش جدید اتاق بازرگانی تهران نشان میدهد سهم ایران از بازار ۳۰۰۰ میلیارد دلاری اقتصاد هند تنها ۰٫۰۹ درصد است. ایران بازار هند را حتی به کشورهایی نظیر امارات، عربستان و عراق باخته است. با این حال مسوولان سازمان توسعه تجارت ایران در اظهارات خود مدام به هدفگذاری ۳۰ میلیارد دلاری در تجارت با هند تأکید میکنند.
این کشور به همراه چین نیز در ماههای گذشته نشان دادند که پایبندی چندانی به تجارت با ایران ندارند. چنانکه با اخذ تخفیفهای ویژه از روسیه، به بازار نفت و صنایع ایران پشت کردند.
از سوی دیگر، آمار گمرک نشان از کاهش تجارت ایران از لحاظ وزنی با شرکای تجاری اصلی خود دارد.
همچنین آمریکا از بزرگترین شرکای تجاری هر سه کشور چین، هند و روسیه به حساب میآید. در حالی که ایران جزو شرکای بزرگ تجاری هیچ یک از این کشورها به حساب نمیآید.
در رابطه با دیگر کشورهای حاضر در پیمان شانگهای نیز اوضاع چندان مساعد نیست. بهعنوان مثال تاجیکستان که یکی از این کشورهاست، در طول یک دهه اخیر روابط تیره و تاری با ایران داشت. البته اخیراً این روابط تا حدودی بهبود یافت. اما این کشور سالها مانع اصلی عضویت دائمی ایران در سازمان شانگهای شناخته میشد.
در سال گذشته بهرغم رشد ۴۶۳ درصدی تجارت دو کشور، تنها ۱۳۱ میلیون دلار کالا بین دو کشور مبادله شد.
ایران و پاکستان نیز بهرغم داشتن مرزهای مشترک، هیچگاه روابط گرم و صمیمی با یکدیگر نداشتند. با این حال ایران در قرارداد ۲۵ساله با چین تلاش کرد در راستای بهبود روابط با این کشور گام بردارد. به دنبال این موضوع حجم تجارت دو کشور در سال گذشته به حدود ۱٫۵ میلیارد دلار رسید.
قزاقستان دیگر عضو دائم پیمان شانگهای بهویژه در سالهای اخیر روابط حسنهای با جمهوری اسلامی داشت. با این حال سال گذشته حجم تجارت دو کشور حتی به ۳۰۰ میلیون دلار هم نرسید.
روابط ایران با قرقیزستان نیز همواره آرام بود. با این حال سهم ایران در تجارت با این کشور در محدوده ۰٫۰۳ درصد قرار دارد و هیچگاه از ۱۸ میلیون دلار فراتر نرفت.
از سوی دیگر، در روزهایی که رؤسای جمهوری کشورهای عضو در نشست سمرقند حضور داشتند، میان این کشور و تاجیکستان جنگی در گرفت که در همان ابتدا ۲۴ نفر کشته داد. بدین ترتیب از روابط این کشورها و تأثیر آن روی کنش دیگر کشورها هم نباید بهراحتی گذشت.
روابط ازبکستان با ایران نیز همواره در سایه ترس از نفوذ در منطقه، بهویژه به دلیل حضور اقلیتهای فارسزبان قرار داشت. از این رو طی ۱۸ سال گذشته هیچگاه دو کشور روابط دوستانهای با یکدیگر نداشتند. البته خصومتی هم در این بین وجود نداشت. با این حال ماه گذشته ابراهیم رئیسی وارد سمرقند ازبکستان شد تا شاید دریچه گشایشی روی دو کشور باز شود.
طبق اعلام سخنگوی گمرک کشور، سال گذشته تجارت دو کشور ۱۰۳ درصد رشد داشت و به ۵۱۷ میلیون دلار رسید. با این حال ازبکها هم در پی توسعه روابط خود با کاخ سفید هستند. آمریکا نیز در بیانیهای که در روز استقلال ازبکستان منتشر کرد، به این موضوع اشاره داشت که از ارتباط با ازبکستان و کشورهای این منطقه استقبال میکند.
اعداد و ارقام حاکی از آن است که در طول سال گذشته حجم تجارت ایران با هشت عضو دائم پیمان شانگهای به ۲۵٫۵ میلیارد دلار هم نرسید. این در حالی است که روابط مهمترین کشور سازمان شانگهای، یعنی چین، با آمریکا حدود ۲۶ برابر بیشتر از کل تجارت ایران با اعضای دائم این بلوک شرقی است.
البته که عضویت دائم در پیمان شانگهای میتواند دستاورد مهمی برای هر کشوری باشد. زیرا بررسیها نشان میدهد اعضای این سازمان ۴۳ درصد از جمعیت جهان، ۲۵ درصد از تولید ناخالص، ۲۰ درصد از صادرات و ۲۰ درصد از واردات جهان را در اختیار دارند. اما اینکه کشورهای مختلف تا چه حد بتوانند از این مزایا بهرهمند شوند به مؤلفههای مهم دیگری نیاز دارد. از این رو عضویت در این سازمان، حتی با تبلیغات گسنرده، بهتنهایی نمیتواند منجی اقتصاد یک کشور باشد.
بسیاری از تحلیلگران و فعالان فعالان اقتصادی تاکید دارند که هموارشدن مسیر تبادلات پولی و تجاری ایران حتی با کشورهای منطقه و بهویژه چین و روسیه بدون لغو تحریمها و خروج کشور از فهرست سیاه افایتیاف (FATF) امکانپذیر نیست.
اخیراً محمد طبیبیان، اقتصاددان، اعلام کرد: «برخی تصور میکنند که با عضویت در پیمان شانگهای تحریم را دور زدهاند. در صورتی که اینطور نیست. تجارت جهانی اینطور نیست که به صورت پیلهوری اداره شود. یعنی بدین شکل نیست که افراد پولی ببرند، کالایی بخرند و آن را با کیسه وارد کشور کنند. تجارت جهانی نیاز به قراردادهای دقیق و بلندمدت دارد. این قراردادها باید مبنای عملکرد پایدار بین شرکتها و افراد در کشور قرار بگیرد. کیفیت، پرداخت، اعتبار، بیمه و … در این قراردادها مشخص میشود.».
چهرههای سیاسی حامی دولت نیز امید چندانی به پیمان شانگهای ندارند. محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا، طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: «نان پیمان شانگهای را چینیها میخورند و روسها از نام آن برای پز دادن در برابر غربیها (مثلا به عنوان یک پیمان پرقدرت) استفاده میکنند؛ بنابراین قربانصدقهرفتن برای سازمانی که نه نانش مال ماست نه نامش، اصلاً حسادتبرانگیز نیست.».
بازارهای مالی در ایران هم رویکرد مثبتی به تقویت نگاه شرق به ایران نداشتند. فعالان این بازار در هفتههای اخیر بیشتر نگران سرنوشت برجام و اعتراضات داخلی بودهاند.
قیمت دلار که در زمان امضای پیمان شانگهای توسط دولت جمهوری اسلامی در محدوده ۲۷ هزار تومان قرار داشت، حالا وارد کانال ۳۳ هزار تومان شده است. شاخص کل بورس ایران نیز در سه هفته اخیر به سقوط آزاد خود ادامه داد. قیمت طلا و سکه نیز وضعیت بهتری نداشت. سکه تمام بهار به ۱۵ میلیون تومان رسید و هر گرم طلای ۱۸ عیار هم در مرز یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان قرار دارد.
بدین ترتیب به نظر میرسد پیمان شانگهای نهتنها نمیتواند جایگزینی برای برجام باشد، بلکه با توجه به شرایط سیاسی کشور و تشدید تحریمها در حد خود هم نمیتواند انتظارات را برآورده سازد و شرق را بهعنوان بازوی قدرتمند تجارت ایران معرفی کند.
منبع: تجارت نیوز