به گزارش میمتالز، ایران بزرگترین ذخایر زغالسنگ را در خاورمیانه دارد و با ۱۴ میلیارد تن ذخایر زمینشناختی و ۲/ ۱ میلیارد تن ذخایر قطعی، دارای رتبه ۲۶ از لحاظ ذخایر قطعی زغالسنگ دنیاست که عمده مصرف زغالسنگ در کشور مربوط به صنعت فولادسازی است. تولید سالانه زغال سنگ در ایران حدود ۳ میلیون تن از نوع خام و ۵/ ۱ میلیون تن کنسانتره است که ۲ میلیون تن کنسانتره هم مصرف میشود و مازاد تقاضا با واردات پوشش داده میشود.
در کشور چهار ناحیه طبس با ۴/ ۷۵ درصد، البرز مرکزی با ۵/ ۱۳ درصد، کرمان با ۲/ ۸ درصد و البرز شرقی با ۶/ ۲ درصد دارای معادن زغال سنگ فراوان هستند و سهم دیگر مناطق تنها ۳/ ۰ درصد است. یکی از ریسکهای جدی در این صنعت همواره قیمتگذاری دستوری در آن است که موجب عدمتمایل ورود سرمایهگذاران به این صنعت میشود.
در گزارش حاضر، سهشرکت صنعت زغالسنگ که بیشترین درآمد فروش را در گزارش فعالیت بهمنماه کسب کردهاند و سال مالی مشترک دارند انتخاب شده اند. این سه شرکت عبارتند از: زغال سنگ نگین طبس که بهعنوان تولیدکننده زغال سنگ خام در بین شرکتهای فعال در این صنعت با عنایت به حجم فروش در رده چهارم کشور قرار دارد؛ شرکت زغال سنگ پروده طبس که در حال حاضر حدود ۷۲ درصد تامین بازار منطقهای و ۳۵ درصد تامین بازار کشوری را در اختیار دارد و شرکت صنعتی و معدنی شمالشرق شاهرود که از معادن تحت اختیار خود زغال سنگ را به صورت خام استخراج میکند و در زون البرز شرقی از بزرگترین واحدهای استخراج زغال سنگ محسوب میشود. عمده مصرف زغال سنگ ککشو در صنعت فولاد است که بزرگترین بازار آن در ایران، شرکت ذوبآهن اصفهان است. دومین مشتری عمده آن هلدینگ میدکو است که در حال حاضر از مشتریان عمده این صنعت به شمار میرود. به لحاظ میزان تقاضا، بخشهای متفاوتی در ایران فعال است؛ بهخصوص در صنعت فولاد که به دلیل مصرف بالا به زغال سنگ احتیاج دارد؛ بنابراین از نظر تقاضا این صنعت نهتنها با چالشی مواجه نیست بلکه همواره سالانه با مازاد تقاضا در کشور مواجه است که شرکتها را مجبور به واردات میکند.
شرکت «کطبس» در سال ۱۳۷۸ تاسیس شده و در حال حاضر ارزش بازار آن بالغ بر هزار و ۳۳۶ میلیارد تومان است. شرکت «کزغال» در سال ۱۳۸۷ پایه گذاری شد و هم اکنون با ارزشی بالغ بر ۸ هزار و ۷۳۲ میلیارد تومان در بازار معامله میشود. تاسیس آخرین شرکت مورد مقایسه یعنی «کشرق» هم در سال ۱۳۷۴ بوده و ارزش بازار آن در حال حاضر بالغ بر ۸۰۲ میلیارد تومان است؛ بنابراین شرکت زغالسنگ پروده طبس به لحاظ ارزش بازار از دو شرکت دیگر بالاتر است و شرکت بااهمیتی در این صنعت محسوب میشود. همچنین از منظر قدمت یک سهم جوانتر نسبت به دو رقیب خود محسوب میشود؛ بنابراین از تکنولوژی بهروزتری برخوردار است.
اولین معیار که همواره به عنوان یکی از مهمترین معیارهای ارزش گذاری شرکتها شناخته میشود، نسبت قیمت به سود هر سهم است. نسبت مذکور نشان میدهد که سودآوری شرکت به ازای هر سهم خود به چه میزان است. میانه این نسبت در دوره تاریخی برای شرکت «کطبس» ۱۰ واحد، «کزغال» ۶/ ۸ درصد و «کشرق» ۲/ ۳۰ واحد بوده است. حال با توجه به محاسبات انجامشده و تحلیل این سه سهم نسبت قیمت به سود هر سهم برای سال ۱۴۰۲ در «کطبس» ۵/ ۵ واحد، «کزغال» ۸/ ۴ درصد و «کشرق» ۱/ ۱۰ واحد به دست آمده است. اگر فرض را مبنی بر بازگشت به میانگین تاریخی در نظر بگیریم، از این منظر هردو شرکت «کطبس» و «کزغال» فاصله خوبی تا میانگین تاریخی خود دارند. این دو سهم به ترتیب ۵۵ درصد و ۵۶ درصد از میانگین تاریخی خود فاصله گرفته اند که این موضوع باعث میشود در صورت ورود پول به این صنعت با اقبال سرمایهگذاران مواجه شوند.
دومین معیار بااهمیت، مقایسه تولید شرکتها بر مبنای میزان آن است. بر این اساس با توجه به مقایسه سهشرکت تولیدی درمی یابیم که «کزغال» در مقیاس فصلی با افزایش ۸۴ درصدی تولید نسبت به دوره مشابه قبل توانسته است در این زمینه نمره قبولی را کسب کند. بررسی گزارش بهمنماه سه شرکت نشان میدهد که در این قسمت «کزغال» با عملکرد خوب خود توانسته است در مقیاس ماهانه نیز با افزایش ۲۰ درصدی تولید نسبت به میانگین ۱۲ ماه عملکرد قابل قبولی از خود نشان دهد؛ بنابراین در این قسمت «کزغال» با بیشترین افزایش تولید در مقیاس فصلی و ماهانه مهر تایید را دریافت میکند.
یکی دیگر از آمارهای بااهمیت در شرکتهای تولیدی درآمد فروش آنهاست. با مقایسه درآمد فروش فصلی سهشرکت میتوان دریافت که «کزغال» با رشد درآمد ۸۰ درصدی نسبت به مدت مشابه قبل از دو سهم مورد مقایسه خود عملکرد بهتری داشته است. بررسی فروش ماهانه نیز نشان میدهد که «کزغال» در این قسمت با رشدهای بسیار خوب خود توانسته است نسبت به دو رقیب دیگر عملکرد بهتری داشته باشد. در قیاس مذکور «کزغال» نسبت به ماه مشابه سال ۱۴۰۰ افزایش ۲۳۸ درصدی، نسبت به ماه قبل رشد ۱۰۱ درصدی و نسبت به میانگین درآمد ۱۲ ماه اخیر افزایش ۱۰۷ درصدی را در درآمد شرکت به ارمغان آورده است. از منظر فروش یکی از آمارهایی که میتوان مورد بررسی قرار داد، مقایسه از لحاظ مقادیر فروش هر شرکت است. از این منظر «کزغال» توانست در گزارش ۹ ماهه نسبت به مدت مشابه قبل با افزایش ۳۸ درصدی و در گزارش بهمنماه با رشد ۶۲ درصدی رتبه نخست را در این قیاس از آن خود کند.
سومین آمار بااهمیت در تمامی شرکتهای تولیدی حاشیه سودهای ناخالص و خالص آنهاست. در صورتی که شرکتی نتواند محصولات خود را با نرخ مرسوم به فروش برساند یا در کنترل هزینههای خود با مشکل مواجه باشد، این موضوع در روند حاشیه سود ناخالص شرکت نمایان میشود. همچنین در صورتی که شرکت از نظر جریان نقد با چالش مواجه باشد، این امر خود را در حاشیه سود خالص نشان میدهد.
در این قیاس مبنا رشد میزان حاشیه سود خالص و ناخالص در گزارش ۹ ماهه شرکتها نسبت به میانگین چهارسال اخیر آنهاست. در این زمینه شرکت «کزغال» با ثبت حاشیه سود ناخالص ۶۵ درصد و حاشیه سود خالص ۶۸ درصد توانست تفاوت ۲۶ واحدی را در سود ناخالص و تفاوت ۲۷ واحدی را در سود خالص نسبت به میانگین به ثبت برساند و از این منظر مورد قبول واقع شود.
در مقایسه با کل صنعت تفاوت حاشیه سود ناخالص و خالص «کزغال» به ترتیب ۳۶ و ۳۷ واحد است که در این مورد نیز شرکت توانسته است عملکرد خوبی از خود نشان دهد.
یکی از مسائل بااهمیت در شرکتهای تولیدی میزان گردش جریان نقد در آنهاست؛ چرا که گردش موجودی نقد میتواند تولید شرکت را افزایش دهد یا در تامین مواداولیه به شرکت یاری برساند.
بهمنظور مقایسه آن در سهسهم زغال سنگی فوق الذکر از نسبت جریان نقد به فروش استفاده شده است که این نسبت نشان میدهد همواره چنددرصد از فروش شرکت تحت عنوان جریان نقدینگی ذخیره میشود. در دوره ۹ ماه منتهی به آذر ۱۴۰۱، نسبت عنوانشده برای شرکت «کطبس» مثبت ۳۶ درصد فروش را تشکیل داده که بر این مبنا میتوان گفت گردش وجه نقد در این شرکت عملکرد خوبی داشته است.
یکی دیگر از نسبتهایی که میتواند گردش موجودی نقد را در شرکتها نشان دهد دوره وصول مطالبات است که این نسبت هرچه کمتر باشد نشان میدهد که مطالبات شرکت در مدت زمان کمتری وصول شده و در نتیجه وجه نقد بیشتری در شرکت جریان دارد. با محاسبات انجامشده در این قسمت شرکت «کشرق» با ثبت دوره وصول مطالبات ۵۵ روز توانست نمره تایید این بخش را کسب کند.
صنعت زغالسنگ همزمان با تصمیم برای احداث ذوبآهن اصفهان شکل گرفت؛ ولی پس از واگذاری ذوبآهن اصفهان به بخش خصوصی و عدمواگذاری همزمان معادن زغال، این بخش با مشکلات جدی مواجه شده است. در کشور حمایت از صنعت زغال سنگ که صرفا بهمنظور تامین خوراک ذوبآهن اصفهان صورت پذیرفته، محدود به اعطای تسهیلات از طریق صندوق بیمه فعالیتهای معدنی، تخفیف در حقوق دولتی معادن زغال سنگ و افزایش قیمت مصوب خرید زغال سنگ توسط ذوبآهن اصفهان بوده و حمایت جدی از این صنعت صورت نگرفته است. مهمترین ریسک شرکتهای موجود در صنعت زغال سنگ نحوه نرخ گذاری آنهاست. از آنجا که نرخ جدید در این صنعت براساس متوسط وزنی (۵/ ۲۶ درصد) قیمت شمش فولاد خوزستان در بورسکالا تعیین میشود، بنابراین تغییرات نرخ زغال سنگ به معاملات شمش فولاد خوزستان وابسته است و انجمن زغال سنگ کشور این نرخ را به صورت ماهانه اعلام میکند. این موضوع موجب میشود تا نرخ گذاری کالا در این شرکتها خارج از کنترلشان باشد؛ بنابراین ریسک قیمت کالا همواره بر سر این شرکتها سایه افکنده است. در حال حاضر اگر شخص یا شرکت سرمایهگذاری برای مشورت به انجمن زغال سنگ مراجعه و از میزان سودآوری سرمایهگذاری در معادن زغالسنگ پرسوجو کند، پاسخ منفی دریافت خواهد کرد؛ چون با توجه به قیمتهای دستوری کنونی زغالسنگ، توجیه اقتصادی برای این امر وجود ندارد. سرمایهگذاری در این صنعت تنها زمانی سرعت خواهد گرفت که فرمول قیمتگذاری، دچار تغییرات محسوس شود. همواره فعالان این صنعت از دولت درخواست دارند که قیمتها را واقعی کند. معدن زغال سنگ نیازی به رانت ندارد و تنها آزادسازی قیمتها میتواند راه حل مناسبی برای بهبود وضع تولیدکنندگان زغال سنگ شود. بهبود حاصلشده هم موجب بهبود عملکرد معادن، افزایش ضریب ایمنی و نیز جذب بیشتر سرمایهگذاران در صنعت زغال سنگ خواهد شد.
دومین ریسک بااهمیت در شرکتهای زغال سنگ، ریسک مربوط به نرخ ارز است. با توجه به اینکه عمده قطعات موردنیاز برای اورهال و تعمیرات اساسی ماشین آلات و تاسیسات شرکتها خارجی است بنابراین شرکتها در معرض آسیب پذیری شدید از نوسانات نرخ ارز قرار دارند. یکی از مواردی که موجب میشود راندمان کاهش پیدا کند و بهای تمامشده شرکتهای زغال سنگی افزایش یابد، غیرمکانیزه بودن پیشروی و استخراج زغال سنگ است. در این زمینه شرکت «کزغال» در نظر دارد با خرید تجهیزات تماممکانیزه ست دوم لانگوال را راه اندازی کند که هزینه این طرح ۳۲ میلیون و ۶۴۷ هزار یورو برآورد شده و تا پایان آذر ۵ درصد پیشرفت فیزیکی داشته است. برآورد شرکت از بهره برداری آن ۳۰ دی سال ۱۴۰۲ است و به گفته شرکت این طرح موجب افزایش تولید میشود. همینطور کاهش هزینه بهای تمامشده باعث میشود که سودآوری شرکت افزایش پیدا کند. شرکت «کشرق» نیز یک پروژه تحت عنوان احداث کارخانه زغالشویی دارد که موجب رشد تولید در شرکت میشود. هزینه برآوردی آن یکمیلیون و ۷۰۰ هزار یورو و برآورد شرکت از بهره برداری آن تا پایان سال ۱۴۰۲ است. در شرکت «کطبس» طرح توسعهای در دست اجرا نیست؛ اما این شرکت برخلاف دو شرکت دیگر سرمایهگذاریهایی انجام داده است.
از جمله مهمترین آنها میتوان به شرکت احداث معادن تکافر سپاهان اشاره کرد که به میزان ۵ درصد مالکیت آن را در اختیار دارد. همچنین ۳ درصد از مالکیت شرکت فرآوری زغال سنگ پروده طبس با نماد معاملاتی «کپرور» نیز در اختیار «کشرق» است که این سرمایهگذاریها میتواند برای شرکت سود مازاد به همراه داشته باشد.
سه شرکت زغال سنگی از هشتزاویه متفاوت مورد ارزیابی قرار گرفتند که در آخر «کطبس» در دومورد جاماندگی نسبت P/ E و نسبت جریان نقد به فروش توانست نسبت به دو سهم دیگر مورد قبول واقع شود. در این میان در بررسی به عمل آمده «کزغال» در ۶ مورد نمره قبولی کسب کرد. شرکت مذکور از منظر جوانتر بودن و در نتیجه کمتر بودن استهلاک خطوط تولید و جاماندگی نسبت P/ E بهطور مشترک با شرکت زغالسنگ نگین طبس در رتبه اول قرار گرفت. همچنین از لحاظ تولید، درآمد و میزان فروش و همینطور سودآوری توانست نسبت به دو سهم دیگر عملکرد بهتری از خود نشان دهد. تنها نقطهضعف این سهم در گردش وجوه نقد آن بهخصوص دوره وصل مطالبات بالا بود. این موضوع نشان میدهد درصورتی که شرکت بتواند مطالبات خود را با سرعت بیشتری وصول کند و حتی در صورت فروش به صورت نسیه نتیجه مثبتی برای شرکت حاصل خواهد شد. در آخر شرکت «کشرق» فقط از یک منظر دوره وصول مطالبات پایین نسبت به دو سهم دیگر توانست نمره قبولی کسب کند. در مجموع شرکت زغالسنگ پروده طبس توانست عملکرد بهتری نسبت به دو سهم دیگر از خود نشان دهد.
منبع: دنیای اقتصاد