به گزارش میمتالز، «همه چیز از یک سوءبرداشت قدیمی شروع شد؛ اشتباهی که تایر را کالای استراتژیک نامید و کارخانههای بزرگ تایرسازی را قربانی قیمتگذاری دستوری و واردات بیرویه این محصول کرد. حالا کار به جایی رسیده که در صورت ادامه این رویه و قربانی کردن صنعت تایر به پای تصمیمات اشتباه؛ ممکن است این صنعت استراتژیک با مشکلاتی همچون تعدیل بیرویه نیروی کار، کاهش حجم تولید و حتی تعطیلی روبهرو شود.» این را دکتر ایرج زمانیفرد، مدیرعامل مجتمع صنایع لاستیک یزد یا همان یزدتایر میگوید و بر این باور است این روزها برای صنعت تایر کشور سرنوشتساز است بنابراین دولت باید در اقدامی انقلابی در نگاه نادرست گذشتگان به این صنعت تجدید نظر کند و به جای استراتژیک قلمداد کردن تایر به این باور برسد که این صنعت تولیدکننده و کارخانههای بزرگ تایرسازی کشور با میلیونها دلار سرمایهگذاری و هزاران کارگر متخصص بهعنوان یک صنعت استراتژیک برای کشور مطرح هستند بنابراین باید سیاستگزاریها را به سوی حمایت از این صنعت تغییر داد.
زمانیفرد با گلایه از اینکه متاسفانه در سالهای گذشته محصول یا همان تایر، همواره بهعنوان کالایی استراتژیک مطرح شده و تامین آن برای جامعه در اولویت بوده است، گفت: «این یک اشتباه بزرگ است. تایر، کالای استراتژیک نیست بلکه این صنعت تایر است که بسیار استراتژیک و حیاتی بوده که باید برای حفظ و توسعه آن تلاش کرد. تایر کالایی نیست که مردم هر روز نیاز به خرید آن داشته باشند، اما صنعت تایر تاثیرگذاری زیادی در اقتصاد، قطع نیاز به خارج کشور، حفظ محیطزیست و ... دارد.»
مدیرعامل یزدتایر با تاکید بر اینکه همین دیدگاه اشتباه باعث شده است در سالهای گذشته تصمیمهای نادرستی در این حوزه گرفته شود، ادامه داد: «اصلیترین مشکل ما برای حفظ و توسعه صنعت تایر، قیمتگذاری دستوری است که متاسفانه روزبهروز باعث کوچکتر شدن صنعت تایر و درنهایت نابودی این صنعت بزرگ میشود.»
وی شرایط فعلی بازار تایر را بهگونهای توصیف کرد که کالا بیشاز نیاز مردم در بازار موجود است بههمیندلیل در چنین شرایطی قیمتگذاری دستوری توجیه ندارد. ضمن اینکه صنعت تایر مواداولیه موردنیاز خود از مواد اولیه تولید داخل تا وارداتی را با قیمت روز خریداری میکند و یارانهای نه در بخش ارزی و نه در بخش خریدهای داخلی (که در بورس عرضه میشوند) دریافت نمیکند؛ یعنی قیمت تمامشده متغیر که نرخ دستمزد و هزینههای سربار نیز شامل آن میشود، در کنار نرخ فروش دستوری و ثابت.
دکتر زمانیفرد با اشاره به ثابت ماندن قیمت تایر از آذرماه سال ۹۹ تا خرداد ۱۴۰۱ گفت: «در این بازه زمانی قیمت مواد اولیه به طور متوسط ۷۴ درصد افزایش یافت، نرخ دستمزد و هزینههای سربار سالانه بالا رفت و بهطور میانگین قیمت تمامشده با ۷۸ درصد جهش مواجه شد، با اینتفاصیل سازمان حمایت مصرفکنندگان و تولیدکنندگان به این صنعت مادر تنها اجازه افزایش قیمت ۳۰ درصدی داد! این یعنی اگر سود را صفر در نظر بگیریم، بازهم به تعادل نخواهیم رسید و با زیانی که هر ماه متحمل میشویم باید هر روز شاهد کوچکتر شدن این صنعت هم از نظر تیراژ تولید و هم از نظر نیروی کار باشیم.»
البته این شرایط تنها برای تایرسازان ایرانی نیست. آنطور که مدیرعامل صنایع لاستیکیزد، بهعنوان یکی از موفقترین تایرسازان ایرانی بیان میکند، در بازه زمانی ابتدای سال ۲۰۲۲ میلادی تا ۶ماه بعد از آن، تایرسازان دنیا شاهد افزایش نرخ مواداولیه و قیمت تمامشده تولید به میزان بیشاز ۴۰ درصد بودهاند و به همین میزان نیز قیمت محصولات نهایی خود را بالا بردهاند. این رقم را با مجوز ۳۰ درصدی سازمان حمایت مقایسه کنید تا مشخص شود تایرساز ایرانی با این شرایط توان ادامه حیات را ندارد.
دکتر زمانیفرد مشکل دوم صنعت تایر ایران را (که در صورت عدم تجدیدنظر مسوولان به عدم توسعه در این صنعت منجر میشود) روشهای نادرست قیمتگذاری میداند. قیمتگذاری کیلویی که براساس آن هرچه تایر از تکنولوژی قدیمیتر و وزن بالاتری برخوردار باشد، گرانتر خواهد بود و تایرهای سبک با تکنولوژی روز دنیا قیمت کمتری خواهند داشت! این شیوه نادرست باعث میشود سرمایهگذاری در بخش توسعه و نوآوری صنعت تایر بهکلی متوقف شود و دیگر یک سرمایهگذار حاضر به خرید دانشفنی، تکنولوژی روز دنیا و ماشینآلات جدید و پیشرفته نباشد. دکتر زمانیفرد اظهارامیدواری کرد با نگاه مثبتی که در دولت نسبتبه حفظ و توسعه صنایع بهویژه صنایع مادر و استراتژیک وجود دارد، موانع پیش روی صنعت تایر نیز برطرف شوند و این صنعت فارغ از بایدهاونبایدهای دستوری خود نسبتبه کشف نرخ کالای تولیدی اقدام و درآمد حاصل از آن را نیز صرف توسعه کند. فرآیندی که درنهایت باعث حضور پررنگ تایرسازان ایرانی در بازارهای صادراتی و کسب درآمد ارزی و ایجاد اشتغال پایدار درجامعه خواهد شد.