راهی جز تغییر نظام اعتباری نیست

به گزارش می‌متالز، «علی آقامحمدی» رییس گروه اقتصادی دفتر مقام معظم رهبری در بیست‌و‌یکمین جشنواره تولید ملی-افتخار ملی اظهار کرد: آن چه که به نظر می‌آید در آستانه برنامه هفتم توسعه و سال جدید باید مورد بحث قرار بگیرد موضوع هدف اساسی این برنامه یعنی رشد ۸ درصدی است. اگر در این مسیر حرکت کنیم، از دو زاویه باید مسائل را مورد توجه قرار داد، اول ظرفیت‌های موجود برای توسعه و دیگری نسل صنعتی که قرار است آن را دنبال و بازدهی از آن دریافت کنیم. حدود ۳ سال است که نسل پنجم صنعت آغاز شده است. اگر قرار است به سمت نسل چهارم برویم و تکمیل کنیم شاهد یک عقب‌ماندگی تاریخی خواهیم بود. با نسل جوانی هم که در راه اقتصادی و معروف به نسل «زد» است، این موضوع نه با روحیه آنها سازگاری و نه با خواسته‌های آنها مطابقت دارد.

وی ادامه داد: ویژگی‌های نسل پنجم صنعت محاسبات کوانتومی، هوش مصنوعی، ارزش زمان و پایه گرفتن مبنای زمان و سایر ویژگی‌ها است. اگر در این زمینه‌ها به دنبال حرکت هستیم بدون داشتن نگاه درست که از بالا به پایین باید کار شود، به سراغ نگاه از پایین به بالا برویم در این زمینه یک نفر سرمایه‌گذار نمی‌تواند همه چیز را رقم بزند بلکه مجموعه نیروی انسانی یک شرکت و توان ملی یک کشور است که باید این موضوع را محقق کند.

آقامحمدی بیان کرد: زمانی که تغییر پارادایم رخ می‌دهد دیگر با یک سخنرانی، یک کنفرانس و یک جلسه حل نمی‌شود بلکه تغییر پارادایم نیازمند حضور گروه‌های تخصصی است و ذی‌نفعان و صاحبان قدرت و درآمد آن متفاوت است، یعنی گروه‌های دیگری اول می‌شوند. نکته مهم دیگر آن است که به جای آنکه در نسل‌های قبل، از نسبت ۲۰-۸۰ حرف می‌زدیم که ۲۰ درصد جامعه را هدایت می‌کردند الان این نسبت ۱ به ۹۹ است یعنی یک درصد جامعه این لوکوموتیو را حرکت می‌دهد. این یک درصد به صورت تصادفی و شانسی پیدا نمی‌شوند. باید تمام جامعه شرکت کنند، پس نمی‌توان بدون مشارکت همه به آن یک درصد سایری که می‌تواند ۹۹ درصد را حرکت دهد، دست پیدا کنیم. در نتیجه نخبه آن کسانی نیستند که ما انتخاب می‌کنیم بلکه یک مسابقه سراسری پایه‌ای از ابتدا است. در چنین نظامی باید نظام آموزش یکپارچه و نظام آموزش و صنعت باید به هم پیوسته باشد. یعنی در اینجا طبیعتا دولت دانشجویی در سایه خواهیم داشت. این طور نیست که کسی که دانش را یاد می‌گیرد، منتظر باشد تا کار پیدا شده و بعدا وارد میدان شود، زیرا مسائل جدید می‌شوند.

وی ادامه داد: در دوره‌های اول و دوم هر صد سال یک نسل تغییر می‌کرد، اما در نسل پنجم ۱۰ ساله نسل عوض می‌شود. پس در این سه سال ۳۰ درصد را از دست داده‌ایم. نمی‌توانیم روش شاگرد و استادی قدیم را ادامه دهیم. وقتی از استارتاپ دانش‌آموزی صحبت می‌کنیم واقعیت است. ما باید کار جمعی را از بچه‌های سه ساله آغاز کنیم؛ بنابراین فوتبال، والیال و بسکتبال برای بچه‌ها یک اصل عمومی است، زیرا مدیریت را آموزش می‌دهد. در واقع تیم‌سازی را باید از آن زمان آغاز کرد. امروز آموزش یک بازی است. باید بازی زندگی را تعریف کرد. با این موارد متاورس امری خیالی نیست و ایران باید شهر هشتم متاورس را داشته باشد. یعنی هر واقعیتی باید مجازی هم داشته باشد. برای یک شهر متاورسی هزاران بازی و گیمر جهانی نیاز است.

آقامحمدی تصریح کرد: امروز به گروهی پیشتاز نیاز داریم که مثل قبلی‌ها فکر نکنند. آن گونه جدید است و به گونه دیگری می‌اندیشند، که لیدر این موضوعات در کشور است و دیگر نمی‌توانیم یک اقتصاد امنیتی، دستوری و دولتی داشته باشیم. این موارد با امنیت ملی ما و رشد اقتصادی کشور مغایرت دارد. تاکید بر بخش خصوصی جزء لوازم انجام کار است. امروز اقتصاد‌های دیجیتال بیشترین ظرفیت را دارند. در ایران اقتصاد دیجیتال هنوز بورسی نشده است. چرا اسنپ یا دیجی کالا در بورس نیست.

وی گفت: اگر درست به این موارد نپردازیم اتفاق مهمی رخ نمی‌دهد. اتفاق بزرگ نیاز به یک مسیر جدید و تازه دارد. اگر خانه صنعت و معدن، بخش خصوصی و ... وجود دارند و کسانی می‌خواهند پیشتاز اقتصاد باشند باید حرف‌های خود را تازه کنند. نمی‌توان سنتی عمل کرد. اگر فکر افراد عوض نشود و تغیرات بنیادین صورت نگیرد، نمی‌توان تغییرات را اعمال کرد.

آقامحمدی افزود: وقتی در برنامه هفتم صحبت از تربیت ۵۰۰ هزار نفر نیروی انسانی در زمینه نرم‌افزار آمده است به عنوان یک مطلب ساده‌ای است که باید هرچه سریع‌تر اجرایی شود. اگر سازمان‌های یادگیرنده باید ایجاد شوند، باید با سرعت اجرایی شود. این موارد مقدمات شروع کار است. اگر بحث می‌کنیم که نوع کار چطور باشد دیگر نمی‌توانیم افراد بسیار فاخر و برجسته را کارمند خود کنیم و با سقفی به آنها حقوق بدهیم، آنها می‌توانند شریک کار شوند. سازمان‌ها دیگر عمودی نیستند و سازمان‌ها افقی می‌شوند. نیروی انسانی دیگر نیرویی نیست که با ثانیه‌ای ۱۰ تومان قابل اداره باشد. حداقل دستمزد با ثانیه‌ای ۱۰ تومان و به عبارتی ۸ ساعت کار روزانه (هر ساعت ۳۶۰۰ ثانیه) ضربدر ۱۰ تومان می‌شود حدودا ۷ میلیون و دویست هزار تومان. اگر یک فرد صد سال عمر کند و صد سال کار کند یک میلیارد ثانیه وقت دارد به قیمت سال ۱۴۰۲ می‌توان آن را ده میلیارد تومان خرید. اگر کسی بخواهد نیروی انسانی خود را مدیریت کند از اول تا آخر عمر را می‌توان به قیمت سال ۱۴۰۲ به میزان ۱۰ میلیارد تومان خرید، با این عدد نه زندگی و نه رفاه و نه افتخار به دست می‌آید.

وی ادامه داد: دیگر هر شغلی شغل نیست. امروز فقرا اکثر در بین شاغلان هستند، زیرا درآمد‌ها جوابگوی نیازهایشان نیست. چنین منبعی در دولت‌ها وجود ندارد که آن را تامین کند. در نتیجه باید در شغل این فرد بازدهی صورت بگیرد و باید نظام اعتباری تغییر کند. آدم‌ها باید منشا اعتبار شوند نه ملک. آدم‌ها وقتی شغلی می‌پذیرند یک اعتباری پیدا می‌کنند که برای فردی هر ثانیه ۱۰ تومان است و برای فردی شبیه رونالدو می‌تواند بسیار بسیار بالاتر باشد. در حال حاضر ۲۷۵ هزار تومان هر ثانیه رونالدو است، می‌توان آن را تا ۶۰۰ هزار تومان هم ارتقا داد، اما آیا این هدف‌گذاری را می‌توان برای نیروی انسانی داشت؟ خواهش بنده این است که در این زمینه نشست‌های متعدد برگزار شود. 

به گفته وی، به زودی واحد‌های ما با بحران نیروی انسانی مواجه می‌شوند نه با بیکاری. این موضوع نیازمند سرمایه‌گذاری و تغییرات است، در نتیجه نظام اعتباری باید تغییر کند. اکثریت قاطع جامع معتبر هستند، چرا باید بی‌اعتباری را به جامعه سرایت دهیم.

رییس گروه اقتصادی دفتر مقام معظم رهبری افزود: به اعتقاد بنده باید به سمت تغییرات بزرگ رفت. خواهش من این است خانه‌های صمت یک‌بار دیگر از اوج نگاه کنند و به سمت تغییرات بروند. ما امروز قدرت منطقه شده‌ایم؛ ما نباید این موضوع را شوخی بگیریم. در نتیجه باید به تناسب این جایگاه اقتصادی شویم.

وی افزود: زمانی یکی از مقامات فرانسه به ایران آمده بود. به او گفتم شما نمی‌توانید با ما کار کنید، چطور می‌خواهید در جا‌های دیگر با ما کار کنید. به بنده گفت شما فرانسه را قدرت جهانی می‌بینید یا منطقه‌ای؟ پاسخ دادم منطقه‌ای و نفوذ آن آفریقا، شمال آفریقا و خاورمیانه است. او گفت اما شما همه این‌ها را از ما گرفته‌اید چطور می‌خواهید با شما خوب باشیم. این نشان می‌دهد ما قدرت منطقه‌ای شده‌ایم. نباید این موضوع را شوخی گرفت. در نتیجه باید به تناسب آن برای اقتصاد فکر کرد. حوزه نفوذ موثر و مقتدرانه امروز در اختیار است که با قدرت نرم حفظ می‌شود که همان اقتصاد است. اقتصاد نرم هم چیزی است که امروز از آن صحبت می‌کنیم. اینکه رهبری فعالان اقتصادی را جهادگر می‌دانند یک اصل است.

گزارش از پایگاه خبری فلزات خاورمیانه (می متالز)