به گزارش میمتالز، عرضه زنجیره فولاد در بورس کالا منجر به ایجاد شفافیت هر چه بیشتر در این خصوص شده و به عرضه و تقاضای هر چه منصفانهتر کمک میکند. با توجه به این که نرخ محصولات بالادستی اختلاف زیادی با قیمتهای جهانی دارد، این اتفاق باعث میشود قیمتهای کشف شده در بورس کالا نزدیکتر به قیمتهای واقعی شود و باعث افزایش سود در شرکتهای صنعتی و معدنی میشود. البته باید توجه داشت که چارچوب معاملات باید نزدیک به شرایط بورسهای بزرگ فلزی جهان باشد و قیمت آزادانه براساس اقتصاد بازار آزاد و منطق جهانی انجام شود. در این میان این طرح مخالفانی نیز دارد و برخی از فعالان قدیم این بازار، معاملات به روش قدیمی خود را ترجیح میدهند.
محمد جواد خلیلی، کارشناس ارشد بازار در خصوص ورود زنجیره فولاد به بورس کالا گفت: همانطور که مشخص است، کارکرد بورس فلزات و کالایی کاهش هزینه معاملات، شفافیت عرضه و تقاضا، قیمتگذاری تعادلی منصفانه، اعتباربخشی به دارندگان منابع کالایی یا دارایی قابل داد و ستد، قانونمندی اقتصاد کالایی و مدیریت تسهیل و آسان بازار، کمک به نقدشوندگی، امکان تامین مالی کالایی، مدیریت بهینه ریسک زنجیره تامین و پوشش نوسانات قیمتی و از این قبیل موارد است. وی تاکید کرد: بنابراین عرضه محصولات زنجیره خلق ارزش شده در صنعت فولادی کشور، اگر زیرساخت مناسب تعبیه و از دخل و تصرف در رابطه عرضه و تقاضا و مدیریت ناصحیح و تنشزای تجربه شده در هریک از دورههای تلاطمی اقتصاد کشور جلوگیری شود، بازار کالایی را به سمت کارایی سوق داده و قطعا منافع ذینفعان چه دولت چه تولیدکننده و چه متقاضی را تضمین خواهد کرد.
خلیلی ادامه داد: این اقدام مهم در کوتاهمدت ممکن است به دلیل عدم بالانس زنجیره یا توجه به ظرفیتهای عرضه و تقاضا، محدودیتهایی را به همراه داشته باشد و قسمتی از زنجیره تامین را با مخاطره همراه سازد، ولی از طرفی امکان شناسایی قسمت بحرانی و ضرورت توجه و سرمایهگذاری پس از کشف مازاد عرضه و تقاضا و کششهای مقداری و قیمتی را به شکل شفافتر و به موقعتر فراهم میسازد.
کارشناس ارشد بازار گفت: توجه به ظرفیت تولید طرفین و مدیریت مازاد عرضه جهت صادرات از ضرورتهای این اقدام مفید است، زیرا تداخل در فرآیند تولید و عدم جذب هزینه تولید و سرمایهگذاری به جهت عدم کارایی در این صنعت غیرقابل جبران خواهد بود. استفاده از مشوقهای مالیاتی و صادراتی از دیگر مزایای عرضه در بورسها خواهد بود که منافع ذینفعان را تامین میکند. بهتر است شرکتهای زنجیره فولاد یا معدنی کشور از این زیرساخت کالایی کشور استفاده کنند و میانگین موزون هزینه سرمایهای خود را به نفع ذینفعان کلیدی یعنی سهامداران بهبود بخشند. هرگونه دخل و تصرف دستورالعملی و شتابزده سم مهلک و کشندهای است به جان صنعت فولاد؛ بنابراین مراقبت از سرمایه ملی و مردم با توجه به این مهم میسر میشود.
وی در ادامه افزود: در زنجیره فولاد عمده شرکتهای بزرگ شبه دولتی در کل فرآیند و زنجیره فعالیت دارند یا در حال انجام هستند و محدود به شرکتهایی هستند که در قسمتی از زنجیره مشغول به فعالیت هستند. بحث توجه به محدودیتهای صنعت بسیار مهم است و با توجه به ذینفع بودن ارکان کالایی شرکت توسط برخی از این شرکتهای بزرگ معدنی و فولادی کشور ضروری است مقررات و عملیات به نحوی استقرار یابد که شرکتهای کوچکتر یا فاقد نفوذ یا رابطه وابستگی به ارکان شرکت بورس کالایی به عنوان ضعیفترین حلقهها دچار شکستگی نشوند.
خلیلی در انتها بیان کرد: توجه به فلسفه صنعت و گلوگاههای مدیریت ریسک چه در بحث قیمت جهانی و نوسانات آن و چه در بحث نرخ برابری ارز و مبنای تعیین هر زنجیره از صنعت و امکان جابجایی سود و زیان در هر بخش از این زنجیره چه از بابت محدودیت منابع معدنی قابل تصور در صنعت و مسائل انرژی و حمل و نقل از رئوس مسائل قانونگذاری، بسترسازی و انجام معاملات برشمرده میشود که امید است جهت جلوگیری از توقف تولید برنامهریزی نشده، توقف روند توسعه و سرمایهگذاری بر زنجیره و توقف کشنده در رابطه صادرات محصولات فولادی و نکول تعهدات این صنعت به شکل صحیحی مسیر بورسی شدن زنجیره را بپیماید.
مهدی رسولی، تحلیلگر شرکت مشاور سرمایه گذاری فاینتک در خصوص عرضه زنجیره فولاد در بورس کالا گفت: عرضه محصولات بالادستی صنعت فولاد (سنگ آهن، گندله و آهن اسفنجی) در بورس کالا میتواند اتفاق مثبت و خوشایندی برای شرکتهای صنعتی و معدنی باشد. با توجه به این که نرخ محصولات بالادستی بر اساس درصدی از شمش داخلی تعیین میشود و اختلاف زیادی با قیمتهای جهانی دارد، این اتفاق باعث میشود قیمتهای کشف شده در بورس کالا نزدیکتر به قیمتهای واقعی شود و باعث افزایش سود در شرکتهای صنعتی و معدنی میشود. با توجه به محدود بودن منابع ذخایر سنگ آهن و صلاح نبودن صادرات این محصولات بهتر است که قیمتهای کشف شده در بورس کالا مبنا قرار بگیرد و اختلاف نرخهای داخلی و صادراتی به ۲۰ تا ۲۵ درصد کاهش پیدا کند. همچنین عرضه این محصولات در بورس کالا و نزدیکتر شدن به قیمتهای واقعی باعث افزایش بهای تمام شده در شرکتهای تولیدکننده محصولات فولاد میانی و نهایی میشود.
وی گفت: در نتیجه با عرضه محصولات بالادستی در بورس کالا، فولادسازان میتوانند نیاز خود را با حضور در این بورس تامین کنند؛ بنابراین میتوان گفت عرضه محصولات در بورس کالا باعث میشود که قیمتهای واقعی در بازار داخلی کشف شده و همه در جریان قیمت قرار بگیرند. در اینجا مصرفکنندگان داخلی اقدام به خرید محصولات از بورس کالا میکنند و اگر این محصولات در بورس کالا خریداری نداشته باشد، صادرات میتواند صورت بگیرد.
رئیس انجمن فولاد در ارتباط با عرضه تمام زنجیره فولاد در بورس کالا بیان کرد: فولاد پیشران زنجیره فولاد در بورس کالاست. به طور کلی قیمت تمام زنجیره بالادستی فولاد تابعی از قیمت فولاد است و بر اساس ضریب مشخصی از قیمت فولاد تعیین میشود. هرگونه افزایش یا کاهش نرخ فولاد بر تمام زنجیره تاثیر میگذارد. تاکنون هیچ خللی در تامین منابع معدنی برای فولادسازها وجود نداشته است. در زنجیره تولید فولاد، کل زنجیره به شکل گروهی کار میکنند و انسجامی در کل زنجیره فولاد برای تامین و فروش مواد معدنی وجود دارد که با یک ضریب از قیمت فولاد انجام میشود و در یک قیمت بین تمام حلقههای زنجیره توافق حاصل میشود. به عنوان مثال کنستانتره ۱۵ درصد قیمت فولاد تعیین شده است. رئیس انجمن فولاد بیان کرد: بورسی شدن سنگ آهن، آهن اسفنجی، گندله و سایر حلقههای بالادستی فولاد در صورتی که بر اساس سازوکار مشخص نباشد، کل زنجیره فولاد را به هم میریزد و عامل ایجاد رانت بیشتر میشود.
وی افزود: فولادیها برای تولیدات خود به سنگ آهن نیاز دارند. به عنوان مثال، فولاد مبارکه اصفهان به ۱۶ میلیون تن سنگ آهن نیاز دارد و در هر صورت این میزان فولاد باید تامین و در خدمت فولادسازان باشد.
سعید هنرمندی، کارشناس تحلیل کارگزاری بانک پاسارگاد در خصوص قیمتگذاری فولاد گفت: معاملات در بازار آزاد و رقابتی دو شاخصه مهم دارد؛ یکی شفافیت و دیگری تعیین منصفانه قیمت کالا و خدمات است. هنگامی که صحبت از قیمتگذاری دستوری میشود، هدف این است که منافع اقتصادی از یک فرد یا نهاد به فرد یا نهاد دیگری منتقل شود. به عبارتی سیاستگذار تشخیص میدهد منافع اقتصادی از یک طرف عرضه و یا تقاضا به طرف دیگر منتقل شود. جدا از بحث بر سر این موضوع که آیا سیاستگذار صلاحیت بیشتری نسبت به بازار برای تعیین قیمت دارد یا نه، معمولا این سیاست به شکست منجر شده است و منافع اقتصادی نه به جیب تولیدکننده رفته است و نه به جیب مصرفکننده، بلکه مشکل سومی به نام رانتخواران و دلالان ایجاد شده است که منافع را بین خود تقسیم میکنند.
وی افزود: قیمتگذاری سنگ آهن در سالهای گذشته به صورت ضریبی از شمش فولاد خوزستان تعیین میشد به این صورت که کنسانتره سنگ آهن با ضریب ۱۶.۵ درصد و گندله با ضریب ۲۳.۵ درصد نسبت به شمش فولاد خوزستان تعیین میشد. اگرچه با کمی اغماض میتوان گفت که از شفافیت معاملاتی برخوردار بود، ولی قیمت این محصول به صورت منصفانه تعیین نمیشد. تلاطم قیمتهای جهانی سنگ آهن تاثیری بر قیمت فروش داخلی نداشت و اگر در سطح جهانی نرخ سنگ آهن رشد داشت، به ضرر تولیدکنندگان سنگ آهن بود و اگر افت داشت به ضرر مصرفکنندگان سنگ آهن و فولادسازان بود. با شروع معاملات در بورس کالا و اولین معاملات صورت گرفته کنسانتره سنگ آهن حدود ۲۰ درصد قیمت شمش و گندله حدود ۳۰ درصد قیمت شمش معامله شد که نشان از رشد قیمت به نفع تولیدکنندگان سنگ آهن دارد. در صورت کاهش شدید قیمت سنگ آهن بسیاری از معادن کوچک مجبور به کاهش حجم تولید و فاقد توجیه اقتصادی میشوند. این امر باعث بهبود سرمایهگذاری در هر قسمت از زنجیره فولاد میشود و توازن توسعه در این زنجیره حفظ خواهد شد.
سعید هنرمندی در انتها بیان کرد: ورود کامل زنجیره فولاد به بورس کالا امر نیکی است. اکوسیستم اقتصادی به صورتی است که در صورت ایجاد اختلال در یک موضع، اختلال به بخشهای دیگر سرایت میکند و رصد و حراست از تصمیمات صورت گرفته خود نیاز به نهادهای ناظر بسیاری دارد که با رشد تصاعدی عدم توازن در سیستم، هزینه نهاد ناظر نیز رشد قابل توجه خواهد داشت و خود هزینههای زیادی را به کل اقتصاد تحمیل خواهد کرد. سپردن عرضه و تقاضا به بازار آزاد این هزینههای فزاینده را حذف میکند، موجب حذف دلالان میشود و قیمتها به صورت منصفانه تامین میشود. اگرچه هر سیستمی معایبی دارد، ولی میتوان گفت اکنون بهترین راه گذر از قیمتگذاری دستوری، عرضه در بورس کالاست.
منبع: صدای بورس