
به گزارش میمتالز، صنایع مختلف ایران در همه ادوار تحتتاثیر عوامل داخلی و خارجی مختلفی قرار گرفته و با افتوخیزهای بسیاری مواجه بودهاند. در این بین موضوع تحریمها مهمترین مولفه موثر بر صنایع بوده و از دیرباز صنعت با معضلی به نام تحریم دستوپنجه نرم کرده است. شاید بتوان گفت مهمترین اتفاقی که بر صنایع مختلف تاثیر گذاشت، موضوع برجام در سال ۱۳۹۴ بود. به عبارت بهتر وضعیت اقتصادی ایران تا پیش از سال ۱۳۹۴ شرایط عادی و پایداری نبود که با انجام توافقها تا حدودی قیمتها به ثبات مقطعی رسیدند.
به عنوان مثال، بعد از امضای برجام، شاخص تولید و صادرات نفت و شاخص رشد اقتصادی روند صعودی را در پیش گرفتند. طولانیترین دوره تورم یکرقمی تاریخ اقتصاد ایران بعد از انقلاب نیز بعد از برجام رقم خورد، اما بعد از خروج آمریکا از برجام و با بازگشت تحریمها وضعیت مجددا به حالت قبل برگشت و دوباره تمامی شاخصها ابعاد بحرانی به خود گرفتند. به عبارت بهتر فروش نفت بعد از تحریمهای زمستان ۱۳۹۰ از حدود ۳میلیون بشکه در روز به بیش از یکمیلیون بشکه کاهش یافت که این موضوع تحتتاثیر موضوع برجام اتفاق افتاد.
بعد از خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها در سال ۱۳۹۴، رکوردهای بحران اقتصادی یکی پس از دیگری شکسته شد، اما این موضوع نباید تاثیر شدید تحریمهای دوره قبلی را حذف کند. میزان فروش و صادرات نفت ایران در آن زمان کاهش قابلتوجهی داشت و بالاترین نرخ رکود در کشور به ثبت رسید. بعد از ۲۳تیرماه سال ۱۳۹۴ یا به عبارت بهتر بعد از امضای برجام، شاخص تولید نفت و شاخص رشد اقتصادی و تورم به شرایط نسبتا پایداری رسیده بود که بعد از خروج آمریکا و برگشت تحریمها در سال ۱۳۹۷، شرایط اقتصادی ایران با شدت بیشتری بحرانی شد.
شاخص برنت در زمان برجام ۵۰دلار و ۳۷سنت به ازای هر بشکه بود که در ۸آوریل ۲۰۲۵ به سطح ۶۴دلار و ۲۶۰سنت به ازای هر بشکه افزایش یافته است. کاهش حجم فروش و صادرات در سال ۱۳۹۷ موجب کاهش درآمدهای نفتی در کشور شد.
در این بین، اخبار مرتبط با مذاکرات بین ایران و آمریکا و تشدید جنگ تجاری بین آمریکا و چین بازارهای کالایی را بهشدت تحتتاثیر قرار داده است و قیمتها روند نزولی به خود گرفتهاند. بهعنوان مثال، شاخص برنت روز سه شنبه هشتم آوریل به کانال ۶۴دلار به ازای هر بشکه و به پایینترین سطح خود از آوریل ۲۰۲۱ رسید و چهارمین روز متوالی افت قیمت را رقم زد؛ چراکه ترس از تشدید جنگ تجاری آمریکا و چین بازارها را متلاطم کرده و بر انتظارات تقاضای جهانی تاثیر گذاشته است.
دونالد ترامپ تهدید کرده است که علاوه بر تعرفههای موجود، ۵۰درصد تعرفه اضافی بر واردات چین اعمال خواهد کرد، در حالی که پکن متعهد شد «تا آخر مبارزه کند.» انتظار میرود خریداران چینی خرید نفت خام آمریکا را متوقف کنند و به سمت روسیه، خاورمیانه و آفریقا بروند. در همین حال، اتحادیه اروپا در حال بررسی طیف کاملی از اقدامات تلافیجویانه علیه تعرفههای ایالاتمتحده است که باعث تیرگی بیشتر تجارت جهانی و چشم انداز انرژی میشود. در همان زمان، اوپکپلاس با اعلام افزایش تولید بیش از حد انتظار، بر فشار افزود و امیدها برای تعادل بازار را تضعیف کرد.
در این بین پس از انتشار اخباری مبنی بر شروع مذاکرات میان ایران و آمریکا، بازارهای داخلی بهسرعت واکنش نشان دادند و از اینرو بازار طلا و سکه ریزشی شد. صندوقهای کالایی طلا روند نزولی را در پیش گرفتند. صندوقهای طلای عیار مفید، لوتوس، کهربا و زرفام همگی بازار را با افت شدیدی آغاز کردند. هر کدام از صندوقهای طلا تا ساعت ۱۳ بعدازظهر روز سه شنبه نوزدهم فروردین به طور میانگین با حدود ۱۰درصد کاهش مواجه شدند. صندوقهای طلا در بازارهای آتی نیز با قیمتی حدود ۵درصد کمتر نسبت به ۱۸فروردین معامله شدند.
در بازار سپردههای کالایی نیز گروههای شمش طلا، سکه طلا و شمش نقره هر کدام در همان ساعت ابتدایی معاملات با ۵درصد کاهش در قیمت مواجه شدند. در سال ۱۳۹۴ و با انتشار خبر توافق هستهای صورتگرفته بین ایران و گروه ۱+۵، بازار سکه و طلا نیز واکنشی تقریبا مشابه نشان داد. البته در آن شرایط اوضاع تا حد زیادی متفاوت بود. در سال ۱۳۹۴، توافق هستهای در شرایطی به دست آمد که از ماهها قبل از آن مذاکرات در جریان بود و امیدها به دستیابی به یک توافق با دنیا و در نتیجه آن رشد سرمایهگذاری و کاهش محدودیتهای تجاری و تحریم ها، از مدتها قبل از آن وجود داشت.
در طی آن ماه ها، بازار فرصت کافی برای تجزیه و تحلیل احتمالات مختلف را داشت و واکنشی را که به دستیابی به توافق داشت میشد از قبل پیشبینی کرد. در مقابل در حالی این خبر منتشر میشود که تا روز گذشته اخبار تحتتاثیر اخبار منفی و احتمالات گوناگون از جمله رکود جهانی یا جنگ قرار داشت. در سال ۹۴ و پس از منعقد شدن توافق هستهای، در مدت ۱۸روز پس از توافق هستهای، قیمت طلا در بازار ایران ۱.۷درصد ارزانتر شد. بررسی بازارهای طلا و سکه ایران تقریبا سههفته پس از توافق هستهای ایران و گروه ۱+۵ نشان میدهد که در این مدت بازارهای مختلف نسبت به این اتفاق تاریخی واکنشهای مختلفی نشان دادند. یکی از بازارهایی که در این مدت کاهش قیمتها را تجربه کرد، بازار طلا بود. بررسی گزارشهای مربوط به آن زمان نشان میدهد که قیمت طلا پس از دستیابی به توافق هستهای در تیرماه ۱۳۹۴، با کاهش پیوسته، به معادل قیمت خود در سال ۱۳۹۱ رسید.
ارزیابی بازار در نیمه اول سال ۱۳۹۴ نیز بیانگر این است که سکه در این ششماه و پس از دستیابی به توافق هستهای حدودا ۳.۵درصد کاهش در قیمت را تجربه کرده است. روند بازار نشان میدهد که بیشترین افزایش قیمت سکه در روز ۲۳فروردین ماه ۱۳۹۴ رخ داد؛ به طوری که هر قطعه سکه تمامبهار آزادی طرح جدید با قیمت ۹۷۷هزار تومان معامله شد. بیشترین کاهش قیمت نیز به ۲۹تیرماه مربوط میشود که قیمت سکه به حدود ۸۵۶هزار تومان کاهش یافت.
اما موقعیت سیاسی و اقتصادی کشور امروز بسیار متفاوت از شرایط آن زمان است. امروز در شرایطی اخبار مربوط به آغاز مذاکرات منتشر میشود که بازارها تا دیروز در شرایطی مملو از نااطمینانی و ناامیدی از آینده به سر میبردند. با توجه به اخبار منفی روزها و هفتههای اخیر که نهتنها بازار ایران، بلکه بازارهای جهانی را نیز در ابعادی گسترده تحتتاثیر قرار داده بود، احتمال دستیابی به توافق، موجب واکنش سریع و تا حدی هیجانی بازار شد.
در این بین بازار سکه و طلا را شاید بتوان تنها بازاری تلقی کرد که تحتتاثیر اخبار و حواشی موضوع توافقات قرار گرفته است و سایر بازارهای کالایی بیشتر تحتتاثیر وضعیت داخلی صنایع و زیرساختها قرار دارند.
به عبارت بهتر، صنایع مادر کشور طی چند سال اخیر با معضل ناترازی انرژی دست و پنجه نرم میکنند و محدودیت برق و گاز در واحدهای تولیدی سیمان و فولاد موجب شده است تا حجم تولید به صورت قابلتوجهی کاهش یابد و از اینرو بازار با کمبود تقاضا نیز مواجه شده است.
با توجه به موضوع رکود در بخش مسکن و ساختوساز، میزان مصرف سیمان و فولاد و سایر مصالح ساختمانی طی چند سال اخیر روند نزولی داشته است و از اینرو حجم عرضه و معاملات در تالار صنعتی بورسکالا نیز از رونق افتاده بود و این در حالی است که با توجه به وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور نرخ ارز به صورت پیوسته در مدار رشد قرار دارد و این مساله به صورت مستقیم بر قیمتگذاری کامودیتیها تاثیرگذار بوده است. نتیجه مذاکرات بین ایران و آمریکا یا تعرفههای اعمالی آمریکا علیه چین و تشدید جنگ تجاری در دنیا به صورت مستقیم بر بازار داخلی فلزات تاثیرگذار نخواهد بود و با کاهش نرخ ارز شاید بتوان این تاثیر را مشاهده کرد. از طرفی در صورت مثبت بودن مذاکرات احتمال میرود که تحریمها تا حدودی برطرف شود که در این صورت فولاد ایران میتواند بازارهای بیشتری را در دنیا به خود اختصاص دهد که با کاهش نرخ ارز میتوان گفت صادرات محصولات فولادی نیز درآمد غیرنفتی قابلتوجهی برای کشور محسوب نمیشود. همچنین تعرفههای ایالاتمتحده آمریکا و تشدید جنگ تجاری تاثیر مستقیمی بر بازار فولاد ایران نخواهد گذاشت و فقط میتواند بخش صادرات را تا حدودی تحت تاثیر قرار دهد که برای این موضوع نیز باید منتظر رفع تحریمها از جانب آمریکا در نتیجه مذاکرات بود.
در خصوص بازارهای صادراتی فولاد ایران، تقاضای ضعیف از شرق آسیا، مشکلات سیاسی ترکیه و کمبود مصرف در شمال آفریقا همگی خبرهای خوبی برای ماههای آینده کارخانههای فولاد ایران نخواهند بود. مشکلات اقتصادی داخلی در کنار نگرانی نسبت به اوضاع ارزی و نرخ بالای دلار و احتمال تشدید تنشها میان اسرائیل و آمریکا با ایران، موجب شده است تا تجار چشم انداز مثبتی نسبت به افزایش قیمتها نداشته باشند.
به طور کلی بخش فولاد مشتری صادراتی خود را دارد و قیمتهای صادراتی فولاد ایرانی نسبت به سایر کشورها مقرونبهصرفهتر است؛ بنابراین فروش خارجی در بخش فولاد تا اول ماه ژوئن ۲۰۲۵ انجام شده است. یک موضوع مهم در این زمینه آن است که همیشه واحدهای تولیدی به دلیل نیاز به نقدینگی در بخش صادرات فعال هستند و کار خود را انجام میدهند.
در حال حاضر فولاد یک بازار سرمایهای دارد، اما در هر صورت برای ادامه فعالیتها در سالجاری از حالت سرمایهای خارج خواهد شد. میتوان گفت علاوه بر جهش ارزی و دلاری، در حال حاضر شرایط بازار با تنش ناشی از تغییر سال و افزایش قیمتهای سال جدید مواجه است. در هر دو صورت، چه در حالت توافق که قیمت دلار کاهش یابد و چه عدمتوافق و حتی تشدید تنش، چشم انداز رشد قابلتوجهی برای فروش محصولات فولادی وجود ندارد، اما باید منتظر ماند تا مشخص شود روند بازار به چه شکلی رقم خواهد خورد.
منبع: دنیای اقتصاد