![بومیسازی موفق سلولهای فلوتاسیون در «ملی مس»/ صرفهجویی ارزی ۸۶۰ هزار یورویی بومیسازی موفق سلولهای فلوتاسیون در «ملی مس»/ صرفهجویی ارزی ۸۶۰ هزار یورویی](/files/fa/news/1403/11/21/633063_361.jpg)
به گزارش میمتالز، صنعت فولاد یکی از بخشهای کلیدی در اقتصاد جهانی محسوب میشود که نقشی حیاتی در توسعه زیرساختها، خودروسازی و بسیاری از صنایع دیگر دارد. با این حال، طی سالهای اخیر، این صنعت با چالشهای متعددی از جمله مازاد ظرفیت تولید، کاهش تقاضای جهانی و فشارهای ناشی از سیاستهای زیستمحیطی مواجه شده است. این روندها تاثیر بسزایی بر عملکرد شرکتهای فولادی گذاشته و موجب کاهش حاشیه سود آنها شدهاست.
ظرفیت جهانی تولید فولاد خام در پایان سال ۲۰۲۳ به حدود ۲۴۳۲ میلیون تن رسید. این یعنی ظرفیت تولید در سال ۲۰۲۳، تقریبا ۶۳۰ میلیون تن از تقاضای جهانی پیشی گرفته است. البته این مازاد تولید فقط به سال ۲۰۲۳ محدود نمیشود؛ شکاف بین ظرفیت موجود و حجم تولیدی در سال ۲۰۲۱ حدود ۵۰۰ میلیون تن بود که با افزایش این شکاف، ضریب بهرهبرداری از ظرفیت جهانی در سال ۲۰۲۳ به حدود ۷۸ درصد رسید.
البته با وجود چشمانداز مبهم و نامشخص تقاضای فولاد، مطابق با پیشبینی سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD)، ظرفیت جهانی فولاد طی سالهای ۲۰۲۴ تا ۲۰۲۶، حدود ۱۵۸ میلیون تن افزایش مییابد که کورههای قوس الکتریکی و کورههای اکسیژن پایه، به ترتیب ۵۴ و ۴۲ درصد از این رشد ظرفیت را به خود اختصاص خواهند داد. طبق این پیشبینی، سهم کشورهای جنوب شرق آسیا از رشد ۱۵۸ میلیون تنی، ۳۰ میلیون تن و قاره اقیانوسیه ۲۳.۵ میلیون تن خواهد بود.
به طور کلی سه روند اصلی در حال شکلدهی به عرضه و تقاضای فولاد هستند؛ اولین مورد به افزایش فشار برای کاهش کربن و تقاضای فولاد سبز برمیگردد؛ جایی که نظرسنجی مکنزی از تصمیمگیرندگان جهانی، نشان میدهد که تقاضا برای فولاد سبز طی ۵ سال آینده حدود ۲.۵ برابر رشد خواهد کرد. اتفاقی که به وضوح میتواند کاهش تقاضا فولاد را به همراه داشه باشد.
مورد دوم فشارهای سودآوری است؛ این یعنی طی ۷ تا ۸ فصل گذشته، صنعت فولاد با فشارهای حاشیه سود در سراسر جهان مواجه بودهاست. با افزایش صادرات کشورها برای جبران مازاد ظرفیت داخلی، انتظار میرود که این فشارهای حاشیه سود در سراسر جهان، از جمله هند به عنوان دومین کشور برتر تولیدکننده فولاد، ادامه داشته باشد.
مورد سوم نیز به تغییر واقعیتهای اقتصادی در چین، بزرگترین تولیدکننده و مصرفکننده فولاد مربوط است. علیرغم کاهش تقاضای داخلی، چین همچنان بزرگترین مصرفکننده فولاد در جهان باقی مانده است. انتظار میرود که تقاضای داخلی چین از حدود ۹۰۰ میلیون تن در سال ۲۰۲۳ به حدود ۸۰۰ تا ۸۵۰ میلیون تن در سال ۲۰۳۵ کاهش یابد. البته با وجود حاشیه سود منفی، کاهش تقاضا هنوز منجر به کاهش ظرفیت نشده، بلکه صادرات فولاد این کشور را تقویت کرده است. این عامل نیز با وجود تعرفه ۲۵ درصدی آمریکا برای کالاهای وارداتی به این کشور، قطعا در سنوات پیش رو نزولی میشود.
در ابتدا به ۱۰ کشور برتر تولیدکننده فولاد در دو سال اخیر اشاره میکنیم؛ جایی که مشخص میشود اکثر کشورها حجم تولید خود را کاهش دادند، اما همچنان بیش از تقاضای جهانی تولید میکنند. همین موضوع نشان میدهد که تولیدکنندگان از تمام ظرفیت خود استفاده نمیکنند که باعث میشود هزینههای سربار، حاشیه سود محصولات تولیدی را کاهش دهد.
از سوی دیگر، مکانیزم بازار ایجاب میکند که در صورت سبقت عرضه از تقاضا، قیمت کالاها کاهش پیدا کند تا مجددا به نقطه تعادلی خود بازگردد؛ اتفاقی که مجددا شرکتهای فولادی را از بودجه پیشبینی شده خود عقب رانده و حاشیه سود شرکتها را هدف قرار داده است. مجموع این عوامل سبب شد تا حاشیه سود شرکتهای فولادی طی ۲۰ سال، نصف شود.
این پایان راه نیست و یک معدن سنگ آهن بزرگ در گینه با سرمایهگذاری حدود ۲۰ میلیارد دلار که به طور متوسط ۲.۸ میلیارد تن ذخایر سنگ آهن با عیار متوسط ۶۵.۳ درصد را دارا است، به زودی و بعد از گذشت قریب به ۳۰ سال، نزدیک به بهرهبرداری است که واضحا کفه ترازوی عرضه را بیش از پیش سنگین میکند.
با این تفاسیر سهامداران زنجیره فولاد داخل کشور یعنی شرکتهای کچاد، کگل، چادرملو و ... باید افقهای خود را کوتاهمدتتر در نظر بگیرند تا از افت قیمت و افت تقاضای جهانی متضرر نشوند.
منبع: اقتصاد آنلاین