به گزارش میمتالز، این صنعت در سال ۱۴۰۱ بازدهی ۶۱درصدی داشته و بازدهی شاخص کل و شاخص کل هم وزن در همین مدت به ترتیب ۴۱درصد و ۶۷درصد بوده است. گروه صنعتی بارز (پکرمان)، مجتمع صنعتی آرتاویل تایر (پارتا) و کویر تایر (پکویر) مهمترین شرکتها از نظر ارزش بازار در این صنعت هستند که سهم آنها از مجموع ارزش بازار صنعت، به ترتیب ۲۱درصد، ۱۶درصد و ۱۳درصد است. از نظر نسبت قیمت به سود گذشته نگر، نمادهای «پاسا»، «پلاست» و «پسهند» به ترتیب با نسبتهای ۶/ ۹واحد، ۷/ ۹واحد و ۱۰واحد شرایط بهتری دارند.
صنایع پیشین تایر و پلاستیک شامل صنایعی است که در مراحل اولیه تولید تایر و پلاستیک نقش دارند و مواد اولیه موردنیاز این محصولات را تولید میکنند. بهعنوان مثال، صنایع تولید لاستیک (کائوچوی طبیعی و مصنوعی)، دوده صنعتی، چسب، رنگ و پتروشیمی از جمله این صنایع هستند. صنایع پسین این صنعت، به صنایعی گفته میشود که در مراحل بعدی تولید تایر و پلاستیک نقش دارند و محصولاتی را تولید میکنند که از تایر و پلاستیک در آنها استفاده میشود. بهعنوان مثال، صنعت خودرو، صنایع تولید قطعات خودرو و لوازم خانگی از جمله صنایع پسین هستند؛ بنابراین تغییر مهم در صنایع پیشین و پسین باعث افت یا رشد درآمد و بهای تمامشده صنعت تایر و پلاستیک میشود. صنعت تایر و پلاستیک جزو صنایع مواد اولیه مهم محسوب میشود که در بسیاری از صنایع کاربرد دارد.
مهمترین محصول تولیدی اکثر شرکتهای صنعت تایر و پلاستیک، تولید انواع تایر است. البته محصول اصلی شرکتهایی مثل درخشان تهران (پدرخش)، صنایع لاستیکی سهند (پسهند) و پلاسکوکار (پلاسک) به ترتیب انواع فوم، تسمه نقاله و مجموعه مونتاژ سپر و داشبورد است. بیشترین سهم میزان تولید تایر در سال مالی ۱۴۰۱، مربوط به شرکتهای گروه صنعتی بارز (پکرمان) با ۸۶، ۸۲۲ تن، کویر تایر (پکویر) با ۳۲، ۴۳۶ تن و مجتمع صنایع لاستیک یزد (پیزد) با بیش از ۳۰ هزار تن بود که به ترتیب ۲ درصد، ۱۰ درصد و ۲ درصد نسبت به سال مالی ۱۴۰۰، رشد تولید داشتند. صنعت تایر با چشم انداز تدوینشده برای دستیابی به ظرفیت تولید ۷۰۰هزار تن تا سال ۱۴۰۴ مواجه است. اما به دلیل عدمجذابیت برای سرمایهگذاری بر اثر سیاست سرکوب قیمتها، تحقق این هدف با مشکل مواجه است.
تاریخچه تایر خودرو به بیش از ۵ هزار سال پیش در دوران نوسنگی بازمیگردد. اما انقلاب صنعتی با معرفی لاستیک، صنعت تایر را به شدت تحت تاثیر قرار داد. نخستین تایر بادی به معنای امروزی در سال ۱۸۸۸ توسط جان دانلوپ اختراع شد. ادوارد میشلن هم در سال ۱۸۹۱، لاستیک بادی با قابلیت جداشدن را اختراع کرد. توسعه تایرهای بادی در دهه ۱۹۲۰ به شکل صاف و با تیوب شروع شد. در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ تایر رادیال بدون تیوب نوع جدیدی از تایر بود که در مقایسه با تایرهای قدیمی، مزایای بسیاری داشت. استفاده از تایر رادیال در دهه ۱۹۷۰ مرسوم شد و به سرعت در سراسر جهان گسترش یافت. صنعت لاستیک سازی در دوران مدرن به دلیل گسترش خودروهای الکتریکی به تولید تایرهای جدید نیاز دارد. تایرهای رادیال برای خودروهای درون سوز مناسب هستند؛ اما برای خودروهای الکتریکی که وزن بالا و گشتاور بالایی دارند مناسب نیستند.
شرکتهای تولیدکننده لاستیک به دنبال جایگزینکردن مواد نفتی با مواد تجدیدپذیر هستند. انواع تایرها، تایر تمامفصل، تورینگ، تابستانی، پرفورمنس، زمستانی و آفرودی را شامل میشوند. تایرهای تمامفصل، تورینگ و تابستانی برای شرایط جوی مختلف مناسب هستند؛ اما تایرهای پرفورمنس، زمستانی و آفرودی برای شرایط خاصی طراحی شده اند. تایرهای زمستانی و تایرهای آفرودی از ویژگیهای خاصی برای استفاده در شرایط سرد و خارججادهای برخوردارند. در صنعت تایرسازی، تکنولوژی تایرهای بدون هوا به عنوان راه حلی برای افزایش ایمنی و پایداری خودروها مطرح است. این تایرها، بدون فاکتور هوا ماندگاری، پایداری و قابلیت تعمیرپذیری بیشتری نسبت به تایرهای معمولی دارند و مشکلات زیست محیطی و هزینههای نگه داری تایر خودرو را کاهش میدهند. با ادامه توسعه این تکنولوژی، صنعت تایر به سمت بهبود عملکرد خودروها و حفاظت از محیط زیست پیش میرود.
با توجه به ارزش ۱۸۰ میلیارد دلاری، بازار جهانی تایر در سال ۲۰۲۱ با تولید ۲ میلیارد و ۳۶۸ میلیون حلقه تایر، از جمله بازارهای بزرگ صنعت خودرو و حمل ونقل بوده است. تایرهای خودروهای سبک با ۶۰ درصد فروش، بیشترین سهم بازار را دارند و تایرهای کامیونی با ۳۰ درصد از بازار پس از آن قرار گرفتهاند. با افزایش تولید تایر جهان در سال ۲۰۲۲ به ۲ میلیارد و ۳۲۱ میلیون حلقه، این صنعت در حال رشد است. رشد این صنعت میتواند به دلیل چندعامل باشد؛ از جمله افزایش تولید خودروها و نیاز به تایرهای باکیفیت برای آنها، توسعه روزافزون فناوری تایر، افزایش توجه به ایمنی و کارآیی تایرها و افزایش تقاضا برای تایرهای چندمنظوره. با توجه به این روند رشد، انتظار میرود بازار تایر تا سال ۲۰۲۸ به ۲ میلیارد و ۷۴۱ میلیون حلقه برسد و نرخ رشد سالانه آن بیش از ۸۸/ ۲ درصد باشد. با توجه به این رشد، شرکتهای تولید تایر در جهان برای بهره برداری از فرصتهای رشد و بازارهای جدید، باید به روز باشند و توانایی تولید تایرهای باکیفیت و سازگار با نیازهای جامعه را داشته باشند.
سهم درآمد صنعت تایر و پلاستیک از مجموع درآمد شرکتهای پذیرفتهشده در بازار سرمایه، در سال ۱۴۰۱ حدود یکدرصد بود. درآمد این صنعت نسبت به سال ۱۴۰۰، ۴۴ درصد رشد داشت که از این میزان، ۹۷ درصد از داخل کشور و ۳ درصد از محل صادرات محصولات و فروش صادراتی به دست آمد. در سال ۱۴۰۰ نسبت فروش داخلی ۹۷ درصد و نسبت فروش صادراتی ۲ درصد بود. در سال ۱۴۰۱، نمادهای «پکرمان» با ۳۳ درصد، «پکویر» با ۱۴ درصد و «پیزد» با ۱۲ درصد بیشترین سهم از درآمد این صنعت و نمادهای «پاسا» با ۴۶ درصد، «پارتا» با ۱۴ درصد و «پیزد» با ۱۴ درصد بیشترین سهم از مجموع درآمد صادراتی صنعت را داشتند. لازم به توضیح است که بر اثر کمبود و افزایش قیمت تایر در بازار داخلی، وزارت صنعت، معدن و تجارت در شهریورماه ۱۳۹۷، صادرات انواع تایر را ممنوع کرد. با تعادل عرضه و تقاضا در برخی گروههای محصول در بازار داخلی و پیگیری تولید کنندگان تایر، انجمن صنفی تایر ایران در دی ماه ۱۴۰۰، موافقت وزیر صنعت در خصوص صادرات بخشی از گروههای محصولات (۱۰ درصد سواری و ۳۰ درصد کشاورزی و راه سازی) را به تولیدکنندگان اعلام کرد. در مهرماه ۱۴۰۱، دفتر صنایع شیمیایی و پلیمری وزارت صنعت به همه گروههای محصولات به جز TBR، مجوز صادرات داد. با توجه به آمار صادرات ۱۴۰۱ مهمترین کشورهایی که لاستیک به آنها صادر شد، از نظر ارزش ریالی عبارت از افغانستان با سهم ۲۹ درصد، عراق با سهم ۲۷ درصد و فدراسیون روسیه با سهم ۱۶ درصد از مجموع ارزش ریالی صادرات لاستیک و انواع آن بودند و سهم صادرات لاستیک از مجموع ارزش ریالی صادرات ۱۴۰۱ بسیار کم بوده است.
قیمتگذاری فروش محصولات در صنعت تایر توسط سازمان حمایت از مصرفکنندگان و تولیدکنندگان صورت میگیرد. همچنین قیمت فروش محصولات تابع قیمت بهای تمامشده است که خود بهای تمامشده به مواد اولیه، سربار و دستمزد وابسته است. در صورت افزایش بهای تمامشده، افزایش نرخ فروش محصولات با تایید سازمان حمایت از مصرفکنندگان و تولیدکنندگان صورت خواهد پذیرفت. صنعت تایر به دلیل اهمیت آن در حمایت از جامعه و تولید صنعتی، تحت نظارت دولت قرار دارد. این نظارت شاید باعث شده باشد که تعیین قیمت فروش محصولات در این صنعت به شکل سخت گیرانه و با تاخیر صورت گیرد. ازاین رو، افزایش قیمتها در صنعت تایر ممکن است با مشکلاتی مواجه شود. با این حال، با توجه به اهمیت این صنعت، تلاش برای تعیین قیمت مناسب و با توجه به نیازهای بازار، میتواند به رشد این صنعت و حمایت از جامعه کمک کند.
در صنعت تایر و پلاستیک نسبت بهای تمامشده به فروش برابر ۸۶ درصد است و خود بهای تمامشده از مواد مستقیم مصرفی، دستمزد مستقیم تولید و سربار تولید تشکیل شده که در آن مواد مستقیم مصرفی با ۸۳درصد بیشترین وزن از بهای تمامشده را به خود اختصاص داده است و بعد از آن سربار تولید با ۱۲ درصد و دستمزد مستقیم تولید با ۵ درصد قرار دارند. در سربار تولید مهمترین و بیشترین وزن متعلق به هزینه حقوق و دستمزد است. به دلیل اهمیت صنعت تایر و پلاستیک در حمایت از تولید صنعتی و اقتصادی، این صنعت اشتغالزایی حدود ۶۰۰هزار نفر را به صورت مستقیم و غیرمستقیم فراهم کرده است و نقش مهمی در ایجاد اشتغال و کمک به اقتصاد ملی دارد. جمع دستمزد مستقیم تولید در بهای تمامشده، هزینه حقوق و دستمزد در سربار و در هزینه اداری عمومی، نسبت حدود ۱۱ درصدی از فروش صنعت را دارد.
در مواد مستقیم مصرفی صنعت تایر و پلاستیک، سهم واردات مواد اولیه ۳۰ درصد و سهم مواد اولیه داخلی ۷۰ درصد است که مهمترین مواد، به ترتیب کائوچوی مصنوعی با نسبت ۳۰ درصد، کائوچوی طبیعی با نسبت ۲۰ درصد و دوده با نسبت ۱۳ درصد از مجموع مواد اولیه است.
تایلند، اندونزی و ویتنام سهتولید کننده برتر لاستیک (کائوچو) طبیعی در سال ۲۰۲۱ بودند. قیمت کائوچوی مصنوعی با قیمت نفت همبستگی دارد، بهطوری که با افزایش قیمت نفت، قیمت کائوچوی مصنوعی نیز افزایش پیدا میکند. این اتفاق به دلیل افزایش هزینه تولید کائوچوی مصنوعی است. این رشد قیمت همچنین باعث افزایش تقاضا برای کائوچوی طبیعی به دلیل ارزان بودن میشود، درنتیجه قیمت کائوچوی طبیعی نیز افزایش مییابد. قیمتگذاری دوده صنعتی نیز براساس مواد اولیه استفادهشده در تولید آن، مانند اکستراکت است. اکستراکت با قیمت نفت همبستگی دارد و با رشد یا افت قیمت نفت، نرخ آن افزایش یا کاهش پیدا میکند؛ بنابراین برای کنترل هزینههای تولید و برآورد قیمتهای آینده، شرکتهای صنعت تایر و پلاستیک، باید با دقت تغییرات قیمت نفت و عوامل تاثیرگذار بر آن و دیگر مواد اولیه را آنالیز کنند و برنامه ریزی مناسبی انجام دهند. در این صنعت مواد اولیه داخل از طریق پتروشیمیها و بورسکالا تامین میشود. قیمتگذاری آنها نیز در بورسکالا تعیین میشود.
با فرض رشد تورم ۴۰ درصد، رشد دستمزد ۳۰ درصد، رشد نرخ مصرف مواد اولیه با توجه به رشد نرخ دلار در طول سال، رشد ۱۵ درصدی نرخ فروش تایر و نرخ دلار متغیر از ۵/ ۲۸هزار تومان تا ۴۶هزار تومان، سود تحلیلی سال مالی ۱۴۰۲ و نسبت قیمت به سود آینده نگر صنعت تایر و پلاستیک به دست میآید. نسبت قیمت به سود گذشته نگر تاریخی نمادهای «پکرمان»، «پارتا»، «پکویر»، «پتایر» و «پیزد» به ترتیب ۲۵ واحد، ۸/ ۱۸ واحد، ۴/ ۵ واحد، ۷/ ۶ واحد و ۵۶ واحد است. با فرض نرخ دلار ۵/ ۴۲هزار تومان نمادهای «پکویر»، «پکرمان» و «پتایر» به ترتیب با قیمت به سود آینده نگر ۸/ ۵ واحد، ۸/ ۵ واحد و ۵/ ۸ واحد شرایط مطلوب تری نسبت به سایر شرکتها دارند.
صنعت تایر و پلاستیک بسیار اهرمی است، یعنی با کوچکترین تغییر در مفروضات اصلی شرکت (نرخ دلار، رشد دستمزد، تغییر نرخ مواد اولیه تولید و تغییر نرخ فروش محصولات) سود شرکتها زیاد میشود یا حتی شرکتها وارد زیان میشوند و حاشیه سود آنها به سرعت تغییر میکند.
با توجه به جدول مربوطه، افزایش ۱۰ درصدی نرخ دلار، بیشترین تاثیر را بر نمادهای «پیزد» و «پکرمان» دارد که سود تحلیلی آنها را به ترتیب منفی ۱۳۹ درصد و منفی ۴۸ درصد کاهش میدهد. رشد نرخ فروش تایر به اندازه ۲۰ درصد به طور متوسط ۳۹ درصد سود تحلیلی شرکتهای این صنعت را افزایش میدهد و اگر تغییر نرخ فروش تایر برای سال ۱۴۰۲، نسبت به آخرین نرخ ماهانه فروردین ۱۴۰۲، صفر باشد و تغییری نکند، سود تحلیلی شرکتها به طور متوسط منفی ۱۲۶ درصد کاهش پیدا میکند. درصد تغییر بالا و بالای منفی ۱۰۰درصد نشاندهنده کاهش شدید سود و زیانده شدن شرکت است.
منبع: دنیای اقتصاد