به گزارش میمتالز، حدود ۷۰ درصد از سطح زمین را آب تشکیل میدهد که سه درصد آن آب شیرین بوده و برای مصرف انسانها مناسب است؛ نزدیک به دو سوم از این میزان نیز در یخچالهای طبیعی یخزده قرار گرفته و برای استفاده انسانها در دسترس نیست. متأسفانه میلیونها نفر در سراسر جهان به آب دسترسی ندارند یا اگر امکان دسترسی به منابع آب برای آنها وجود داشته باشد، نمیتوانند از آن استفاده کنند.
یکی از معضلات فعلی تمام کشورهای دنیا به خصوص ایران، کمبود منابع آب شیرین است. در این هنگام کشورهای مختلف دنیا به دنبال راههایی برای بهبود بحران آب و تأمین نیاز جامعه هستند که در این راستا ایران نیز پروژههایی را در نظر گرفته، ازجمله انتقال آب بین حوزهای که دیدگاه کارشناسان نسبت به این پروژه متفاوت است.
برای بررسی بیشتر پروژه انتقال آب دریا به فلات مرکزی ایران و شناخت تبعات و الزامات این پروژه با علیرضا گوهری، عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید:
بله؛ درصورتیکه بخواهیم این موضوع را به صورت کلی مورد بررسی قرار دهیم، آب دریاها میتوانند منابع مطمئنی برای تأمین نیازهای بشر محسوب شوند، زیرا در نقاط مختلف کره زمین بشر، دریا را به عنوان منبع آب در دسترس میشناسد. بهطورکلی دریاهای کره زمین منابعی هستند که در دسترس بشر بوده و میتوان از این منابع بهرهبرداری کرد.
در بررسی پروژه انتقال آب از دریا باید این نقطه را نیز مد نظر قرار داد که چنین انتقالی معضلات زیستمحیطی بهخصوصی به همراه دارد؛ درواقع آب دریا حاوی پسماندهایی است که در آینده موجب ایجاد آلودگیهای زیست محیطی میشود. پس باید برای آلودگیهای زیستمحیطی ناشی از این پسماندها در طولانی مدت راهکاری اصولی یافت.
استفاده از آب دریا برای طولانیمدت، درعینحال که میتواند به عنوان منبع مطمئنی برای تأمین مصارف محسوب شود، مشابه پروژههای سدسازی یا استفاده از پسابها، آلودگیهای زیستمحیطی نیز به همراه خود دارد.
درحالحاضر هدف اصلی که برای بهرهبرداری از پروژههای انتقال آب بین حوزهای و توسعه آنها عنوان میشود، تأمین نیازهای شرب منطقه و پس از آن آب مورد نیاز صنایع است؛ درواقع پروژههایی که اکنون در ایران فعال بوده در درجه نخست با هدف تأمین آب شرب انجام صورت پذیرفته است.
تأمین آب شرب جزو نیازهای اصلی کشورها است؛ درحالحاضر ساکنان برخی از مناطق کشور از جمله سیستان به آب شرب نیاز بسیاری دارند. در اکثر نقاط دنیا نیز انتقال آب بین حوزهای منبعی ضروری برای تأمین آب شرب بهشمار میرود.
خیر، درحالحاضر برای تأمین مصارف صنعت نیز پروژه انتقال آب بین حوزهای در نظر گرفته شده است که البته انتقال آب با این هدف صحیح نیست. با توسعه پروژه انتقال آب و به همراه آن شوریزدایی آب دریاها به مرور زمان و طی دهههای آینده، شاهد توسعه افسارگسیخته و برنامهریزی برای گسترش صنایع پر آبی مانند فولاد در فلات مرکزی ایران و بهخصوص شهرهایی مانند کرمان و یزد خواهیم بود که این مساله از نظر بسیاری از کارشناسان نتیجه مطلوبی نخواهد داشت.
به طور کلی اگر به پروژههای مربوط به حوزه آب نگاه کنیم، متوجه میشویم که این گونه پروژهها هزینههای بسیاری به همراه دارند؛ بنابراین باید در زمان بهرهبرداری از پروژههایی مانند سدسازی و انتقال آب بین حوزهای بسیار محتاطانه عمل کرده و در مرحله نخست مطالعات دقیقی پیرامون هدف اصلی و عواقب پروژه انجام دهیم.
پروژههای این حوزه باید بر مبنای مطالعات دقیق تأثیرات آن در دورههای کوتاهمدت، میانمدت و طولانیمدت در منطقه مبدا و مقصد انجام شود، زیرا در بسیاری از موارد انتقال آب بینحوزهای نه تنها باعث رونق و برکت نمیشود بلکه میتواند اثرات بسیار ناگوار زیست محیطی به همراه داشتهباشد.
توسعه پروژههای انتقال آب بین حوزهای در مناطق کویری که پتانسیل لازم را برای رشد و توسعه اجتماعی یا اقتصادی ندارد و از زیرساختهای اقلیمی و هیدرولوژیکی مناسبی برای توسعه برخوردار نیست، باعث میشود که صنایع آببر گسترش یابد و جمعیت بسیاری را جذب خود کند. به موجب این مساله ناچار خواهیم شد پروژههای مختلفی برای تأمین آب در نظر بگیریم و در نهایت با پدیدههایی مانند افت سطح آبهای زیرزمینی و فرونشست زمین مواجه میشویم.
این وقایع هنگامی رخ میدهد که بر مبنای آمایش سرزمین عمل نکردهایم و عملاً پروژههای انتقال آب بین حوزهای را در مناطقی اجرا کردهایم که پتانسیل رشد و توسعه نداشتهاند؛ بنابراین در مرحله نخست انجام هر پروژهای انجام مطالعات کافی اهمیت بسیاری دارد.
به طور کلی چنین پروژههایی از نظر ظاهری مشکلی ندارد، اما اینکه در چه منطقهای میتوانند به مرحله اجرایی برسند نیازمند مطالعات دقیق است.
منبع: ایمنا