به گزارش میمتالز، در حالی که بیشتر تولیدکنندگان کشورهای استبدادی هستند و مصرفکنندگان دموکراتیک، کشورهای موسوم به جنوب جهانی در حال جمع شدن گرد هم و متحد شدن بر سر نفت، گاز، زغال سنگ، محصولات پتروشیمی، کودهای حاصل از گاز طبیعی و مواد خام استخراج شده هستند. این روند هم برای آب و هوای جهانی و هم برای ایالات متحده خطرناک است.
به نوشته نشنال اینترست چین به عنوان بزرگترین تولیدکننده و مصرفکننده زغال سنگ در جهان و دومین مصرفکننده بزرگ سوختهای فسیلی پس از ایالات متحده، در هر دو طرف ماجرا است. ایالات متحده در حال حاضر بزرگترین تولیدکننده نفت و گاز است، اما در حالی که سیاستهای دولت سرمایهگذاریهای آینده در تولید داخلی را کاهش میدهد، شرکتهای انرژی آمریکایی جهان را برای افزایش تولید برای تامین بازارهای جهانی جستوجو میکنند.
این کشورهای مستبد هستند که سوختهای فسیلی را تولید میکنند و از کاهش تولید آمریکا سود میبرند. این مسأله به دلیل این واقعیت است که کشورهای دموکراتیک عمده جنوب جهانی - از جمله هند، برزیل، اندونزی، آفریقای جنوبی و ... - که محصولات نفتی و گازی را میخرند، نیاز دارند که مردم خود را تغذیه کنند، سوخت وسایل نقلیه را تامین کنند و به طور کلی اقتصاد خود را با هزینه معقول حفظ، رشد و توسعه دهند.
روسیه یک تولیدکننده عظیم انرژی، همچنان به حفظ اقتصاد خود و تامین مالی جنگ در اوکراین ادامه میدهد، دفاعی بازی میکند و منتظر است تا رایدهندگان غربی صبر خود را از دست بدهند. مسکو روی ادامه فروش سوخت فسیلی به کشورهای مصرف کننده حساب میکند. در همین حال، چین مقادیر بی سابقهای نفت و گاز از روسیه وارد میکند، که پکن را به بزرگترین تامین کننده مالی جنگ روسیه در اوکراین تبدیل میکند. چین، به لطف شرکت آرامکو عربستان سعودی، در حال ساخت پالایشگاههای جدید بیشتر است که آن را به یک تولیدکننده بزرگ پتروشیمی تبدیل میکند، در حالی که سیاست انرژی ایالات متحده برای حذف تدریجی سوختهای فسیلی، شرکتهای آمریکایی را در انجام چنین سرمایهگذاریهایی محدود کرده است.
آمریکا و غرب با دنبال کردن سیاستهای گسترده برای مقابله با تغییرات آب و هوایی، به محصولات سوخت فسیلی دهن کجی میکنند. نگرش دولتهای غربی نسبت به سوختهای فسیلی ناشی از ترس آنها از تغییرات آب و هوایی در آینده است. چنین نگرشهایی در طول زمان تضاد منافع عمیق و پایداری را بین غرب و هم تولیدکنندگان و هم مصرف کنندگان سوخت فسیلی ایجاد میکند، کشورهایی که رشد و توسعه وابسته به سوخت فسیلی را برای اقتصاد خود مهم میدانند.
معما اینجا است. اگر ایالات متحده و غرب تولیدکنندگان عمده نباشند، مصرف کنندگان برای انرژی مورد نیاز خود به سراغ که خواهند رفت؟ متأسفانه، آنها به تولیدکنندگانی روی میآورند که اتفاقاً کشورهای استبدادی هستند - روسیه، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر و ونزوئلا - که با افزایش تولید نفت و گاز خود به این نیاز پاسخ میدهند تا تقاضای جهانی را برآورده کنند و در عین حال اقتصاد خود و در نتیجه حکومتهای خود را تقویت کنند.
به طور خلاصه، پشت کردن به سوختهای فسیلی توسط غرب با تولید سوخت فسیلی توسط دیگران جایگزین شده است؛ و اگر تولیدکنندگان دیگر، کاهش عرضه از سوی آمریکا و غرب را برای مصرفکنندگان در حال توسعه جبران کنند، که به نظر میرسد این طور باشد، سهم کلی انسان در تغییرات اقلیمی اساساً بدون تغییر باقی میماند و در واقع در آینده رشد خواهد کرد.
جالب است بدانید که ایالات متحده در حال حاضر به جای توسعه تولید داخلی خود، نفت خام را از ونزوئلا، تولیدکننده استبدادی و دشمن خود وارد میکند. گاز طبیعی که قبلا از روسیه به اروپا صادر میشد به زودی توسط اکسون و شورون از الجزایر جایگزین خواهد شد.
چیزی که معضل غرب در رابطه با انرژیهای جایگزین بادی و خورشیدی را بیشتر میکند، این است که چین در فنآوریهای مرتبط با تولید انرژیهای تجدیدپذیر، فرآیندهای تولید و مواد حیاتی مورد نیاز در زمینههایی مانند انرژی خورشیدی و بادی بر جهان تسلط دارد. در شرایطی که سیاستمداران آمریکایی در حال صحبت در مورد کاهش وابستگی به چین برای اقلام حیاتی مرتبط با اقتصاد و امنیت ملی هستند، زمانی که غرب سوختهای فسیلی را کنار بگذارد و بیش از پیش به انرژیهای تجدیدپذیر مانند خورشید و باد وابسته شود، در معرض وابستگی جدید انرژی به چین قرار میگیرد.
به نظر میرسد که ما شاهد تغییر ژئوپولتیکی در ابعاد تاریخی هستیم که چین دوستدار سوخت فسیلی و تولیدکنندگان استبدادی، بزرگترین برندگان، و آمریکا و غرب دموکراتیک مخالف سوخت فسیلی، بزرگترین بازنده آن هستند. بعلاوه، مصرف کنندگان دموکراتیک، بیش از پیش وابسته به تولیدکنندگان مستبد هستند. مسائل عرضه و تقاضای انرژی باید یک ربطی به بی طرف ماندن حدود هشتاد کشور در جنگ اوکراین داشته باشد!
روسیه و اعضای اوپک بزرگترین بازار در حال توسعه خود را برای محصولات نفت، گاز و مواد خام در چین دارند که به نوبه خود میتواند به طور فزایندهای هر آنچه را که کشورهای تولیدکننده نیاز دارند تولید کند. چین سوخت و مواد خام را برای تامین انرژی و تغذیه صنایع عظیم تشنه انرژی و صادرات محور و اقتصاد عظیم کشاورزی خود دریافت میکند. سایر کشورهای مصرف کننده نیز به همین ترتیب محصولات سوخت فسیلی را از تولیدکنندگان خریداری یا مبادله خواهند کرد. همزیستی بین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان واضح است؛ و غرب، از جمله ایالات متحده، هر چقدر هم که تلاش کند، همچنان به سوختهای فسیلی تولیدکنندگان وابسته است. آژانس اطلاعات انرژی ایالات متحده پیش بینی میکند که تا سال ۲۰۵۰، ایالات متحده همچنان ۶۵ درصد به سوختهای فسیلی برای نیازهای انرژی خود وابسته خواهد بود، رقمی که امروز ۷۹ درصد است.
نیروگاه تولیدی چین و ارتش به سرعت در حال پیشروی آن با گذر اجتناب ناپذیر از تولیدکنندگان غربی که بدون دسترسی به انرژی و محصولات مشتق شده از سوخت فسیلی با قیمت مناسب شاهد افزایش هزینهها و قیمتها خواهند بود، تغذیه میشوند.
۱.۵ میلیارد نفر چینی، سرکوب شده و تحت نظارت، و همچنین منظم، تحصیلکرده و به طور فزایندهای مولد و ثروتمند هستند. با پیشرفت روزافزون ارتش خود، چین مستبد بزرگترین برنده استراتژی کنونی غرب برای کنار گذاشتن سوختهای فسیلی است؛ و اگر ایالات متحده و غرب مسیر کنونی خود را برای دور شدن از سوختهای فسیلی ادامه دهند، کاملاً ممکن است که تولیدکنندگان مستبد بر جهان مسلط شوند و چین که به زودی از ایالاتمتحده به عنوان بزرگترین مصرف کننده آنها پیشی میگیرد، بازیگر غالب خواهد بود.
منبع: اقتصاد نیوز