به گزارش میمتالز به نقل از بولتن نیوز، همان ایام که نقدی به برنامه معدن دولت حاج آقا داشتم آقای نیازی بنده را شبانه به وزارت صمت دعوت کرد و پس از بحثهای فنی گفت که محتشمیپور گزینهی معاونت معدنیست، اما چون رسانههای تخصصی معدن که دست لیبرالهاست، هجوه سنگینی کردهاند که آی تخصصش معدن نیست و تجربهاش نفت و بورس و ... است و از گزینهها حذف خواهد شد.
من گفتم اینکار را نکنید و ایشان را بیاورید.
من چون با محتشمیپور از قبل آشنایی داشتم پای کار رسانه آمدم و دو توئیت و مقاله زیر را در تائید معاون معدنی فاطمیامین نوشتم که جایگاهش تثبیت شد:
اخباری از قوت گرفتن انتصاب مهندس «محتشمیپور» به سمت معاونت امور معادن وزارت صمت
معرفی یک برنامه و یک مدیر تحول بخش به معدن کشور
بعدها از زبان خود مهندس شنیدم که مخبر داشت ایشان را به عنوان نماینده اقتصادی ایران در فلان کشور معرفی میکرد که ظاهرا فاطمیامین بعد اتفاقاتی که گفتم وی را به وزارت صمت فرا میخواند.
من حدود یک سال بدون پست و حکم کنار محتشمیپور بودم و کمکش میکردم البته حقوقی هم به بنده میدادند.
تقریبا کارهای تحولی خوبی در همان سال اول در بخش ستادی و قوانین و دستورالعملهای معدن پایهگذاری شد لکن در بخش نظام مهندسی و ایمیدرو و سازمان زمینشناسی خیر.
دلیلش هم این است که روسای هر سه سازمان تقریبا خودشان همتراز محتشمیپور هستند (و این گپ قانونی و ساختاریست و باید ذیل معاون معدنی وزیر باشند).
بگذریم
بارها سر موضوع زدوبند نمایندگان مجلس با فاطمیامین به وی تذکر دادم و ایشان توجه نمیکردند تا جایی که یک روز با خبر شدم ۶ تن از نمایندگان مجلس حدود ۴۰ نفر از نزدیکان را برای عضویت در شرکتهای ذیل سازمان ایمیدرو به فاطمی امین تحمیل کردهاند.
بنده هم توییت زدم و اسامی آن ۶ نماینده مجلس را منتشر کردم.
فاطمیامین ناراحت شد دستور قطع حقوقم را داد. من آن زمان مدیر کارگروه معدن نهاد هم بودم زنگ زدم به آقای م در نهاد موضوع را گفتم ایشان فرمودند بدون ثبت، نامه بزن اقدام میکنیم.
من نامه نزدم به رابط ایمیدرو آقای ا. ا زنگ زدم همین را گفتم که مجددا منجر به اتصال حقوقم شد، اما بعد از آن دیگر بزن بزن بود بین من و صمت تا استیضاح دوم که فاطمیامین رفت.
علیآبادی که آمد شروع کرد به خرابکاری، یک فرد بیربط به کار را از مپنا آورد گذاشت بالای ایمیدرو و مدیرکل حوزهی وزارتی زمان روحانی را گذاشت معاون حقوقی و پارلمانی وزارت صمت و یک خانمی بازمانده از دولت حسن کلیدساز و اصلاحطلبان رو بردن داخل هیات مدیره ایمیدرو و از طرفی هم در مورد سازمان نظام مهندسی و مسائلش هم هیچ ورودی نکردند.
من توئیت تندی زدم و از وی و رییسجمهور انتقاد کردم.
ایشان هم مجددا دستور قطع همکاریام را داد و محتشمی هم که سر دو راهی انتخاب من و ماندگاری خودش بود منطقا از دست دادن بنده رو انتخاب کرد.
خلاصه بگم که به این دو وزیر صمت دولت شهید رییسی یا معاونانشان بارها نامه زدم و حضورا و شفاها و کتبا و رسما و غیررسما اجزاء برنامهی تحولی و انحرافها را یادآور شدم تا موجب تغییر در بخش معدن کشور شود، اما تنها و تنها یک نفر روند تحولی را در پیش گرفت که در مسیرش کارشکنی فراوان کردند آن هم خود محتشمیپور بود که فقط ستاد و نظارت بر اجرای قوانین در اختیارش بود.
نهایتا بار سازمان نظام مهندسی معدن و سازمان ایمیدرو (پولسازترین سازمان کشور در بخش معدن با سود بیش از هزار همت در سال) روی زمین ماند و نقطهی تاریکی در کارنامهی دولت سیزدهم شد.
در مورد ایمیدرو به رئیسجمهور یک نامهی ۶ صفحهای نوشتم که پیگیری (شود)، اما بعد شهادت وی هوا شد و در مورد نظام مهندسی هم که بگذریم.
امیدوارم دولت چهاردهم در این دو بخش راه دولت سیزدهم را نرود و نظارت بر انفال ۸۵ میلیون نفر ایرانی را در این ۲۶۰ پروژه ملی که کوچیکش ملی مس با ۳۰۰ همت سود سالانه است را سروسامان دهد.
درد دل بسیار فراتر از این حرفهاست و جزئیات بسیار دارد. بخشهای مهم و خروجی زحمات کارگروه در این سالها را داخل سایت به شکل مقاله گذاشتهام که علاقمندان استفاده کنند.
به نظرم ریشهی تمام این انتصابات و کارشکنیها و کارهای زمینمانده دفتر شهید رئیسی و نهاد ریاست جمهوری بود که افراد ضعیف و بیتجربه و گاها با سابقههای امنیتی و بدون داشتن حتی یک روز سابقه مدیریت تخصصی در کشور را سوار مسوولیتهای خطیر میکردند و حاصلش هم شد آنچه شد.
منبع: بولتن نیوز