به گزارش میمتالز، ساختار زمینشناسی و ظرفیت معدنی ایران به نحوی است که میتوان در همه جای آن به ذخایر گرانبها، غنی و متنوع معدنی دست پیدا کرد.
بر این اساس، بخش معدن در برنامههای توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور و بودجههای سالیانه جایگاه خاصی دارد. اما از طرف دیگر، تهدیدات ناشی از سرعت بیسابقهای که در استخراج معادن پدید آمده، به ویژه در مناطق جنگلی کشور، بر فواید آن سنگینی میکند.
استخراج و فرآوری مواد معدنی، به خصوص در معادن روباز، نقش مهمی در مشکلات زیستمحیطی از قبیل کاهش سطح جنگلها، فرسایش خاک و آلودگی آبوهوا ایفا میکند.
با وجود اصول ۴۵ و ۵۰ قانون اساسی و الزامات زیستمحیطی که مطرح میکنند، بخشهای مختلف شامل وزارت صمت، سازمان جنگلها و مراتع، وزارت نیرو و غیره، به فعالیتهای مخالف این اصول میپردازند و در بعضی مواقع نیز بخشینگری در تصویب و تفسیر قوانین باعث به وجود آمدن تعارض و تداخل امور محوله در این سازمانها شده است.
در همین راستا گفتوگویی با یک فعال محیط زیست داشتیم که در ادامه میخوانید.
«سلیمان بازوند» کارشناس محیط زیست درباره موضوع یاد شده گفت: معادن ما متاسفانه بخشی از اکوسیستم کشور را از بین برده است و یا در حال تخریب وسیعی است، درست است که ما در مناطق کویری دارای معادن متعددی هستیم و میگوییم خشک هستند و بارندگی آنچنانی در آن شکل نمیگیرد ویا توان اکولوژیکی بالا به ظاهر ندارد و از نظر زیستمحیطی به ظاهر ارزش ندارد، اما این گونه نیست. همان طور که جنگلهای هیرکانی از نظر ارزش اکولوژیکی مثال زدنی هستند و نیاز به توجه بیشتر از نظر زیستمحیطی دارند مناطق بیابانی نیز به خاطر اکولوژیکی خاصی که دارند بسیار شکنندهتر از مناطقی مثل استانهای شمالی هستند.
وی با اشاره به سختی احیا مناطق آسیبدیده کویری افزود: ما اگر یک ظرفیت اکولوژیکی در مناطق بیابانی و کویری داشته باشیم و به واسطه فعالیت انسانی آن ظرفیت را از بین ببریم شرایط برای احیا و باز گرداندن به وضع سابق بسیار سختتر از منطقه جنگلی که برخوردار از منابع آب و ریزشهای جوی هست میباشد و امکان اینکه ما بتوانیم با صرف هزینه در مدت زمان کوتاهی شرایط رو به حالت اولیه برگردانیم خیلی بیشتر از یک منطقه بیابانی است.
این کارشناس محیط زیست ادامه داد: بنابراین در مناطق بیابانی ما باید خیلی با دقت بیشتری عمل کنیم که توان اکولوژیک و ظرفیتهای اکوسیستم رو تحت تاثیر قرار ندهیم، اما متاسفانه این باور غلط در نزد کارشناسان بخشهای دیگر نه بخشهای محیط زیست وجود دارد.
به طور مثال، یک کارشناس معدن صرفاً نگاهش با رویکرد اکتشاف و استخراج و بهرهبرداری از معدن است، اما متاسفانه نگاه زیستمحیطی به این موضوع ندارد و در واقع به فعالیت معدنی خودش توجه میکند و به خاطر همین متاسفانه خسارتهای خیلی زیادی به محیط زیست در اثر فعالیتهای معدنی به وجود میآورد.
بازوند ادامه داد: تأثیر صنعت معدن در ایران به عنوان یکی از بخشهای اصلی اقتصاد کشور، در حفظ ضوابط محیطزیستی بسیار مهم است. در این راستا، دولت برای حفظ محیط زیست در فعالیتهای معدنی، قوانین و مقرراتی را تدوین کرده است که توسط سازمان حفاظت محیط زیست نظارت میشوند.
وی افزود: شرکتهای معدنی در ایران برای حفظ محیط زیست، باید اقداماتی از جمله انجام آزمایشهای محیطی، استفاده از فنّاوریهای پاک، مدیریت پسماندها و نظارت مستمر را انجام دهند.
معدنکاری یکی از حوزههای تولیدی در ایران است و به دلیل داشتن ظرفیتهای مناسب در این حوزه، این بخش در اولویت برخی وزارتخانههایی که مسوول توسعه کشور هستند، قرار دارد. همچنین از طریق بخش خصوصی نیز حمایت میشود.
از این منظر، معدنکاری به عنوان یک فعالیت اقتصادی مهم محسوب میشود و ارزش کار معدن روزبهروز در برنامههای توسعه کشور بالا میرود.
بعد از نفت، معدن در حال رسیدن به جایگاهی است که در برنامههای آتی توسعه کشور به عنوان یکی از محورهای توسعه مطرح شود. اما متأسفانه، در کنار این اهمیت، ذات و نوع فعالیتهای معدنکاری و همه بخشهای آن به طور خیلی محسوسی در حوزه محیط زیست اثرگذار بوده است. تجربه ۴۰ سال گذشته نشان میدهد که این بخش به طور گسترده آثار و پیامدهای غیرقابل جبرانی بر طبیعت ایران گذاشته است.
این کارشناس محیط زیست ادامه داد: بر خلاف تمام پیوستها و اطلاعاتی که ارائه میشود، این پیوستها شکل اجرایی به خود نگرفته و کشور دچار تخریبهای زیادی ناشی از فعالیتهای معدنی شده است. همه فعالیتهای توسعهای از حوزه نفت، صنعت، راه و ... پیامدهایی در بخش محیط زیست وارد میکنند، اما وزارتخانهها یا بخشهای دیگر تا حدودی به این توان رسیدهاند که بخشی از تأثیرات منفی خود را جبران کنند و با برنامه تا حدی در جهت حفظ محیط زیست گام بردارند.
بازوند ادامه داد: اما بخش معدنکاری در حوزه محیط زیست؛ تعامل، همراهی و آن انتظاری که از آن میرود را برآورده نکرده یا نتوانسته برآورده کند که این امر علتهای مختلفی دارد.
ظرفیتهای معدنی کشور، عدم استفاده از فنّاوریهای پیشرفته و یا نبود آنها، نقص در قوانین و مقررات محیطزیستی، عدم رعایت نکات ایمنی و بهداشتی در فعالیتهای معدنی و همچنین تداوم برخی از فعالیتهای غیرقانونی و غیرمسوولانه ازجمله عوامل مؤثر در این مساله هستند.
به طور کلی، برای حفظ محیط زیست در بخش معدن، باید از فنّاوریهای پیشرفته و دقیق استفاده کرد و قوانین محیطزیستی را به طور کامل اجرا کرد. همچنین با توجه به اهمیت حفظ محیط زیست، باید به اینکه فعالیتهای معدنی به طور مستمر و پایدار در جهت حفظ محیط زیست و توسعه پایدار صورت گیرد، توجه شود.
برای این منظور، باید معدنکاری را به عنوان یک فعالیت اقتصادی مسوولانه و مطابق با مقررات محیطزیستی در نظر گرفت و تلاش برای جبران آثار منفی آن را بر کنار توسعه فعالیتهای معدنی انجام داد.
بازوند در پاسخ به این سوال که فعالیتهای معدنی در ایران چه تأثیراتی بر محیط زیست کشور گذاشته است، اظهار کرد: فعالیتهای معدنی باعث آلودگی آب، خاک، هوا، صوتی و تخریب دید و منظر میشود و متأسفانه برنامه جامعی برای احیای منطقه پس از دوره فعالیتهای معدنی وجود ندارد. در حقیقت، فعالیتهای معدنی به طور کلی در سه بخش آب، خاک و هوا به طور بالقوه موجب آلودگی و تخریب میشود. در معادن زیرزمینی و روزمینی از موادی که باعث تولید پساب، فاضلاب و آلودگی هوایی میشود استفاده میشود.
وی افزود: این فعالیتها فرسایش را نیز ایجاد میکند و ازجمله اقدامات تخریبی زمین هستند. همچنین، تردد کامیونها، ماشینآلات راهسازی و جادهسازی و معدنی برای روستاها آلودگی هوا ایجاد میکند و در برخی موارد به استفاده از مواد ناریه نیز مرتبط است. انفجارهایی که در معادن انجام میشود، آلودگی صوتی ایجاد میکند و موجب ایجاد مشکلاتی برای مردم میشود.
بازوند ادامه داد: در صورتی که فاصله بین روستاها و معادن رعایت شود، از نظر ایمنی کار برای شهرها و روستاهایی که نزدیک محدوده معدن قرار دارند، ایمنی بیشتری فراهم میشود.
با این حال، ذات فعالیت معدن به شکلی است که نمیتواند همیشه این فاصله را رعایت کند و گاهی استفاده از ذخایر معدنی امکانپذیر نیست. به طور مثال، در دره زرشک یا علیآباد استان یزد در اطراف شهرستان تفت، یک پروژه معدنی مس چندین سال است که مورد بررسی و بحث قرارگرفته است. این استخراجها عمق لایهبرداری تمام قنوات، چشمهها، مسیرهای طبیعی، آبها و زیستگاههای حیات وحش را دچار اختلال میکند.
به علاوه، فعالیتهای معدنی پسماند و باطلهبرداریهای شدیدی را با خود به همراه دارد. مثلاً در معادن مس و طلا از روشهایی استفاده میشود که آلایندههایی تولید میکند و باطلههای آلودهای از خود به جا میگذارد. این باطلهها ممکن است شامل فلزات سنگین، مواد شیمیایی و سموم باشند که به آب، خاک و هوا آلوده میشوند و میتوانند برای انسانها و حیوانات خطرناک باشند.
این فعال محیط زیست بیان کرد: برای پیشگیری از آلودگی و تخریب محیط زیست به دلیل فعالیتهای معدنی، باید از فناوریهای پاک و سبز در فرآیند استخراج استفاده کرد. این فناوریها میتوانند به تولید کمآلایندهترین مواد ممکن کمک کنند و به اندازهای که امکانپذیر است، از پسماندهای فعالیتهای معدنی جلوگیری کنند.
برای مثال، استفاده از فناوریهای سبز در فرآیند استخراج طلا میتواند به کاهش تولید آلایندهها و باطلههای آلوده کمک کند.
همچنین، باید به حفاظت از زیستگاهها و محیط زیست در اطراف معادن توجه کرد و فعالیتهای معدنی را به گونهای برنامهریزی کرد که به حداقل رساندن آلودگی و تخریب زیستگاههای حیات وحش منجر شود. همچنین، باید برنامههایی برای احیای منطقه پس از دوره فعالیتهای معدنی ارائه داد تا محیط زیست و زندگی مردم در آن منطقه تحت تأثیر فعالیتهای معدنی قرارگرفته رونق گیرد.
وی در پاسخ به سوال دیگری که آیا این برنامهها برای همه معادن در سطح جهان اجرا میشوند یا خیر بیان کرد: برنامههای حفاظت محیطزیستی برای فعالیتهای معدنی باید برای همه معادن اجرا شود.
در واقع، همه شرکتهای معدنی در سراسر جهان باید قوانین و مقررات حفاظت محیطزیستی را رعایت کنند و باید برای اجرای برنامههای حفاظت محیطزیستی همکاری کنند. در ایران، سازمان حفاظت محیط زیست مسوول نظارت بر فعالیتهای معدنی است و باید از رعایت قوانین و مقررات حفاظت محیطزیستی توسط شرکتهای معدنی اطمینان حاصل شود.
بازوند افزود: همچنین اقداماتی برای حفاظت از محیط زیست در فعالیتهای معدنی در سطح جهانی نیز انجام میشود. سازمانها و سازمانهای بینالمللی، نهادها و انجمنهای مرتبط با حفاظت محیط زیست، همکاری با صنعت معدن و دولتهای مختلف را برای حفاظت از محیط زیست در فعالیتهای معدنی تشویق میکنند. وی بیان کرد: برخی از این سازمانها عبارتاند از: بانک جهانی، اتحادیه اروپا، سازمان ملل متحد در کل، اقداماتی برای حفاظت از محیط زیست در فعالیتهای معدنی در سطح جهانی انجام میشود و تلاش برای کاهش تأثیرات منفی فعالیتهای معدنی بر محیط زیست در سراسر جهان ادامه دارد.
بازوند با بیان اینکه فعالیتهای معدنی در ایران تأثیرات جدی بر محیط زیست کشور داشتهاند، اما به صورت کامل نمیتوان گفت که این تأثیرات چه میزانی است، اظهار کرد: در بسیاری از موارد، مدیران معدن به محیط زیست توجه کافی نداشتهاند و به جای آن، تلاش خود را برای دریافت مجوزها و اجازههای لازم به کار گرفتهاند. این در حالی است که فعالیت معدنی علاوه بر ایجاد درآمد و اشتغال، به عنوان یک فعالیت تخریبی محسوب میشود؛ یعنی با ورود ماشینآلات به منطقه، ایجاد جادهها، بریدن کوهها و استخراج معادن زیرزمینی، بر محیط زیست خسارت وارد میشود.
وی افزود: در حال حاضر، در بسیاری از استانها، معادنی وجود دارند که به دلیل نوع آلودگی آنها، سالانه هزاران دام تلف میشوند.
این آلودگیها نه تنها به دلیل فعالیتهای معدنی بلکه به دلیل کارخانههای فرآوری مواد معدنی نیز ایجاد میشود. به عنوان مثال، کارخانههای فولادسازی و تولید مس و طلا، باعث تولید آلودگی در منطقه میشوند.
همچنین، دپوی شدید ضایعات این معادن محیط را آلوده میکند، بعضی صنایع از این مواد استفاده میکنند، بخشی از آن را برداشت میکنند و مابقی میماند. برای مثال، برای استخراج طلا، تنها یک قسمت کوچکی از ماده معدنی طلا به دقت میآید و بقیه به صورت ضایعات و پساب در محیط باقی مانده و به آلودگی محیطی منجر میشود. با توجه به این که مقدار زیادی ضایعات و پساب در این فعالیت تولید میشود، تأثیر آن بر محیط زیست بسیار جدی است.
وی ادامه داد: به طور کلی، صاحبان معادن نمیتوانند چندان رویکرد زیستمحیطی داشته باشند، زیرا فعالیت معدنی به طور ذاتی باعث تخریب محیط زیست میشود.
از این رو، تصویب قوانین قابل قبولی برای کنترل تأثیرات معدنکاری بر محیط زیست ضروری است، اما به نظر دیگر، برای حل مشکلات محیطی ناشی از فعالیتهای معدنی، باید به روشها و فناوریهای جدید و پایدارتر توجه کرد و تلاش کرد که آثار منفی فعالیتهای معدنی روی محیط زیست کاهش یابد.
در حوزههای دیگر مانند صنعت و نفت، اقدامات خوبی برای کاهش تأثیرات منفی بر محیط زیست انجام شده است، اما در حوزه معدن، هنوز کار زیادی برای کنترل آثار منفی این فعالیت بر محیط زیست باقی مانده است. لذا، باید اولویتبندی کارهای ضروری برای کاهش تأثیرات منفی فعالیتهای معدنی بر محیط زیست را در نظر گرفت و راهکارهای جدید و پایدارتر را برای این منظور پیشنهاد داد.
بازوند در ادامه درباره روند بازسازی محیط زیست معادن و اطراف معدن اظهار کرد: بازسازی محیط زیست معادن و یا فرآیند بازسازی معادن از زمانی شروع میشود که فعالیت معدنی استارت میخورد، اما متاسفانه تفکری غلط در این بین رایج است که ما فرض کنیم برای معدنکاری مجوز بهرهبرداری را صادر میکنیم و بگوییم شروع به فعالیت کن و به استخراج و بهرهبرداری و استحصال و فراوری و تولید محصول برس و هر وقت مجوز استخراج آن معدن تمام شد اگر محیط زیست به این مساله گیر داد با یک کار زیستمحیطی هم این موضوع حل میشود که این یک باور اشتباهی است.
فعالیت زیستمحیطی یک فعالیت معدنی از زمان اکتشاف معدن شروع میشود یعنی از زمانی که برای متقاضی معدن پروانه اکتشاف صادر و معدنکار شروع به احداث راه دسترسی، احداث ترانشه، احداث چاهک، احداث تجهیزات کارگاهی کانکس یا احیاناً ساختمانسازی میکند.
بازوند اظهار کرد: ما در قانون معدنکاری مادهای داریم که معدنکار میتواند در دوره اکتشاف برداشت محدود از معدن انجام دهد و زمانی که برداشت ماده معدنی صورت میگیرد معدنکار باید مجاب شود به احیا بخشهایی که تخریب در آن رخ داده است و خسارت به محیط زیست وارد کرده است باید همزمان با فعالیت دوره اکتشاف و بعد از دوره اکتشاف و بهرهبرداری فعالیتهای بازسازی و احیا محیط زیست اطراف معدن و در محدودهای که مجوز صادر شده است این امر اتفاق بیافتد.
وی اظهار کرد: البته در دوره اکتشاف این محدوده گستردهتر است و در حدود چهل کیلومتر مربع پروانه کشف داده میشود که ممکن است معدنکار در آن چهل کیلومتر مربع جاده احداث کند یا ترانشه احداث کند و یا ممکن است که تخریبهایی در محیط زیست ایجاد کند، باید در همان و قبل از اعطای مجوز بهرهبرداری نسبت به احیا و بازسازی مناطق تخریب شده اقدام کند و باید در مرحله بهرهبرداری نیز بازسازی و احیا همزمان با بهرهبرداری انجام گیرد، ضمن اینکه بعد از اختتام فعالیت معدنی و اتمام ذخایر معدنی و برچیدن کارگاهها و کمپ و وسایل باطله و ماشینآلات نیز باید یک فعالیت بازسازی و احیا در منطقه صورت گیرد. بنابراین احیا و بازسازی محیط زیست معدن از زمان شروع فعالیت اکتشاف تا اختتام و تعطیلی معدن باید ادامه داشته باشد.
بازوند پاسخ به این سوال که پیشنهاد شما برای کاهش معضلات معدنکاری چیست، اظهار کرد: در این رابطه قوانین بسیار سختگیرانهای باید در زمینه برخورد و تعامل با محیط زیست ایجاد شود، اما تنها قوانین کافی نیست بلکه باید در کنار آن کنترل و نظارت بر فعالیت ماشینآلات نیز وجود داشته باشد. مشکلی که در بحث معدنکاری وجود دارد این است که سازمانهای حفاظت از محیط زیست تصور میکنند جریمه و ممانعت کردن کافی است، اما این راه حل درستی نیست بلکه باید مطالعه و کارشناسی کرد و در جهت آن به شکل عملیاتی از منافع معدن استفاده و از محیط زیست نیز محافظت شود؛ در واقع میتوان از منابع خدادادی و طبیعی استفاده کرد، اما با ایجاد روشها و متدهای جدید راهکاری یافته که از محیط زیست محافظت کنیم؛ به نظر من کشور ایران در این مساله عملکرد مطلوبی ندارد و بسیاری از سازمانها تصور میکنند که بازدارنده بودن کافیست بلکه ما باید یک سیستم نظارت سازنده به همراه تعامل و مطالعه بر محیط زیست ایجاد کنیم به شکلی که در هنگام استفاده از معادن از محیط زیست نیز محافظت کنیم.
این فعال محیط زیست در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا مجموعههای در هم تنیده معادن، محیط زیست و منابع طبیعی بیشتر اوقات عملکردشان در تضاد با یکدیگرند؛ اظهار کرد: همیشه یک فضای رقابتی میان محیط زیست و معدن وجود دارد، اگر معدن و محیط زیست باهم به خوبی تعامل برقرار کنند و مانند کشورهایی، چون استرالیا، کانادا و آمریکا بتوانند باهم به توافقات بیشتری برسند، در چرخه اقتصادی صنعت معدن قطعاً پیشرفتهای چشمگیری رخ خواهد داد.
کشورهایی مانند استرالیا، کانادا و آمریکا دارای بزرگترین معادن هستند، در حالی که میبینیم محیطزیستی سالمتر از کشور ما دارند و از همان معادن به بهترین نحو بهره میبرند.
من همیشه به عنوان یک زمینشناس در اجرای پروژههای معدنی، طرفدار حفظ محیط زیست و اصولی اجرا کردن عملیاتهای معدنی با حداقل خسارت به محیط زیست بودهام. معدنکاری سنتی باعث تخریب سطح زمین و از بین بردن گیاهان و طبیعت آن ناحیه میشود. میتوان از طریق روشهای مدرن و نوآورانه، روشهای فراوری را بهینه کرد و هنگام عملیاتهای معدنی با پر کردن ترانشههای استخراجی بعد از برداشت آن منطقه و نیز با کاشت گیاهان و درختکاری، تخریبهای حاصل ازاکتشاف و استخراج را جبران کنیم و طبیعت پربارتر و با شکوهتری را نسبت به قبل ایجاد کرده باشیم.
منبع: روزگار معدن