به گزارش میمتالز، محسن ذوالفقاری با بیان اینکه سهامداران حقیقی در رشد بورس بیشترین اثر و در اصلاح تقریبا هیچ نقشی ندارند در فضای مجازی اعلام کرد: در چند سال گذشته و شاید هم یک دهه گذشته، بورس تهران آنقدر که باید نتوانسته به اخبار بنیادی و دراز مدت اقتصاد کلان واکنش نشان دهد که به اخبار بعضا مقطعی و حتی رویدادهای غیر قطعی واکنش داده و در اکثر مواقع این واکنش از جنس ریزش و اصلاح حداقل چند ماهه بود. همواره اصلاح قیمتها به دلیل رویدادهای غیر مرتبط با کل بورس اتفاق افتاده است.
اما چیزی که در این مقاطع پنهان مانده عملکرد حقیقیهای بازار است. چراکه حقیقیها بر خلاف اکثر کارشناسان، دیدگاه نوسان گیری ندارند و عموما با دید بلند یا حداقل میان مدت در بازار سرمایه گذاری میکنند و کافی است احساس کنند این بازار یا سهم و یا هر کالایی روندی صعودی دارد. آن وقت تحت هر شرایط و در هر قیمتی فقط خریدار هستند. مثال واضح این دیدگاه در وضعیت مسکن و خودرو مشاهده میشود.
در بورس هم حقیقیها تمایلی به فروش ندارند و برعکس، سهامداران عمده، حقوقیها بخصوص صندوقهای سرمایه گذاری هستند که به بهانه خبری که شاید ساعتها دیگر به دست حقیقیهای بازار سهام برسد شروع به فروش بخشی از سهام میکنند و به زبان تابلوخوانی رنج منفی میزنند. چه در سال ۹۹ و چه در سه اصلاح دوسال گذشته که شاخص کل در محدوده ۱.۶ میلیون واحد قرار داشت، قبل از اینکه حقیقیها بفهمند بورس چرا منفی شده، حقوقیها بودند که با دسترسی سریعتر به اخبار و هماهنگی بیشتر با یکدیگر بصورت همزمان رنج منفی زدند.
در همین هفتههای گذشته نیز کل پول حقیقی خارج شده از بازار ۲۰۰ میلیارد تومن بود که در مقایسه با کل پولی که حقیقیها وارد بازار کردند اصلا عدد قابل توجهی نیست. دیدگاهی مهم در بین اکثر سهامداران حقیقی وجود دارد که سهم را در قیمت فعلی به علت ارزندگی نسبت به تمام شاخصها خریداری کرده و درست زمانی که سهم رشد بالایی را تجربه میکند بجای فروش بازهم در این اصلاح قیمتها به سهم اضافه میکند.
اما در سوی دیگر حقوقیها و سهامداران عمده نه تنها پول جدیدی به بازار اضافه نمیکنند بلکه تمایل دارند با همان فروش در سقف قیمتی حداقل دوبرابر تعداد سهام را در قیمت پایینتر خریداری کنند و به نوعی درصد مالکیت را افزایش دهند. چه در بازار خودرو و چه در بازار مسکن و حتی بورس، حقیقیها آخرین نفر در فروش کالا یا سهام هستند و معمولا در خرید اولین نیستند.
برخلاف سهامدار حقیقی که دو هدف حفظ ارزش پول و کسب سود در صورت محیا بودن شرایط را دنبال میکند، سهامدار عمده و حقوقی فقط به دنبال کسب سود از طریق نوسان گیری و افزایش درصد مالکیت است. در نتیجه اخبار منفی بازار فقط برای منفعت سهامداران عمده مصرف دارد و حقیقیها چندان تمایلی به اخبار منفی ندارند و دنبال اخبار مثبت هستند تا پول بیشتری وارد بازار کنند.
از همین رو اقداماتی، چون بیمه سهام و مدیریت بازار گردانها کمک زیادی به رونق این بازار کرده، اما حقوقیها نیز باید این موضوع را درک کنند که سهامداران حقیقی تحت هیچ شرایطی حاضر به فروش سهام در قیمتهای پایینتر نیستند و تلاش آنها در جهت تصاحب سهام حقیقیها در انتهای اصلاح قیمتی تقریبا بی نتیجه است و فقط و فقط به کلیت بازار سهام لطمه میزند.
مردم معمولا یک خانه را به دو خانه، یک خودرو را به دو، یک گرم طلا را به چند گرم، افزایش میدهند و کمتر پول نقد نگه میدارند و خیلی کم پیش میآید فردی خانه را در قیمت بالا بفروشد تا در رکود بخرد. برای خودرو و سهام هم تا حدودی همین طور بوده، اما ممکن است سهام یا طلا را بفروشد و خانه بخرد یا خانه را بفروشد و سهام بخرد، ولی اهل نوسان گیری نیستند. پس اخبار در ذهن آنها و تصمیمات آنها نقشی ندارد.
پیشنهاد میشود آن دسته از سهامداران بزرگ به جای به چالش کشیدن این بازار مهم، سعی در تزریق نقدینگی بیشتر داشته باشند و شرکتها نیز کافی است همین دستورالعملهای یکسال اخیر را به درستی رعایت کنند. آنگاه در مدت کوتاهی خواهیم دید تمام سرمایههای راکد جذب بورس شدند و هرکس بر اساس میزان سرمایه و میزان مهارت و نوع استراتژی بهره لازم را برده است.
سهامداران حقیقی حتی در صورتی که اصلاح قیمتها سالیان سال طول بکشد به هیچ وجه فروشنده نیستند و نخواهند بود. مگر اینکه بازارهای رقیب مانند مسکن و خودرو روند بهتر و ریسک کمتری را طی کند که متاسفانه در سالهای اخیر روند مسکن و خودرو بهتر از بورس بود.
منبع: بورس پرس