به گزارش میمتالز، در حالی که حمله ۲۴ فوریه سال گذشته در ابتدا قیمت کالاهایی مانند نفت خام، گاز طبیعی و زغال سنگ را افزایش داد، اما همه آنها حال به سطح قبل از تهاجم بازگشته یا به پایینتر از آن رسیدهاند.
بازار کامودیتیها در مدت زمان کوتاهی توانسته مسیر صادرات نفت خام، محصولات نفتی پالایش شده و زغال سنگ روسیه را تغییر دهد و همچنین خود را با از دست دادن سهم زیادی از گاز طبیعی روسیه سازگار نماید. بازار نفت خام، سنگ آهن زغال سنگ و مس همگی پس از تهاجم روسیه شاهد افزایش قیمتها بودند و زغالسنگ حرارتی و گاز طبیعی به بالاترین حد خود رسیدند، زیرا ترس از بحران انرژی ناشی از تهدید از دست دادن منابع روسیه بازارهای جهانی را فرا گرفت.
اما این ترسها هرگز به طور کامل محقق نشدند، عمدتاً به این دلیل که کالاهای روسیه دوباره به سمت خریداران جدید هدایت شدند و برخی از کشورها مصرف کالاهایی مانند گاز طبیعی را کاهش دادند.
اروپا، قارهای که بیش از همه به انرژی روسیه متکی بود، توانست تا حد زیادی وابستگی خود را به گاز روسیه با جایگزین کردن و همچنین یافتن جایگزینهایی برای نفت خام، سوخت و زغال سنگ روسیه پایان دهد.
پیامدهای افزایش اولیه قیمت کامودیتیها هنوز در بسیاری از کشورها وجود دارد، به طوری که هزینههای تامین سوخت و برق در بسیاری از کشورها هنوز خیلی بالاتر از سطح قبل از حمله روسیه است. قیمت بالای انرژی نیز عاملی برای تورم فعلی و تشدید سیاست پولی مرتبط با آن میباشد.
اما سوال بزرگتر برای بازار کامودیتیها این است که آیا روند تغییر مسیر صادرات روسیه به خارج از اروپا و سایر کشورهای غربی و عمدتا به آسیا در حال حاضر کامل شده و بنابراین به طور کامل به قیمتها منتقل شده یا خیر؟
مطمئنا، قیمت کامودیتیها ی اصلی در کوتاه مدت تا حد زیادی تحت تأثیر عوامل سنتی، مانند چشمانداز اقتصاد چین، به ویژه با هدف تسریع رشد اقتصادی دنیا در سال جاری است.
خوش بینی نسبت به اقتصاد چین محرک اصلی افزایش قیمت سنگ آهن بوده که از زمان رسیدن به پایینترین حد خود در سال ۲۰۲۲ یعنی ۷۹ دلار ۳۱ اکتبر، ۶۵ درصد افزایش یافته است.
سنگ آهن یکی از اولین کالاهایی است که به خوش بینی نسبت به چشم انداز چین پاسخ میدهد. کارخانهها با افزایش تولید فولاد پیش از تقاضای پیشبینیشده بخشهای ساختوساز و زیرساخت، مواد اولیه را ذخیره میکنند.
چین همچنین یکی از ذینفعان اصلی جنگ در اوکراین از منظر بازار کامودیتیها بوده که به نفت خام و زغال سنگ روسیه با تخفیف بسیار بالا دسترسی دارد و در عین حال توانایی پالایش نفت به سوخت و صادرات آن به بازارهای آسیایی را نیز داراست.
میتوان استدلال کرد که بن بست مداوم در جنگ در اوکراین، که در آن هیچ یک از طرفین نمیتوانند طرف مقابل را شکست دهند، اما هر دو تمایلی به صلح ندارند، بهترین نتیجه فعلی برای چین است.
چنین وضعیتی دسترسی چین به کالاهای ارزان روسیه را حفظ میکند، وابستگی مسکو به پکن را افزایش میدهد و در عین حال کشورهای غربی را بر جنگ و هزینههای آن برای اقتصاد و وحدت سیاسی خود متمرکز میکند.
هند هم یکی دیگر از ذینفعان نفت خام و زغال سنگ ارزان روسیه است، در حالی که کشورهای خاورمیانه شروع به واردات محصولات پالایش شده روسیه کرده اند که به احتمال زیاد در بازار داخلی استفاده میشود، به آنها اجازه میدهد تا سوختهای داخلی خود را صادر کنند و تفاوت بین قیمتهای جهانی بالاتر و منابع ارزان روسیه را به جیب بزنند.
کشورهای دیگری که از جنگ در اوکراین منتفع شدهاند شامل صادرکنندگانی مانند استرالیا هستند، اما با توجه به اینکه قیمتها تا حد زیادی پایینتر از سطح قبل از تهاجم است، احتمالا این افزایش در سال آینده شروع به محو شدن خواهد کرد.
همچنین شایان ذکر است که در ماههای پس از تهاجم، صحبتهای زیادی به چگونگی سود روسیه از قیمتهای بالاتر کامودیتیها و چگونگی شکست تحریمهای غرب بر صادرات مسکو اختصاص یافت. این پویایی اکنون تغییر کرده و در حالی که روسیه همچنان میتواند کمابیش همان قدر را که قبل از جنگ در اوکراین میفروخته صادر کند، اکنون باید میزان قابل توجهی را ارائه دهد.
منبع: پایگاه خبری فولاد ایران