به گزارش میمتالز، در شرایط فعلی که قیمت بسیاری از کالاها در بازار محصولات فولادی به یکباره افزایش یافته، قیمت تیرآهن ذوب آهن که حتی از نرخ مواد اولیه آن یعنی شمش فولادی پایینتر است، جلب توجه میکند. این قیمت که از یک سو موجب ضرر و زیان سهامداران این مجموعه شده، از سویی دیگر سوءاستفاده عدهای خاص و آسیب به اقتصاد کشور را به دنبال داشته است. در این گزارش، علل این کاهش قیمت و آسیبهای احتمالی آن با توجه به قیمتها و گزارشات سالهای قبل، مورد بررسی قرار گرفته است.
بدیهی است که محصول نهایی، باید با قیمتی بالاتر از مواد خام معامله شود. تیرآهن نیز از شمش فولادی ساخته میشود و باید با قیمتی بالاتر، مورد معامله قرار گیرد. از سوی دیگر به دلیل روش سخت تولید تیرآهن، قیمت آن همیشه بالاتر از میلگرد بوده و نرخ آن در هر کیلوگرم را، بیشتر از قیمت میلگرد میکند.
به نمودار زیر توجه کنید. در این نمودار که بازه فروردین ۱۴۰۰ تا ۱۹ فروردین ۱۴۰۱ را شامل میشود، قیمت تیرآهن ذوب آهن اصفهان با قیمت شمش فولاد خوزستان، میلگرد خراسان و میلگرد ذوب آهن که شاخصهای بازار فولاد محسوب میشوند، مقایسه شده است.
همانطور که در نمودار دیده میشود، قیمت تیرآهن ذوب آهن در ابتدای سال ۱۴۰۰، روندی طبیعی داشته و بالاتر از مواد اولیه و میلگرد، حرکت کرده است. اما با تغییر این روند در روزهای پایانی مهرماه، حتی پایینتر از قیمت میلگرد همین کارخانه قرار گرفته است. این روند در اواسط آذرماه کمی تغییر کرد و قیمت میلگرد از آن پیشی گرفت. اما اواسط بهمن ماه، بار دیگر روندی نزولی پیدا کرد. این روند نزولی در حالی ادامه یافت که در سال جدید، این قیمت به کمتر از مواد خام رسید و در هفته سوم فروردین ماه ۱۴۰۱، نرخی کمتر از قیمت شمش فولادی را که مواد اولیه آن است، به ثبت رساند.
در واقع این نمودار به خوبی نشان میدهد که قیمت تیرآهن ذوب آهن، پایین بوده و موجب زیان این شرکت خواهد شد. از سوی دیگر ذوب آهن اصفهان، سهامی عام بوده و تعداد قابل توجهی از سرمایهگذاران بازار سرمایه، سهامدار آن هستند. همچنین ذوب آهن، اثرگذاری زیادی بر بازار محصولات فولادی و بورس دارد و تغییرات قیمتی آن، دیگر شرکتها را تحت تاثیر قرار میدهد.
برای تخمین نرخ واقعی تیرآهن ذوبآهن، باید نگاهی به قیمت سالهای گذشته آن داشت. در جدول زیر، قیمت میلگرد و تیرآهن ذوب آهن اصفهان در دوسال گذشته نشان داده شده است.
در سال ۱۳۹۹، قیمت تیرآهن ذوب آهن ۱۳درصد بیشتر از قیمت میلگرد این شرکت بوده است. اما در سال ۱۴۰۰، تیرآهن حتی نرخی پایینتر از میلگرد داشته و حدود ۰.۷ درصد هم از آن کمتر بوده است. با توجه به این موضوع، اگر ۱۳درصد تفاوت قیمت سال ۱۳۹۹ در سال گذشته نیز باقی میماند، قیمت تیرآهن در سال ۱۴۰۰ باید نرخی برابر با ۱۶هزار و ۱۰۰ تومان پیدا میکرد. در حقیقت شرکت ذوب آهن در هر کیلو، دو هزار و ۱۰۰ تومان، سود کمتری دریافت کرده است. البته با توجه به نمودار بالا و کاهش قیمت تیرآهن در مقایسه با شمش، میتوان احتمال زیانده شدن خط تولید تیرآهن این شرکت را مطرح کرد.
همچنین با مقایسه سود از دست رفته ذوب آهن در سال ۱۴۰۰ با کل سود خالص، این شرکت در سال ۱۳۹۹ که برابر با ۱۵هزار میلیارد تومان بوده، میتوان به نتایج قابل توجهی رسید.
در بخش بالا تخمین زده شد که قیمت هرکیلو تیرآهن ذوب آهن، دو هزار و ۱۰۰ تومان ارزانتر از قیمت واقعی خود به فروش رفته است. به این معنا که این شرکت در سال ۱۴۰۰، به میزان ۱۳ هزار و ۹۲۳ میلیارد ریال، سود کمتری به دست آورده که عددی نزدیک به کل سود سال ۱۳۹۹ این شرکت است!
حال با توجه به اطلاعات مذکور، باید پرسید دلیل این قیمتهای پایین چیست؟ باید توجه داشت که کاهش تقاضا، از جمله دلایلی است که موجب کاهش قیمت میشود. اما با توجه به گزارشات شرکت ذوب آهن، بیش از ۹۵درصد تولیدات آن در سال ۱۴۰۰ به فروش رفته است. از سوی دیگر، نحوه فروش این کارخانه به صورت پیشفروش بوده که این امر موجب باقی ماندن اهرم تعادل عرضه و تقاضا در دستان این شرکت است. بنابراین، عرضه و تقاضا دلیل کاهش این قیمت نیست.
شاید محصول جدید این کارخانه را بتوان یکی از دلایل قیمتهای پایین دانست. تیرآهن سبک، محصول تازهی ذوب آهن اصفهان بود که به بازار عرضه شد و آن را دستخوش تغییر کرد. در واقع قیمت تیرآهن سبک تبدیل به شاخص اصلی قیمت تیرآهن ذوب آهن اصفهان در بازار شد و به دلیل قیمتی کمتر از تیرآهن استاندارد، نرخ تیرآهن استاندارد را کنترل کرد و اجازه رشد را به آن نداد. با این وجود، این موضوع تنها دلیل کاهش قیمت نیست و به طور حتم، دلایل مبهم دیگری نیز وجود دارد.
بر هیچ کسی پوشیده نیست که عدم توازن در بازار، هیچگاه اتفاق خوبی نبوده است. اگر نرخها (چه کاهشی چه افزایشی) واقعگرایانه تنظیم نشوند، به بازار محصولات فولادی و به تبع آن صنعت کشور، آسیب جدی وارد خواهد شد. این کاهش قیمت تیرآهن، کجرویهایی را به دنبال دارد. به خصوص اینکه قیمت تیرآهن ذوب آهن در ایران حتی از قیمت قراضه آهن در ترکیه کمتر شده است. این موضوع، فرصتی را ایجاد میکند که تیرآهن به روشهای مختلف از کشور خارج شده و به عنوان قراضه به فروش برسد یا با ایجاد تغییرات اندک، تیرآهن را به عنوان محصول تولیدی خود بفروشند.
این در حالی است که ذوب آهن اصفهان جزء بازیگران اصلی در بازار محصولات فولادی و بورس است و اثر تغییرات آن بر کل بازار را نمیتوان نادیده گرفت و کاهش قیمتها، ضرر و اعتراض سهامداران را به دنبال خواهد داشت. برای مثال، افزایش یا کاهش غیرمنطقی قیمتها موجب نوساناتی در بازار میشود و آن را از توازن خارج میکند. در نتیجه، نرخ واقعبینانه و منطقی تیرآهن ذوب آهن اصفهان میتواند موجب واقعیتر شدن بازار شود و آن را به توازن برساند. اما باید دید که رویکرد مدیران ذوب آهن اصفهان در مورد این موضوع چیست. آیا قیمتها همچنان روند نزولی را طی میکنند یا قیمتها افزایش مییابند و به نرخ واقعی خود نزدیک میشوند.
باید توجه داشت که قیمت مواد اولیه در ایران، از دیگر کشورها بسیار کمتر است. از سوی دیگر، نرخ تیرآهن در کشورهای دیگر با قیمتهای جهانی محاسبه میشود، اما نرخ تیرآهن در ایران حتی از قیمت مواد اولیه پایینتر است. در واقع محصول ذوب آهن، ارزانترین محصول در دنیا محسوب میشود. این در حالیست که قیمت جهانی تیرآهن بیش از ۸۰۰ دلار است، اما محصولات ذوب آهن در محدوده قیمتی ۶۰۰ دلار به فروش میرسند. در حقیقت صادرکننده این محصولات، حاشیه سود ۴۰درصدی را در حالی به دست میآورد که حاشیه سود در صنعت فولاد، حدود دو یا سه درصد است.
ابتدای اسفندماه سال ۱۴۰۰ بود که جنگ میان روسیه و اوکراین آغاز شد و به دنبال این موضوع، قیمت کامودیتیها با افزایش زیادی همراه شد. در چنین زمانی که حجم صادرات دیگر شرکتهای فولادی به شدت افزایش یافت، ذوب آهن، تنها چهار هزار تن از ۶۰هزار تن محصولات خود را صادر کرد. اما علت کاهش صادرات آن هم در شرایطی که تقاضای زیادی در بازار جهانی وجود دارد، چیست؟ به نظر میرسد که این موضوع ناشی از فروش محصولات توسط ذوب آهن و صادر کردن آن توسط عدهای خاص است.
سناریوی دومی که برای کاهش قیمتها تا این اندازه به نظر میرسد، استفاده از روش تامین اعتبار توسط ذوب آهن اصفهان بوده و این شرکت به دلیل استفاده از روش مذکور، موجب فروش محصولات خود با قیمتی حتی کمتر از نرخ مواد اولیه و اختلال در بازار محصولات فولادی شده است. اما روش تامین اعتبار چیست و چرا ذوب آهن در حال استفاده از این روش است؟
یک کارشناس فولادی به تشریح جزئیات این روش پرداخت و گفت: یک شرکت تولیدکننده زغال سنگ را در نظر بگیرید. این شرکت پس از فروش محصول تولیدی خود به ذوب آهن، پولی دریافت نمیکند و ذوب آهن در عوض پرداخت پول، اقدام به تحویل تیرآهن به شرکت تولیدکننده زغال سنگ میکند. شرکت تولیدکننده زغال سنگ، تیرآهن خریداری شده را با قیمت کمتری در بازار آزاد به فروش میرساند تا به نوعی طلب خود را دریافت کند که نتیجه این موضوع، ضرر ذوب آهن است.
از سوی دیگر شرکت تولیدکننده زغال سنگ به دلیل فروش تیرآهن به واسطه، متحمل هزینهای میشود که آن را از طریق فروش زغال سنگ با قیمتی بالاتر به ذوب آهن جبران میکند. در واقع، به دلیل اینکه مواد اولیه ذوب آهن با تهاتر تامین میشود، این شرکت نه تنها محصول خود را ارزان به فروش میرساند، بلکه مواد اولیه را هم گران خریداری میکند که به تبع این امر، به مرور از حاشیه سود این شرکت کم میشود و تعادل بازار از میان میرود.
این در حالی است که ذوب آهن اصفهان، محصولات خود را در بورس کالا عرضه میکند، اما همان محصول در بازار آزاد با قیمت کمتری به فروش میرسد. در حقیقت، مصرفکننده تمایلی برای خرید از ذوب آهن نخواهد داشت و اقدام به خرید از شخصی میکند که با وجود گران خریدن محصول، آن را ارزانتر به فروش میرساند.
استفاده از این روش برای فروش محصولات، از تیرماه سال ۱۴۰۰ آغاز شده است و همچنان ادامه دارد. این در حالی است که ذوب آهن میتواند روش تامین اعتبار را متوقف کند، فروشی انجام ندهد، عرضه را محدود کند تا از کاهش قیمت محصولات خود جلوگیری کند. زیرا تیرآهن تولیدشده در این شرکت، محصولی انحصاری محسوب میشود و سال گذشته نیز، تمام ۶۵۰هزار تن تیرآهن تولیدی خود را به فروش رسانده است؛ بنابراین دلیلی برای ارزان فروشی و ضرر رساندن به سهامداران وجود ندارد.
سازمان تامین اجتماعی با مالکیت ۵۵.۹درصد از سهام ذوب آهن اصفهان، سهامدار اصلی ذوب آهن اصفهان محسوب میشود. شرکت پویش بازرگان ذوب آهن اصفهان ۱۷.۳درصد و شرکت سرمایهگذاری سامان فرهنگیان ۱.۲درصد از سهام «ذوب» را در اختیار دارند و باقی سهام این شرکت متعلق به سهامداران خرد است.
روند قیمتی «ذوب» نیز، به هیچ وجه به مذاق سهامداران خوش نیامده است. از ابتدای سال ۱۴۰۰ تاکنون، نماد «ذوب» افت ۳۱درصدی را به ثبت رسانده است. این در حالی است که در همین مدت مشابه، شاخص کل حدود ۱۲.۷درصد و شاخص گروه فلزات اساسی، ۱۶.۹درصد رشد داشته است. به عقیده کارشناسان، افت قیمت شدید «ذوب» به دلیل فقدان اعتماد سهامداران به آینده «ذوب» است. نمودار زیر، روند قیمتی «ذوب» و همچنین حرکت شاخص کل و شاخص گروه فلزات اساسی را از ابتدای سال ۱۴۰۰ تاکنون نشان میدهد؛
منبع: اقتصاد آنلاین