به گزارش میمتالز، صنعت سیمان را از جهاتی میتوان با صنعت برق مقایسه کرد. با وجود اینکه در دهه ۹۰ نیروگاهها به قیمتگذاری دستوری معترض بودند و اعتقاد داشتند این وضعیت ناتراز هزینه و درآمد کسی را ترغیب به سرمایهگذاری نمیکند، اما دولتها، چون تجربهای از خاموشی نداشتند، نسبت به انتقاد برقیها بیتوجه بودند و کار تا جایی پیش رفت که امروز شاهد عقبماندگی ۱۰ تا ۱۵هزار مگاواتی تولید برق نسبت به میزان مصرف هستیم؛ امروز هم صنعت سیمان وضعیتی مشابه دورانی دارد که هنوز خاموشیها از راه نرسیده بود؛ در واقع سیمان فراتر از نیاز داخلی در دسترس قرار دارد، اما مساله اینجاست که قیمت این محصول نسبت به سایر فرآوردههای ساختمانی بسیار ناچیز بوده و صنعت سیمان به دلیل حجم سرمایهگذاری سنگین و سودآوری پایین نسبت سرمایه، جذابیت اقتصادی را از دست داده به طوری که کارخانهها قادر به نوسازی و اورهال خطوط تولید نیستند و اشخاص حقیقی و حقوقی نیز در این صنعت سرمایهگذاری نمیکنند.
حتی امروز که سیمان در بورس کالا عرضه میشود، باز هم شاهد اعمال مکانیزمهای قیمتگذاری هستیم؛ چرا که بعضیها با پیشفرض نادرست معتقدند افزایش بهای سیمان به افزایش قیمت مسکن منجر میشود در حالی که چنین ادعایی صحت ندارد و سهم صنعت خاکستری در ساخت مسکن کمتر از ۲درصد است. با وجود افزایش ۱۰۰ درصدی بهای گاز، وزارت صمت و بورس کالا تا لحظه تهیه این گزارش با افزایش قیمت سیمان متناسب با میزان اثر افزایش قیمت سوخت که تقریبا ۱۳درصد عنوان میشود، موافقت نکردهاند و این اتفاق صرفا در تیر ماه ضرر ۵۰۰میلیارد تومانی را به صنعت سیمان تحمیل کرده که با توجه به حضور اغلب شرکتهای سیمانی در بورس، این ضرر باید از جیب سهامداران پرداخت شود.
در همین خصوص دبیر انجمن سیمان گفت: به طور متوسط ۱۸درصد هزینههای تولید سیمان مربوط به گاز است و رشد ۱۰۰ درصدی بهای گاز بر اساس دستورالعمل اخیر، هزینههای تولید صنعت سیمان را در طول سال تا حدود ۶هزار میلیارد تومان افزایش میدهد؛ طبیعی است چنانچه دولت این میزان هزینه را که حدود ۱۳ درصد قیمت فروش سیمان تخمین زده میشود، در قیمت پایه سیمان در بورس کالا اعمال نکند، این هزینه هنگفت از جیب سهامدار پرداخت میشود. این موضوع زمانی اهمیت دوچندان مییابد که بدانیم شرکتهای سیمانی اغلب ۹۰درصد سود را در مجامع تقسیم میکنند.
علیاکبر الوندیان با اشاره به این مطلب افزود: به دلیل قیمتگذاری دستوری سیمان، طی یکدهه اخیر شاهد هیچگونه سرمایهگذاری در این صنعت نبودهایم چرا که سود این صنعت در قیاس با حجم سرمایهگذاری بسیار اندک است و از طرفی امروز احداث هر واحد یکمیلیون تنی تولید سیمان به ۶ تا ۸هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری نیاز دارد و چنانچه هر چه سریعتر افزایش نرخ گاز در قیمتها اعمال نشود، شرایط صنعت بهمراتب وخیمتر میشود. وی ادامه داد: در حالی که پیشتر آنالیز عوامل تاثیرگذار در قیمت سیمان را به وزارت صمت ارائه کردهایم، اما در تیر ماه دولت اجازه افزایش قیمت به تناسب افزایش نرخ گاز را به سیمانیها نداد و به همین خاطر صنعت سیمان و به عبارت درست سهامداران بیش از ۵۰۰ میلیارد تومان متضرر شدند و متاسفانه شرکتهایی که از مراکز فروش فاصله دارند و به دلیل نبود محدودیت بازار و هزینههای بالای حمل و نقل با قیمت پایه کف سیمان را به فروش میرسانند، بیش از همه متضرر شده و در معرض زیان و ورشکستگی قرار میگیرند.
وی افزود: بسیاری از واحدهای سیمانی بالای ۵۰سال عمر دارند و متاسفانه به دلیل نبود توان مالی قادر به بهسازی و نوسازی خطوط تولید نیستند. در چنین شرایطی طبیعی است که امکان تحقیق و توسعه، نوسازی و ارتقای تکنولوژی هم از این واحدها سلب میشود.
دبیر انجمن صنفی کارفرمایی صنعت سیمان با اشاره به اینکه حذف پلکانی یارانه سوخت و برق صنعت سیمان همزمان با آزادسازی قیمتها باید در دستور کار قرار بگیرد، اظهار کرد: برخلاف آدرسهای غلطی که توسط برخی افراد داده میشود، تاثیر سیمان بر هزینههای ساخت کمتر از ۲درصد است و حتی چنانچه تاثیر سیمان را بر هزینههای ساخت و زمین در نظر بگیریم، این رقم به کمتر از ۵/ ۰درصد میرسد. معتقدم اینکه برخی با کوچکترین تغییری در قیمت سیمان فریاد وامصیبتا سر میدهند، باید به این سوال پاسخ دهند که چگونه ارزانترین سیمان دنیا در ایران عرضه میشود، اما بهای مسکن در طول دو سال بیش از چند صددرصد رشد میکند؟
وی با اشاره به اینکه طرحهای نیمهتمام سیمانی به دلیل هزینههای بالای احداث و سودآوری بسیار اندک به حال خود رها شدهاند، گفت: وقتی صنعتی سودآور نباشد، به صورت خودکار سرمایه به صنایع دیگر کوچ میکند و امروز شاهدیم که صنعتی با ارزش حدود ۵۰۰هزار میلیارد تومان حتی توان نوسازی و تعمیرات را ندارد.
الوندیان با اشاره به وضعیت امروز صنعت سیمان به دلیل سرکوب قیمت سیمان گفت: زمانی در مورد صنعت برق و گاز مشکلی نداشتیم و امروز مشکل تامین برق و گاز دامن تمامی صنایع را گرفته است و متاسفانه به نظر میرسد در مورد سیمان نیز چنین رویهای حکمفرماست و تا دچار مشکل تامین نیاز داخلی نشویم کسی جان کندن این صنعت را به خاطر بهای بسیار ارزان این ماده زیربنایی توسعه باور نمیکند. در حالی که دولت میتوانست با واقعی کردن پلکانی بهای برق و گاز و متناسب با آن افزایش قیمت سیمان هم مشوقهای لازم را برای توسعه صنعت برق و گاز فراهم کند و هم سیمانیها را به سمت و سوی بهرهوری و تولید و توسعه انواع سیمانهای جدید و سرمایهگذاری در تولید انرژی سوق دهد. اما امروز سرکوب قیمتی سیمان باعث شده که این صنعت از قافله جهانی عقب بماند و رو به اضمحلال باشد. از طرفی با توجه به بهای ۶۵ دلاری سیمان در درب کارخانه در کشورهای همسایه و در نظر گرفتن هزینههای حمل و نقل این کالای حجیم که بسیار هزینهبر است و در صورت عدم توجه به صنعت سیمان کشور و نیاز به واردات سیمان مشکلات عدیدهای برای کشور به وجود خواهد آمد؛ بنابراین ضروری است قبل از رسیدن به این نقطه به فکر صنعت سیمان باشیم و اجازه دهیم قیمت فروش سیمان متناسب با افزایش هزینههای تولید اصلاح شود.
منبع: دنیای اقتصاد