به گزارش میمتالز، در نشستی که انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران در ۱۵ بهمنماه سال جاری برگزار کرد، علاوه بر ارائه گزارش خود از عملکرد ۱۰ماهه ۱۴۰۲ صنعت فولاد، اعضای هیات مدیره این انجمن به بررسی چالشهای این صنعت پرداختند، چالشهایی که به زعم آنها اگر برطرف نشوند، این صنعت را به ورطه نابودی خواهد کشاند.
در این نشست خبری بهرام سبحانی رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران در پاسخ به خبرنگار «میمتالز» که چرا واردات ورق انجام میگیرد و در بورس کالا عرضه نمیشود، گفت: در زمینه واردات فولاد آمارها موجود است در ۱۰ ماهه ۱۴۰۲ مقاطع طویل مانند میلگرد و تیرآهن و پروفیلها ۹۶ هزار تن واردات داشتیم و در مقاطع تخت شامل ورقهای گرم و سرد یک میلیون و ۲۳۰ هزار تن واردات صورت گرفته و در زمینه بلیت و بلوم نیز واردات نداشتهایم. اتفاقا خوب است کشور در حالی که صادرات دارد، واردات نیز انجام بدهد و این نشاندهنده اقتصاد سالم است. البته مهم آن است که چه محصولاتی صادر و چه محصولاتی وارد میکنیم. بالاخره بخشی از ورقهای مورد نیاز کشور بهویژه در زمینه خودروسازی را باید وارد کنیم. نه اینکه توان تخصصی برای تولید آن در کشور نباشد، بلکه از نظر سایز و ابعاد، بخشهایی از خودرو نیاز به ورقهای سرد عریض دارد که بزرگترین تولیدکننده آن فولاد مبارکه است که قادر به تولید این ورق با این ابعاد نیست، از اینرو نیاز به واردات پیدا میشود. در زمینه لوازم خانگی نیز نیاز به ورقهای لمینتشده داریم که در داخل تولید نمیشود. بخشی از واردات نیز به ورقهای خاص با گریدهای مخصوص اختصاص دارد که برای فولاد مبارکه که تولیدکننده این نوع ورقهاست مقرون بهصرفه نیست. یک بخش واردات نیز برای تبدیل ورق سرد به گرم و گالوانیزه است که مورد نیاز فولاد مبارکه است. از سویی بازار به ورق گرم نیاز دارد، از اینرو مجبور به واردات آن میشود. این واردات برای تنظیم بازار خوب است. حتی اگر یک بازاری، بازار سیاه شد، نشاندهنده آن است که عرضه و تقاضا در حالت تعادل قرار ندارند و تقاضا بیشتر از عرضه است.
سبحانی همچنین در پاسخ به این پرسش «میمتالز» که ۱۵ هزار تریلیون تومان عدد جیدیپی (GDP) کشور است و نقدینگی کشور نیز به ۷ هزار تریلیون تومان رسیده است. با توجه به اینکه عدد جیدیپی (GDP) فولاد مبارکه ۱.۵ درصد است، جیدیپی (GDP) کل صنعت فولاد به چه میزان است، گفت: جیدیپی (GDP) کل صنعت فولاد نزدیک به ۵ درصد است.
وی همچنین در پاسخ به این پرسش «میمتالز» که پروژههای فولادی نزدیک به دریا تا چه اندازه جدی گرفته شده است، گفت: نگاه حاکمیتی باید نسبت به موضوع اقتصاد دریا تغییر پیدا کند. فولاد اگر کنار آب ایجاد میشود با منطق تامین آب است. ما که تامین داخلی داریم پس هر اندازه تولید میکنیم باید در جهت صادرات باشد. فولاد صادراتی باید در کنار آب ایجاد شود؛ البته خود دولت این موضوع را با چالش روبرو میکند، برای نمونه واحد فولاد هرمزگان که در کنار دریا قرار دارد و صادراتمحور است را مجبور به عرضه داخلی میکنیم. زمانی که عرضه میکند فولاد گیلان اسلب این شرکت را خریداری میکند و مجبور به حمل بار از جنوب به شمال کشور میشویم. همین حالت در بیلت اتفاق میافتد فولاد خوزستان مجبور به عرضه در بورس کالاست، در حالی که این واحدها به دلیل مزیت صادراتی باید مستثی شوند. واحدهای داخلی باید نیاز داخل را تامین کنند. این تصمیم که ابتدا عرضه داخلی سپس صادرات انجام گیرد، تصمیم اشتباهی است که با منطق صادرات هماهنگ نیست. خریدار خارجی بر اساس برنامهریزی سفارش میدهد نه اینکه ما در داخل اگر مشتری نداشتیم، در انتظار کالای ما بماند.
رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران همچنین در پاسخ به این پرسش «میمتالز» که چه برنامهای برای تامین زغال سنگ برای واحدهای کوره بلند مانند ذوبآهن اصفهان و فولاد زرند ایرانیان در دست اقدام دارید، گفت: ما در کشور زغال سنگ داریم، البته زغال سنگ دو نوع حرارتی و ککشو دارد که حرارتی مورد استفاده نیروگاههاست و زغال سنگ ککشو مورد نیاز فولادسازی است که متاسفانه به حد کافی در کشور وجود ندارد و باید آن را وارد کنیم. زغال سنگ ککشو داخلی ما کیفیت مطلوب ندارند، از اینرو باید زغال مطلوب وارد کنیم و با زغال داخلی مخلوط کنیم تا به زغال نرمالی برسیم، در حقیقت علت واردات زغال سنگ به این دلیل است. از سویی ظرفیت ککسازی ما در سطح پایینی قرار دارد. ککسازی ذوبآهن مدتی است که کار نمیکند.
همچنین احسان دشتیانه عضو هیاتمدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران در پاسخ به این پرسش «میمتالز» که اتفاقهای خوبی در زمینه بومیسازی فولاد افتاده، اما بحث تکنولوگ شدن تا چه اندازه جدی گرفته شده است، گفت: اتفاقا در صنعت فولاد ما تکنولوگ نیز شدهایم. برای تولید فولاد، دو روش کوره بلند و روش کوره قوس الکتریکی وجود دارد که با فناوری احیای مستقیم در ایران بومیسازی شده که تمام دانش فنی در صنعت فولاد، همان فناوری تولید آهن اسفنجی است که شرکتهای ایرانی توان مهندسی صفر تا صد راهاندازی این فناوری را دارند. از سویی ما بیشتر تولیدکننده فولاد هستیم و در دنیا هم مرسوم نیست که یک کشور همه کاری انجام بدهد.
همچنین رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران در پاسخ به این پرسش که آیا فولادسازان توان ایجاد نیروگاه را دارند، عنوان کرد: وزارت نیرو فولادسازان را مکلف به ساخت نیروگاه کرده است، اما فولادسازان باید به دنبال ساخت فولاد باشند و در این راستا وزارت نفت باید گاز و وزارت نیرو باید برق واحدها را تامین کند. اگر به صنعت فولاد برق ندهند و صنعت فولاد را مجبور به ساخت آن کنند، فولادسازان باید بین بد و بدتر، بد را انتخاب کنند. اگر شرکتی توان ساخت نیروگاه را داشت، میتواند در این راستا پیش برود، اما اگر بخواهیم این موضوع را به کل صنعت تعمیم بدهیم، حدود ۴ تا ۵ شرکت بزرگ که بیش از ۸۰ درصد فولاد کشور را تولید میکنند، قادر به چنین اقدامی هستند و سایر شرکتهای کوچک قادر به ایجاد نیروگاه برای خود نیستند و این امر برای آنها امکانپذیر نیست و باید نیروگاههای متمرکزی با ظرفیت بالا در کشور وجود داشته باشد که برق تولید کرده و آن را به شبکه بدهند. وزارت نیرو اگر در این زمینه مشکل مالی دارد، میتواند فراخوان بدهد و اوراق مالی بفروشد و به شیوههای مختلف تامین مالی کند. با این وجود شرکتهای بزرگ فولادی خودشان سرمایهگذاری کردند، اما وزارت نیرو برق این نیروگاهها را میگیرد و به شبکه میدهد و برق را به صورت مستقیم در اختیار آنها قرار نمیدهد، بنابراین چه لزومی دارد که شرکتهای فولادی چنین اقدامی انجام بدهند. بهجای آن میتوانند خط تولید خود را توسعه بدهند. نباید دولت مسوولیتهای خود را به گردن دیگران بیندازد. در کجای دنیا فولادساز خود برق مورد نیاز خود را تامین میکند.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: بعضا عنوان میشود که قیمتهای محصولات صادراتی فولادی بالاست، درحالیکه ما ۱۰ تا ۱۵ درصد نسبت به رقبای خود فولاد را ارزانتر میدهیم تا با چند واسطه آن را صادر کنیم. از سوی دیگر، ارز ما را تبدیل به ارز نیمایی با دلار ۳۸ هزار تا ۴۰ هزار تومان میکنند و بعد مدعی میشوند چرا قیمت داخلی فولاد گران است، در حالی که هزینههای ما به هیچوجه مشابه هزینههای رقبای خارجی ما نیست. تا پیش از این منت برق و گاز ارزان بر سر فولادسازان بود که طی سالهای اخیر شاهد گرانتر شدن آن هستیم.
سبحانی ادامه داد: هم اکنون هزینههای تولید فولاد با هزینههای مالی و نرخ سود ۳۰ تا ۳۲ درصد پرداخت میشود، در حالی که در دنیا نرخ پول حدود ۲ تا ۳ درصد است. هزینههای حملونقل نیز باید به آن اضافه کرد. در تمام دنیا خط مترو تا پشت در کارخانه کشیده شده است و کارخانهدار نوردکار، وظیفه تامین این زیرساختها را برعهده ندارد.
رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران همچنین در پاسخ به این پرسش که چرا فولادسازان به معدن ورود پیدا کردهاند، گفت: زمانی که روسها ذوبآهن اصفهان را راهاندازی کردند، یک سیر مطالعاتی انجام داده و معادن را شناسایی کردند. پس از آن هر یک شرکتها اختصاصی شدند و معادن قرار شد کارهای معدنی انجام بدهند و فولادسازان نیز کار خودشان را دنبال کنند و بخش معدن، خوراک فولادسازان را تامین کند. طی دو سه دهه اخیر اوضاع تغییر کرد و معدنیها بهجای گسترش حوزه معدن و استخراج و فرآوری معدن تا گندله، به سمت فرآوری بیشتر پیش رفتند و با این فرض که ما از سنگآهن تا گندله را داریم، چرا فولاد تولید نکنیم، از اینرو وارد حوزه فولادسازی شدند. در چنین شرایطی چالشی برای زنجیره فولاد ایجاد شد و فولادسازان بدون سنگ آهن ماندند، در چنین وضعیتی فولادسازان بزرگ از جمله فولاد مبارکه، فولاد خوزستان و ... به این فکر افتادند که به سمت گرفتن پهنههای معدنی پیش بروند و کل محصول از سنگ آهن تا فرآوری گندله تا تولید محصول را خودشان انجام دهند. در حقیقت ناچار بودند که به این سمت پیش بروند، اما چه بهتر بود که معدنیها در حوزه خود و فولادسازان نیز در حوزه خود باقی میماندند.
همچنین امین ابراهیمی عضو هیات مدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران درباره اکتشاف عنوان کرد: در حوزه اکتشاف رقابت بسیار ناصحیحی بین معدنیها و فولادیها ایجاد شده است. این امر به دلیل عدم آمایش سرزمینی صورت گرفته و شرکتهای فولادی به دلیل اینکه بتوانند در چنین شرایطی باقی بمانند مجبور شدند به سمت ورود به حوزه معدن پیش بروند، البته باید یادآور شد که حوزه معدن هنوز با چالشهای انرژی و حملونقل آنچنان درگیر نشده و طی سالهای آینده با این چالشها روبرو خواهد شد.
ابراهیمی افزود: ذخیره سنگ آهن اکتشافشده چیزی حدود ۳.۳ میلیارد تن است که با توجه به ۴۵ میلیون تن ظرفیت نصبشده و برنامه تولید ۵۵ میلیون تن که قرار است انجام بگیرد ما سالانه به حدود ۱۶۷ میلیون تن سنگآهن نیاز داریم که با توجه به ذخایر موجود این ذخایر بین ۱۳ تا ۱۵ سال آینده کفاف صنعت فولاد را خواهد داد؛ ولی نکتهای قابل توجه این است که این میزان ذخایر سنگ آهن، نتیجه اکتشافات ۵ درصدی کشور است؛ مساله دوم اینکه در استخراج هنوز به اعماق معادن پیش نرفتهایم و برخی شرکتها معدنی گزارش دادهاند که زیر عمق ۷۰۰ متر نیز تودههای گسترده سنگآهن وجود دارد که این موضوع نشان میدهد به فناوریها و ماشینآلات جدید نیاز داریم. در هر صورت رقابت بین معدنیها و فولادیها در تکمیل زنجیره فولاد کار اشتباهی است.
ابراهیمی همچنین در خصوص روشهای مالی صنعت فولاد عنوان کرد: در خصوص فولاد باید این موضوع را مطرح کرد که اگر توجه خاصی به این صنعت نشود، از مرحله چالش به بحران و از مرحله بحران به تعطیلی این صنعت کشیده خواهد شد. برای توسعه صنعت فولاد چند منبع ورودی وجود دارد، یکی از منابع ورود به سرمایهگذاری مستقیم خارجی است که در عمل در صنعت ما مفهومی ندارد. حوزه دوم بحث تامین مالی از طریق فروش داخل است که با توجه به دخالتهای دستوری و غیرقانونی دولت که انجام میشود عمدتاً قیمتهایی که در زنجیره تولید فولاد است هیچگاه متناسب با شرایط تورمی و نرخهای جهانی نیست. در کشور ما یک نرخ به جز نرخ نیمایی وجود ندارد که شاهد هستیم در زنجیره برخوردهای مختلفی با این نرخ صورت میگیرد. منبع سوم حوزه صادرات است که با توجه به وضع عوارض و بازگشت نرخ ارز، از محل صادرات نیز تامین مالی نخواهیم داشت. از اینرو تنها راهی که باقی خواهد ماند، تامین مالی از طریق بازار بورس است که این منبع نیز کفاف توسعههای آتی این صنعت را نخواهد داد؛ بنابراین اگر نگاهها در صنعت فولاد اصلاح نشود، صنعتی که توسعه آن نسبت به سایر صنایع جلوتر است، امروز با افزایش بارهای هزینهای که برای آن اتفاق میافتد، با بحران روبرو میشود، برای نمونه شرکت گاز و برق دفعتا به یکباره ابتدای سال نرخ خود را خواستار میشوند، این در حالی است که سود شرکت شناسایی شده و بین سهامدار نیز توزیع شده است که در چنین شرایطی شاهد تغییراتی در حوزه هزینهها هستیم. خروجی این جلسه باید در راستای تغییر نگرش برای صنعت فولاد باشد.
همچنین احسان دشتیانه درباره وضع عوارض و تعیین مالیات برای کالای صادراتی عنوان کرد: ماده ۲۳ قانون احکام دائمی برنامههای توسعه کشور عنوان میکند، هرگونه وضع مالیات یا عوارض برای صادرات کالاهای مجاز غیریارانهای و جلوگیری از صادرات هرگونه کالا به منظور تنظیم بازار داخلی ممنوع است و صدور کلیه کالاها و خدمات به جز موارد زیر مجاز میباشد که این موارد شامل عتیقه و ... میشود. به نظر میرسد که چالش بودجه دولت هم سال گذشته و هم امسال با وضع عوارض نیمهخام در حال جبران است. در قانون مواد خام سنگ آهن است که فرآورینشده است نه سایر مواد فرآوریشده در زنجیره فولاد.
در ادامه سبحانی درباره دریافت مالیات علیالحساب بیان کرد: درصد مالیات باید بر اساس سود و زیان شرکتها و در پایان سال تعیین شود اینکه دولت ۲ درصد به صورت علیالحساب مالیات دریافت کنند، عملی غیرقانونی است.
امین ابراهیمی عضو هیات مدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد نیز عنوان کرد: همین ارزی که صنعت فولاد وارد کشور میکند به لطف بانک مرکزی دیگر برای توسعه خود صنعت فولاد نیز قابل استفاده نیست. متاسفانه این نیز یک چالش جدیدی است.
ببینید: گزارش تصویری از نشست خبری اعضای هیات مدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران
همچنین احسان دشتیانه درباره نرخ ارز، تصریح کرد: ارزهای مختلفی وجود دارد که در صنعت فولاد با ارز دو نرخی کار داریم. هماکنون ابتدا و انتهای زنجیره فولاد میتوانند ارز خود را به شیوه مبادلهای بگیرند، وسط زنجیره نمیتواند این ارز را دریافت کند. خروجی این شده که محصول نهایی ایران ۵۰ دلار ارزانتر از مواد اولیه آن صادر میشود. این دو نوع تفاوت در زنجیره هیچ تاثیری روی بازار داخل نیز به جا نگذاشته است که قرار بود سبب ارزانی محصولات فولاد شود که این اتفاق نیفتاده است. در عوض این اقدام باعث ایجاد رانت میشود و منابع کشور را هدر میدهد و یارانه این ارز را همسایههای ما که از ما محصول میخرند، دریافت میکنند. با این روال قیمت محصول نهایی ما به قیمت قراضه نزدیک میشود. باید قیمت ارز صادرات یکسان باشد. نباید بین تولیدکنندگان در صنایع مختلف از این نظر تبعیض قائل شد.
سبحانی نیز درباره تفاوت نرخ ارز در حوزه صادرات عنوان کرد: کشورهای همسایه مانند عراق از ما میلگرد میبرند اگر بدانند که قیمت میلگرد ارزانتر از قیمت شمش است، تعرفه واردات برای میلگرد اعمال میکنند. اگر برای محصول فولادی در داخل تعرفه صادراتی و در بازار هدف، تعرفه واردات دریافت شود، این روال واقعا به نفع بازار هدف خواهد شد.
همچنین سیدرسول خلیفهسلطانی دبیر انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران درخصوص تفاوت نرخ ارز عنوان کرد: اگر زنجیره فولاد را رصد کنید، مشاهده میکنید یک حجم ۱۰ میلیون تنی تولید فولاد و محصول نهایی را به خود اختصاص داده است. امروز اگر فولادسازانی که در بخش خصوصی فعال شدهاند، نبودند، آیا فولاد خوزستان یا کاوه جنوب یا فولادسازانی که بهدلیل موقعیت خود مزیت صادراتی دارند، قادر به صادرات بودند. حدود ۷ تا ۸ میلیون ظرفیت فولادسازی در کشور وجود دارد که بخش خصوصی آن را ایجاد کرده تا بتوانیم حدود ۵ تا ۶ میلیارد دلار در ۱۰ ماهه سالجاری برای کشور ارزآوری داشته باشیم. به این موضوع توجه نمیکنیم که اگر سیاستها به گونهای پیش برود که تولید شمش ارزانتر از آهناسفنجی شود، تولیدکننده شمش با چه انگیزهای تولید داشته باشد.
خلیفهسلطانی تاکید کرد: اگر بخواهیم بحران در صنعت فولاد را رصد کنیم، باید وضعیت بخش خصوصی را مورد بررسی قرار دهیم.
وی ادامه داد: دو راهکار از موضع سیاستگذاری در حوزه دولتی در پیشرو نداریم. در ترکیه فولاد همیشه به عنوان بخش مهم اقتصادی تلقی شده است. در رابطه ترکیه و اسرائیل فولاد یکی از بحثهای مهم است. ترکیه به اسرائیل فولاد صادر میکند و یکی از پارامترهای مهم برای این کشور بهشمار میرود. در اقتصاد ما اگر فولاد یک پدیده و مزیت اقتصادی است باید در بلندمدت مورد توجه قرار بگیرد. در برنامه هفتم دو جهت در پیشرو ماست یا به هر جهت دولت باید به فشل شدن صنعت فولاد تن بدهد و فشل شدن یعنی اینکه فولاد خودش به جان خودش بیفتد و خودخوری کند.
وی افزود: زمانی که به قیمت محصول نهایی فشار میآوریم و ارزانفروشی میکنیم، کشور خارجی در برابر ما مقاومت میکند و یک تعرفه برای ما وضع میکند. راهکار دیگر آن است که آزادی نسبی به فولاد کشور بدهیم که ۱۵ میلیون تن ظرفیت فعالنشده فولاد را فعال کنیم تا این ظرفیت با ابتکار خودش بتواند وارد بازارهای جهانی شود. ما کشوری هستیم هر چند اضافه ظرفیت داریم، ولی به آبهای آزاد متصل هستیم و واحدهای جدیدی در کنار آبهای آزاد در حال احداث هستند. این واحدها قادر هستند مواد اولیه خود را وارد کنند؛ بنابراین این امر اقتصادی است که واحدهایی در کنار آبهای آزاد احداث شوند، حتی به این بها که مواد اولیه مورد نیاز خود را وارد کنند.
سبحانی در پاسخ به این پرسش که بر اساس آمار ۱۰ ماهه سال جاری چرا میزان صادرات در بالادست فولاد افزایش یافته، خاطرنشان کرد: در چشمانداز سال ۱۴۰۴ قرار بود به ۵۵ میلیون تن فولاد دست پیدا کنیم و این برنامهریزی بود که ۱۸ سال گذشته تنظیم شد و البته مبنایی داشت. هر چند امروز با تولید ۵۵ میلیون تن فاصله چندانی نداریم، ولی امکان بهرهبرداری از آن را نداریم، یکی از ملزومات این میزان تولید این بود که ما به رشد اقتصادی ۸ درصد برسیم که هماکنون رشد اقتصادی کشور حدود ۳.۵ تا ۴ درصد اعلام میشود. البته طی سالهای متمادی باید به این ۸ درصد میرسیدیم. همچنین در رشد ۸ درصدی قرار بود که مصرف سرانه فولاد به حدود ۳۵۰ کیلوگرم برای جمعیت بالای ۹۰ میلیون نفر برسد، یعنی حدود ۳۵ میلیون تن فولاد مصرف داخلی داشته باشیم؛ هم اکنون شاهدیم که این رشد اتفاق نیفتاد و میانگین مصرف سرانه حدود ۲۱۰ تا ۲۲۰ کیلوگرم در سال است و با جمعیت نزدیک به ۹۰ میلیون نفر هم اکنون حدود ۲۰ میلیون تن فولاد بیشتر مصرف داخلی نداریم. در فرض ۵۵ میلیون تن تصور بر این بوده که ۲۰ میلیون تن صادرات داشته باشیم که هم اکنون رشد مورد نظر حاصل نشده و زیرساختهای لازم از جمله استخراج معدن و ایجاد آب، برق و گاز برای تولید ۵۵ میلیون تن فولاد نیز توسعه پیدا نکرد. صنعت فولاد تکروی کرد و خودش را به ظرفیت ۵۵ میلیون تن رسانده است، با این فرض که سایر بخشها نیز رشد میکنند، غافل از آنکه همه خواب هستند. هم اکنون نزدیک ۵۰ میلیون تن ظرفیت نصبشده در کشور داریم، ولی قادر به تولید ۳۰ تا ۳۲ میلیون تن بیشتر نیستیم.
وی افزود: کارخانه فولاد دو سه ماه در تابستان به دلیل قطعی برق و دو سه ماه در زمستان به دلیل قطعی گاز کاهش تولید دارند که نتیجه آن شرایط کنونی میشود. اگر قرار بود ۳۵ میلیون تن فولاد مصرف کنیم و ۲۰ میلیون تن صادرات داشته باشیم به اسکله نیاز داشتیم که هم اکنون نداریم، ریل میخواستیم که نداریم. امروز فولاد مبارکه در معادن سنگان در زمینه کنسانتره و گندله سرمایهگذاری انجام داده تا خوراک مورد نیاز کارخانه را تامین کند، اما از سویی راهآهن و ریل ندارد که این مواد را به راحتی حمل کند. مساله آن است که تمام بخشهای کشور به صورت متوازن پا به پای صنعت فولاد پیش نرفته است. به نظر نمیرسد که در دورنمای کوتاهمدت این مشکلات قابل رفع باشند. در بخش گاز اخبار امیدوارکنندهای را نمیتوان رصد کرد. در زمینه برق صحبت از احداث نیروگاههاست، البته اگر برای تامین برق همین امروز ۳۰ نیروگاه ۵۰۰ مگاواتی احداث شود، ۳ سال زمان لازم است که وارد مدار تولید شوند. اگر نیروگاهها نیز وارد مدار شوند، گاز نخواهند داشت و نیروگاههای آبی نیز آب ندارند که اگر به سمت نیروگاههای خورشیدی و بادی پیش برویم، همه جای کشور ظرفیت احداث این نیروگاهها را ندارد؛ بنابراین باید فرض خود را بر این اساس قرار دهیم که تا چند سال آینده روی حول و حوش ۳۲ میلیون تن تولید فولاد حرکت کنیم و اگر قرار شد روی این میزان تولید باقی بمانیم، باید به سمت تولید با ارزشافزوده بالاتر حرکت کنیم. به جای اینکه ۳۲ میلیون تن فولاد ساختمانی تولید کنیم، بهتر است به دنبال تولید محصولات خاص و آلیاژی با گریدهای مختلف که کاربرد صنعتی دارند، حرکت کنیم. برای نمونه اگر به جای فولادهای کربنی فولادهای ضد زنگ تولید کنیم با همان کارخانه و همان ظرفیت، سودآوری بالاتری ایجاد خواهیم کرد، بنابراین توصیه خود ما در انجمن به فولادسازان این است که به سمت تولید فولادهای خاص پیش بروند و به جای اینکه به سمت افزایش ظرفیت حرکت کنند به سمت ارتقای کیفیت گام بردارند. گاهاً افزایش ظرفیت مشکلی را حل نمیکند، این در حالی است که امروز وزارت صمت بیش از ۱۰۰ میلیون تن مجوز احداث فولادسازی داده است و زمانی که به وزارت صمت تذکر داده میشود که با وجود نبود زیرساختهای، چون برق و گاز چرا مجوز احداث جدید را میدهید، عنوان میکنند که طبق قانون هر کس که مجوز بخواهد ما باید به آنها مجوز بدهیم. البته در چنین شرایطی خود سرمایهگذار باید به فکر تامین خوراک و انرژی خود باشد، هر چند این معضلی است که باید کنترل و مدیریت شود.
سبحانی همچنین در پاسخ به این پرسش که چرا امسال صادرات کنسانتره افزایش یافته است، عنوان کرد: کنسانتره تولید میشود، مساله آن است که بازاری برای آن وجود ندارد، بنابراین مجبور به صادرات آن خواهیم شد. البته با صادرات گندله مخالف هستیم. سال گذشته گندله روی زمین باقی ماند که در چنین شرایطی کنسانتره نیز مازاد شد که امسال اجازه صادرات به آنها داده شد. بدون شک باید محصول با ارزشافزوده بیشتر را تولید کرد.
همچنین ابراهیمی درباره کنسانتره بیان کرد: اتفاقی که برای کنسانتره افتاد این بود که در بورس کالا مدیریتشده عرضه میکنند و آن را با طلا جابهجا میکنند. ما در فولاد خوزستان به کنسانتره نیاز داریم و امروز هر کس به ما کنسانتره بدهد ما خواهان آن هستیم و صادرات کنسانتره اشتباهترین کار ممکن است.
دریافت فایل: گزارش آماری صنعت فولاد ایران؛ آمار ۱۰ ماهه ۱۴۰۲ ارائه شده توسط هیات مدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران
سبحانی همچنین درباره سود واحدهای فولادی عنوان کرد: سود فولادی به دلیل گردش کاری و حجم کار به صورت مطلق رقم درشتی را نشان میدهد، اما این رقمها نسبت به سرمایهگذاری رقم قابلتوجهی نخواهد بود. سود فولاد مبارکه ۷۰ هزار میلیارد تومان اعلام شده یک کارخانهای که ۸ کوره ۲۰۰ تنی، ۱۱ مدول احیای مستقیم، نورد گرم و سرد، خط گالوانیزه، قلعاندود و رنگی دارد، همچنین واحدهای زیرمجموعهای که سهم دارند شامل چادرملو، گلگهر، معادن و فلزات، فولاد هرمزگان، فولاد سفیددشت، ورق خودرو، گندله و سنگ آهن سنگان میشود. در حقیقت سود را باید تقسیم بر ارزش دارایی یک شرکت کرد که با این حساب سود فولاد مبارکه به ۱۰ تا ۱۲ درصد میرسد؛ این در حالی است که بانک ۳۰ درصد سود میدهد که در چنین شرایطی ۱۲ درصد سود زیادی نخواهد بود.
دشتیانه نیز درباره سود توضیح داد: حاشیه سود، مفهوم مالی درستی برای مقایسه نیست. حاشیه سود باید با توجه به میزان سرمایهگذاری انجام بگیرد. باید سود را نسبت به سرمایهگذاری در نظر گرفت. در حقیقت مفهوم نرخ بازگشت سرمایه مفهوم صحیحی است.
سبحانی ادامه داد: در فولادسازی ایران یک کارخانه فولادسازی مانند فولاد مبارکه داریم، کارخانهای که سنگ را وارد کارخانه میکنند و خروجی آن محصولات گوناگون است، در حالی که سایر واحدهای فولادی کشور اینگونه نیستند. واحدهای دیگر، واحدهای پراکنده در خط تولید خود دارند که کرایه حمل به هزینههای آنها افزوده میشود. علاوه بر این، سود فولادسازان متعلق به سهام عدالت و صندوقهای بازنشستگی است. امسال حتی صحبت از ۵ هزار میلیارد تومان زیان انباشته برای فولادسازان است. دولت با توجه به تعریفی که از سودآوری دارد، بهره مالکانه را نیز افزایش میدهد.
وی درباره انتخاب هیات مدیره شرکت و اعمال نفوذ دولت در این زمینه عنوان کرد: دولت نباید دخالتی در انتخاب هیات مدیره و انتخاب مدیرعامل شرکتها داشته باشد. مدیرعامل را باید هیات مدیره تعیین کند و هیات مدیره باید نماینده سهامدار واقعی باشد. اگر غیر از این باشد، ما به عنوان انجمن صنفی به این موضوع نقد داریم.
دشتیانه درباره سهام عدالت عنوان کرد: نحوه اداره سهام عدالت به شورای عالی بورس سپرده شد و آنها نیز این امر را به کانونهای استانی سپردند. نظر رهبری در این راستاست که دولت در این زمینه دخالت نداشته باشد.
خلیفهسلطانی نیز درباره سرمایهگذاری گاز عنوان کرد: دولت باید در زمینه سرمایهگذاری میادین گازی سوبسید برای سرمایهگذار در نظر بگیرد که هم سبب فراوانی گاز شود و هم مشکل فولادیها حل شود. صفر ریال گاز در اختیار فولادساز قرار بگیرد تا بخش خصوصی روی میادین شمالی پارس جنوبی سرمایهگذاری انجام بدهد.
در ادامه سبحانی درباره وضعیت تامین گاز برای واحدهای فولادی در سال جاری گفت: محدودیت گاز امسال هم وجود داشت، اما به دلایل گرم بودن هوا محدودیتها کمتر بود. البته استانهای مختلف بسته به شرایط محدودیتهای یکسانی نداشتهاند.
وی یادآور شد: تقریبا سالانه ۵ میلیارد دلار ناشی از عدم نفع برق و گاز برای صنعت فولاد داریم. در توقف تولید خسارتهایی که به کارخانه وارد میشود تنها کاهش میزان تولید نیست، بلکه آسیبهای به خط تولید وارد میکند.
سبحانی همچنین در پاسخ به این پرسش که چرا با وجود مشکلات و چالشها وزارت صمت مجوز ایجاد ظرفیت ۱۰۰ میلیون تن فولاد را داده است و سرمایهگذار چرا این حوزه را انتخاب میکند، گفت: برخی بهدنبال انگیزههای دیگر هستند برخی با این مجوز معدن میگیرند و ماشینآلات وارد میکنند. یک زمین یک فنس و یک تابلو بزرگ نصب میکنند، دو میلیارد نیز هزینه میکنند و قصد فروش آن را در سر دارند و با فشار مقامات محلی و نمایندگان برق و گاز نیز دریافت میکنند.
ابراهیمی همچنین با اشاره مسائل محیط زیستی بیان کرد: شرکتهایی که از گاز برای تولید آهن اسفنجی استفاده میکنند، در حقیقت مصرف گاز آنها ۲۰ درصد نقش سوخت دارد و ۸۰ درصد نقش فناوری تولید را عهدهدار است. در فرآیند ریفورمر، گازی که مورد استفاده قرار میگیرد شکسته شده و مورد احیا قرار میگیرد و این فرآیند کاملاً در محیط بسته انجام میگیرد و ۲۰ درصد آلایندگی دارد که امروزه با فناوریهای جدید این میزان نیز به حداقل رسیده است.
بیشتر بخوانید: بر اساس آمار ۱۰ ماهه ۱۴۰۲ ارائه شده از سوی هیات مدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران: وضعیت صنعت فولاد ایران در خطر است
همچنین دشتیانه درباره احتمال تعطیلی بورس کالا عنوان کرد: تعطیلی بورس کالا تنها باعث چندصدهزار رانت در بازار خواهد شد و به نوعی بازگشت به عقب و دوران کوپن است و در واقع کار غیرعقلایی و خلاف صریح قانون است. قانون هفتم اشاره میکند فقط در کالاهای انحصاری شورای رقابت حق قیمتگذاری دارد. ماده ۱۸ توسعه ابزارهای مالی نیز عنوان میکند کالایی که در بورس کالا پذیرفته بشود از شمول قیمتگذاری خارج خواهد شد. حذف بورس کالا، نظری غیرکارشناسانه است.
سبحانی درباره دلار عنوان کرد: برخی در پاییندست اجازه دارند بهجای ارز خود طلا بخرند، اما بقیه زنجیره تا تولید شمش این اجازه را ندارند و باید ارز نیما بدهند.
ابراهیمی درباره بورس کالا عنوان کرد: بورس کالا کمک میکند که سود واقعی به جیب تولیدکننده برسد. البته بورس کالا اشکالاتی دارد که باید اصلاح شود. سود در جیب تولیدکننده سبب توسعه و در جیب دلال سبب تورم میشود. بورس کالا باید در زنجیره باقی بماند.
سبحانی همچنین یادآور شد: بورس مکانی است برای عرضه کالا و کشف قیمت بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا و اگر این مکانیزم اجرا شود، قیمت پایه چندان تعیینکننده نخواهد بود. بورس کالا شهریور ۸۲ راهاندازی شد. در آن زمان واسطه بیش از تولید محصول از فروش محصول سود میکرد. بورس که راه افتاد، سود به کارخانه بازگشت و از آنجا طرحهای توسعه فولاد شکل گرفت. قیمتها شفاف شد. هر هفته ۹۰ درصد قیمت هفته گذشته، قیمت پایه میشد و روی آن رقابت صورت میگرفت. واقعا عرضه و تقاضا تعیینکننده قیمت بود.
ابراهیمی همچنین درباره قیمت دلار عنوان کرد: اینگونه مطرح میشود که فولادیها دلار ۶۰ تا ۷۰ هزار تومانی را پیشبینی میکنند، در حالی که این تئوری اشتباه است.
امین ابراهیمی همچنین درباره موجودی انبار فولادسازان توضیح داد: این مساله مطرح است که موجودی انبارها بالا رفته و فولادسازان عرضه نمیکنند تا قیمتها افزایش پیدا کند که به دلار ۷۰ هزار تومانی برسیم که این هم تئوری اشتباهی است. موجودی انبار فولاد خوزستان نسبت به ۵ سال گذشته به پایینترین سطح خودش رسیده است، چراکه آنچه ما تولید میکنیم صرف سرمایه در گردش میشود. ما برای تولید پایدار باید از سه ماه قبل موجودی انبار داشته باشیم. محدودیتها سبب شده که مواد اولیه ذخیره کنیم و این ذخایر مواد اولیه موجودی انبار تلقی نمیشود. عنوان میشود ۱۰ میلیارد دلار در انبارهای فولادی خوابیده است، این در حالی است که موجودی محصول نسبت به ۵ سال گذشته در پایینترین سطح خودش قرار دارد.
همچنین دشتیانه با اشاره به استانداردهای مالی درباره موجودی انبار عنوان کرد: باید یک شرکت ۴۵ روز مواد اولیه و ۳۰ روز محصول در انبار خود داشته باشد.
سبحانی درباره عوارض شمش عنوان کرد: درباره صادرات شمش محدودیتهایی اعمال شده تا شمش واحدهای نوردی تامین شود، این در حالی است که قیمت میلگرد ارزانتر از شمش است. این اتفاق دو دلیل دارد، چراکه صادرکننده باید ارز خود را در نیما بفروشد، بنابراین اگر محصول خود را نصف قیمت شمش بفروشد برایش مقرون بهصرفهتر است. دوم اینکه زمانی که ما شمش مازاد داریم که باید آن را صادرات کنیم، نگران چه موضوعی هستیم. تا زمانی که نرخ ارز دو نرخ داشته باشد یا به جای آن طلا داده شود، این اتفاق روی میدهد. از سویی کشور هدف صادراتی، برای شمش تعرفه اعمال نکرده، اما برای میلگرد وضع کرده، چراکه خودش کارخانه نورد و میلگرد دارد و به شمش نیاز دارد، بنابراین ما باید شمش را صادر کنیم.
سبحانی همچنین درباره الکترود گرافیتی عنوان کرد: الکترود گرافیتی اردکان راهاندازی شده و چند وقت دیگر کورههای آن وارد مدار تولید میشود. برای کک سوزنی که خوراک الکترود است، به خوراک نیاز داریم که در کشور موجود نیست. البته در این راستا اقداماتی در دست انجام است.
احمد دنیانور عضو هیات مدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران نیز در این نشست خبری عنوان کرد: ما در یک جنگ اقتصادی تمامعیار هستیم، البته نه با تحریمهای خارجی، بلکه با بیبرنامگی دولتمردان. دولتمردانی که فارغ از هرگونه جریان سیاسی، تنها بخشنامه صادر میکنند و پاسخگوی آن نیز نیستند. بخشنامههایی که عطف به ماسبق میشود که با عقلانیت جور در نمیآید. در چنین شرایطی ادامه کار ممکن نیست. از سویی وظیفه فولادساز ایجاد زیرساخت گاز و برق نیست. چادرملو نیروگاه احداث کرده، اما خودش اجازه استفاده از آن را ندارد. برنامه تولید فولاد در بندرعباس ۲۰ میلیون تن و در خواف نیز ۲۰ میلیون تن است. در بندرعباس روزانه ۳ هزار و ۸۰۰ تریلی به آن وارد میشود که یک میلیون خودرو در سال میشود. روزانه ۳ هزار تریلی به بار ترافیکی اضافه میشود، آیا در این راستا دولت کاری میکند، خط آهنی کشیده شده است، خیر! یا در خواف که تشویق به سرمایهگذاری شده، آیا جادههای خراسانرضوی و خراسان جنوبی کشش ۳۸۰۰ تریلی به صورت روزانه را دارد. مردم در اینجادهها قتلعام میشوند.
وی در ادامه تاکید کرد: انجمن تولیدکنندگان فولاد فقط واحد بزرگ ندارد و بیش از ۱۷۰ واحد کوچک و متوسط در کشور داریم که در چنین شرایطی واحدهای کوچک نابود میشوند. قیمت تمامشده این واحدها واقعا بالاست. واحدهای القایی و نورد کوچک، همگی در زیان هستند و تنها برای سرپا ایستادن چراغ آنها همچنان روشن است. بسیاری از آنها این چراغ را نیز خاموش کردند. دولتی که واحد جدید احداث میکند، در حالی که واحدهای قبلی را نابود میسازد.
دنیانور درباره تابآوری صنعت فولاد خاطرنشان کرد: تابآوری به این معناست که بسیاری از واحدهای فولادی ممکن است سال دیگر از مدار خارج شوند. صنعت فولاد واقعا در معرض خطر قرار دارد و دولتمردان از نظرات بخش خصوصی و حتی دولتی هم استفاده نمیکنند.
رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران در پاسخ به این پرسش که در راستای اختلافات بین فولادیها چه اقداماتی انجام دادهاید، خاطرنشان کرد: در زنجیره بالادست با پاییندست دعوا ندارد، بلکه از همدیگر توقع دارند. دعوای بین بخشی که به انجمن مرتبط باشد نداریم.
وی در ادامه توضیح داد: در زمینه عوارض اختلافات پیش آمده که وصول عوارض را مدتی متوقف کردند. دو ماه پیش دیوان عدالت اداری به دنبال پیگیری رای قبلی خود را معلق کرد و عوارض دوباره دریافت میشود. تمام صادرات و واردات را متوقف کردند و شرکتها مجبور به پرداخت عوارض از ابتدای سال تاکنون شدهاند. در چنین شرایطی شرکت چگونه میتواند برنامهریزی مالی انجام بدهد.
سبحانی درباره انجمنهای موجود در زنجیره فولاد گفت: سه انجمن سنگ آهن، انجمن فولاد و انجمن نوردکاران ظرفیتهای جداگانه دارند و البته تجمیع این سه انجمن میتواند سینرژی ایجاد کند و از موضع قویتر مطالب و مطالبات خود را مطرح سازد؛ هر چند مشکلات این سه گروه با همدیگر متفاوت است و در برخی جاها این سه انجمن با همدیگر تضاد منافع دارند، برای نمونه سنگ آهن میخواهد با قیمت بالاتر بفروشد و فولاد میخواهد با قیمت پایینتر سنگ آهن بخرد و محصول خود را با قیمت بالاتر بفروشد و نوردکار میخواهد محصول فولاد را با قیمت پایینتر بخرد و محصول خود را گرانتر بفروشد. البته این تضاد مانعی نمیشود که ما در مسائل ملی با همدیگر همصدا نشویم. همین نیاز باعث شد که ما شورای آهن و فولاد را فعال و راهاندازی کنیم و این شورا در قالب تشکل چهارم است، البته هر یک از این بخشها میتوانند خواستههای خود را جداگانه مطرح کنند؛ برای نمونه زمانی که موضوع گاز مطرح است تضاد منافعی وجود ندارد و همه روی قیمت آن توافق دارند یا بازنگری تعرفهها خواسته مشترک هر سه صنف است یا موضوعات بورس و تنظیم بازار هم به همین منوال است. شورا در این زمینهها میتواند ورود پیدا کند، البته این به آن معنی نیست که انجمنها به صورت انفرادی نتوانند این کار را انجام بدهند.
وی همچنین در پاسخ به این پرسش که چرا روی معادن افغانستان سرمایهگذاری نشده است، گفت: انجمن فولاد یک واحد اجراکننده نیست و صنفی است و برای رسیدگی به مسائل و مشکلات صنف ایجاد شده است. ورود به معادن سنگآهن کار بنگاهی است که شرکتها باید خود اقدام کنند. در این راستا انجمن میتواند هدایتگر آنها باشد.
سبحانی درباره مصرف گاز واحدهای فولادسازی مبنی بر اینکه آیا بهرهور هستند، عنوان کرد: دولت ترک فعل کرده است. مقایسه گاز ایران با کشور آلمان آیا صحیح است، همه چیز در آلمان با برق کار میکند و اصلا آنها گاز مصرف نمیکنند. در تولید فولاد ایران در ایران به روش احیای مستقیم و بر مبنای گاز است و برعکس روال دنیاست. همچنین مصرف گاز کل زنجیره فولاد ۵ درصد است. فناوری احیای مستقیم میدرکس است و تحت همین فناوری واحدهای احیای مستقیم ایرانی ساخته میشود. بهرهوری پایینی ندارند و عین دنیا کار میکنند. تمام شرکتهای فولادی بزرگ کشور در سطح بهرهوری جهانی کار میکنند. شرکتهای کوچک هم از شرکتهای بزرگ تبعیت میکنند.
دشتیانه نیز افزود: واحدهای فولادی دقیقا بر اساس استاندارد جهانی گاز مصرف میکنند.
دنیانور نیز در این راستا خاطرنشان کرد: میزان تولید گاز در کشور روسیه ۵۴۰ میلیارد مترمکعب در سال است با اینکه وسعت این کشور ۱۲ برابر ماست مصرفش ۱۴۰ میلیارد مترمکعب است و ۴۰۰ میلیارد مترمکعب صادرات دارد و قیمت گاز هم ۳۳ سنت است. در ایران تولید گاز ۲۶۰ میلیارد مترمکعب و مصرف نیز ۲۶۰ میلیارد مترمکعب است. اگر این عدد را تقسیم بر ۳۳ سنت شود، حدود ۹۰ میلیارد دلار میشود. وزارت نفت به صراحت اعلام کرده است درآمد ما از گاز حداکثر چهار و نیم میلیارد دلار است، بنابراین ۸۵ میلیون دلار در سال دود شده و به هوا میرود و این به دلیل سیاستگذاری اشتباهی است که به تمام روستاهای ایران گازرسانی انجام دادهاند، در حالی که نباید این کار را انجام میدادند باید گاز را تبدیل به برق میکردند و برق را انتقال میدادند. مشکل جایی دیگر است و جای دیگر دنبال مقصر میگردند.
ابراهیمی نیز خاطرنشان کرد: در دهه ۸۰ زمانی که میخواستیم فناوری میدرکس را برای نخستین بار وارد کشور کنیم، وزارت نیرو و شرکت ملی نفت تاکید داشت که فناوریای را وارد کنید که با گاز تولید شود، چراکه میادین گازی اکتشاف شدند. باید این نکته را در نظر گرفت که تصمیمهای اشتباه دیروز انتخابات امروز را رقم میزند. نرخ گاز در عمان ۱۱ سنت است و قرار است به ما گاز بدهد آیا عمان گاز دارد. هم اکنون قیمت گاز داخلی ما سوبسید ندارد، نیروی انسانی واحدهای فولادی را در نظر بگیرید فولاد مبارکه با ۱۰۰ هزار نفر و فولاد خوزستان با ۱۷ هزار نفر مدیریت میشود. آیا نرخ پول در کشور واقعی است؟ در چنین شرایطی سایر هزینههای جانبی به شرکتهای فولادی آسیب میرساند. آیا در تمام دنیا به همین صورت است؟
ابراهیمی همچنین درباره بازار عربستان عنوان کرد: عربستان یکی از بازارهای خوب برای ایران به شمار میرود، از بندر امام خمینی تا بندر دمام نصف روز فاصله وجود دارد، بنابراین ظرفیت بسیار مناسبی برای صادرات دارد. حدود یک سالی است که به صورت غیرمستقیم کار با عربستان را با تجار مختلف آغاز کردهایم، ولی هنوز مراودات تجاری مستقیم نداریم که بتوانیم کشتی را مستقیم از بندر امام خمینی بار بزنیم و در بندر دمام تخلیه کنیم. البته اتفاق خوبی که افتاده این است که عربستانیها هماکنون از کالای ایرانی استقبال میکنند، در حالی که پیش از این استقبال نمیکردند.
دنیانور در پایان درباره تابآوری در صنعت فولاد تصریح کرد: کمکی که دولت میتواند به ما داشته باشد، این است که دست از سر ما و دست از سر صنعتی که برای آن زحمت کشیده شده، بردارد. رئیس دولت باید اجازه دهد تولیدکنندگان فولاد طی جلسهای و گفتگویی که با او دارند، مشکلات خود را بیان کنند. اگر دولت متوجه مشکلات شد، بدون شک دست از سر ما برمیدارد. خواهش ما این است که به صنعت فولاد به یک به چشم یک غنیمت جنگی نگاه نکنند واقعا بر شاخه نشسته و بن میبرد. اگر فولاد خوزستان با مشکل مواجه شود ۱۷ هزار نیروی انسانی بیکار خواهد شد. اگر دستورهای خلقالساعه و وضع عوارض و مالیات و افزایش قیمتهای افسارگسیخته حاملهای انرژی هرچه سریعتر متوقف نشود، مطمئن باشید صنعت فولاد دیگر تابی نخواهد آورد. اگر دولت هرچه سریعتر جلوی قیمتگذاری دستوری و ثابت نگه داشتن قیمت در انتهای محصول بدون توجه به قیمت نهادههایی که هر روز گران میشود را نگیرد، این صنعت از پا درمیآید. اگر دولت محدود کردن بورس کالا را ادامه بدهد، شک نکنید که صنعت قابل افتخار ایران به روزگار صنایع ورشکسته دچار خواهد شد، با این تفاوت که اگر ما در نساجی دچار مشکل شدیم در کل کشور ۱۰۰ هزار نفر تحت تاثیر قرار گرفتند و اگر در صنعت خودرو دچار مشکل شدیم، حداکثر ۸۰ هزار نفر درگیر شدند، اما اگر در صنعت فولاد با مشکل مواجه شویم، به عنوان یک صنعت مادر حداقل ۵ میلیون نفر تحت تاثیر قرار میگیرند.