میمتالز: وزارت صمت در تحقق مطالبه بر زمین مانده رهبر انقلاب درباره «معادن» در دولتهای گذشته نقش اصلی و معاونت امور معادن این وزارتخانه نماینده حاکمیت و مسوول اصلی ایفای این نقش محسوب میگردد. رهبر انقلاب خطاب به مسوولین این بخش از حاکمیت و دولت بارها در سخنرانیها و مجالس رسمی نسبت به ضعیف بودن اقدامات این بخش از اقتصاد کشور تذکر داده اند. در ذیل به نقل برخی فرمایشات مقام معظم رهبری در این حوزه و خطاب به مسوولین میپردازیم؛
آحاد جامعه از بخش حاکمیتی متولی معادن و صنایع معدنی توقعات بجایی دارند که معاونت امور معادن وزارت صمت متولی این بخش از نیازهای جامعه میباشد. اشتغال، سهم اقتصادی آحاد جامعه از منابع زیر زمینی به عنوان بخشی از انفال، مشارکت اقتصادی و سرمایه گذاری در معدن، آموزش و آشنایی در مورد منابع فوق و معدنکاری و بالاخره اطلاع از اخبار و آمار معادن و تولیدات آنها مطالبهی عموم مردم کشورمان از مسوولین و متولیان امر میباشد. در ذیل به توضیح در مورد هر یک از موارد صدر الذکر خواهیم پرداخت.
همانطور که مستحضرید در حال حاضر جمعیتی بالغ بر ۶۶۰ هزار نفر در زنجیرهی مواد معدنی (تا تولید شمش) در کشور مشغول کار هستند (کارگروه شهید خوشنویس ۱۳۹۸). اما با توجه به اینکه تولیدات معدن و صنایع معدنی کشور ما ۰.۵ درصد و جمعیت کشورمان ۱ درصد دنیا را به خود اختصاص داده است، بهترین چشم انداز اشتغال در این بخش از اقتصاد کشوردر افق ۱۴۰۴ میبایست به عدد ۹۱۷ هزار نفر برسد (گزارش جامع معدن و صنایع معدنی – کارگروه شهید خوشنویس - ۱۳۹۹). این میزان از اشتغال با احتساب ۲۳ میلیون شاغل در کل کشور بالغ بر ۴ درصد شاغلین کشور را به خود اختصاص خواهد داد. خلق این فرصتهای شغلی در زنجیرهی تولید مواد معدنی و محصولات صنایع بالادستی معدن از وظایف حاکمیت میباشد. معاونت امور معادن و صنایع معدنی وزارت صمت به نمایندگی از حاکمیت با اتکا به طرحهای توسعهای معدنی و همچنین طرحهای زیر ساختی مربوطه میبایست اقدام به خلق این فرصتهای شغلی نماید. طرحهایی مانند اشتغال روستائیان در معادن، بکارگیری فارغ التحصیلان به عنوان ناظر معدن و صنایع معدنی و همچنین مشاغل خانگی صنایع معدنی میتواند طرحهای مطلوبی برای افزایش سهم این بخش از اقتصاد در اشتغالزایی باشد.
در موادی از قانون معادن (برای مثال ماده ۱۴) اشاره صریح به اختصاص بخشی از عوارض و حقوق دولتی به ارتقاء سطح زندگی مردم منطقه طرح معدن شده است. بدین ترتیب که دولت مکلف است پانزده درصد (۱۵%) از حقوق دولتی وصولی را به اعتبارات همان استان اضافه نماید، به طوری که تمام اعتبار یاد شده جهت ایجاد زیرساخت و رفاه و توسعه شهرستان با اولویت بخشی که معدن در آن واقع شده، اختصاص یابد. هرچند مابقی عوارضی که دولت از معادن دریافت میکند هم به طور غیر مستقیم صرف زیر ساختهای تولیدی کشور میشود، اما این بخش از سهم آحاد جامعه در بسیاری از استانها مغفول مانده و به مناطق مجاور معادن نمیرسد.
از سوی دیگر فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمهای ظالمانه و البته سوء مدیریت اقتصادی در دهه گذشته از عوامل کاهش این بخش از سهم اقتصادی مردم میباشد چرا که درآمد ناشی از معادن یا صرف توسعه خود بخش معدن میشود یا در بخشهای زیر ساختی مهم استان مثل راه سازی، پروژههای انتقال منابع انرژی، آب و ... هزینه میشود و مردم آن را به طور مستقیم در درآمد خود احساس نمیکنند. حتی اگر از اختصاص مستقیم این منابع به سفره اقشار جامعه صرف نظر کنیم در بحث اختصاص این منابع به زیر ساخت استانها هم بی عدالتیهای فراوانی وجود دارد که از معاونت وزارت صمت توقع میرود این مساله را رصد و اصلاح نماید. همچنین با ترغیب تشکلهای معدنی و تعاونیهای معدنی روستایی و حمایت تسهیلاتی از آنها سهم آحاد جامعه را به طور مستقیم از معادن افزایش دهد.
این حق طبیعی هر ایرانی است که در صورت تمایل بخش یا تمام سرمایه خود را در این بخش از اقتصاد سرمایه گذاری نماید. ایجاد زمینه مناسب برای اجرایی شدن این تصمیم بر عهدهی حاکمیت است. سرمایههای سر درگم و نقدینگی بلا استفادهای که در بین آحاد جامعه دست به دست میشود، در بازار دلار، زیورآلات، مسکن و ملک و ... به شکل سرمایه مرده اقتصاد مجتمع میشود و هیچ تاثیری در شکوفایی اقتصاد کشور ندارد. تعاونیهای محلی و فارغ التحصیلان، بورس و افراد حقیقی و حقوقی (شرکتهای خصوصی) فرصتهای مناسبی برای حاکمیت برای جذب این سرمایهها هستند.
بخش معدن از منظر اطلاع رسانی و آموزش بخش مغفولی از اقتصاد ماست. دلیل اصلی این امر آمار اشتباه بانک جهانی و وزارت اقتصاد و بانک مرکزی از سهم این بخش از تولید نا خالص داخلی میباشد که طبق گزارش این منابع حدود ۱ درصد است، در حالی که تحقیقات نشان از سهم ۵.۳ درصدی معدن از تولید ناخالص داخلی دارد (گزارش جامع معدن – کارگروه شهید خوشنویس - ۱۳۹۹). این مساله دلیل اصلی بی توجهی سیاستگذاران اقتصادی به این حوزه میباشد که به بخشهای مختلف جامعه علی الخصوص بخش آموزشی کشور و به طور خاص مدارس تسری یافته است. آن چنان که در کتب درسی از دبستان تا پایان متوسطه صحبتی جدی از معدن و ذخایر کشور و اهمیت آن نمیشود. محل دیگر این کم توجهی رسانههایی مانند مجلات، روزنامهها، صدا و سیما، نمایشگاهها و فضای مجازی میباشند که با یک برنامه ریزی قطعا برنامههای آنها قابل اصلاح میباشد. تاثیر افکار عمومی آگاه از این بخش، بر شکوفایی آن، امری بدیهی و غیر قابل انکار است.
این حق مردم یک کشور است که از آخرین وضعیت منابع زیر زمینی و خدادادی خود مطلع باشند. ارائهی اخبار و آمار صحیح از معادن و تولیدات آنها چند ویژگی مهم دارد؛
با یک برنامه ریزی صحیح و به طور دورهای میتوان مخاطب عام و خاص جامعهی معدنی را از این اطلاعات ارزشمند بهرهمند نمود. استفاده از ظرفیتهای آماری مثل مجلات تخصصی، رسانهها و ... از ابزار مناسب این مبحث میباشد.
این بخش از جامعه توقعاتی فراخور حال و فراتر از عامهی مردم از بخش حاکمیتی معدن دارند. حفظ و شناسایی ذخایر، شکوفایی و فعال شدن معادن، توسعه و تکمیل زنجیره ارزش، ایجاد اشتغال تخصصی و کارشناسی، دیده شدن و بکارگیری طرحهای نوآورانه، ارتباط معدن با دانشگاه و NGOها و بالاخره نخبه پروری و کشف استعدادها از توقعات به جای این بخش فرهیخته از جامعه است.
تحقیقا اشتغال در تمام بخشهای اقتصادی تابعی از تولید است. با عنایت به متناسب نبودن تعداد فارغ التحصیلان با طرحها و مجموعههای معدنی و بالتبع ظرفیتهای شغلی آنها، برای افزایش سطح اشتغال این بخش از جامعهی علمی کشور میبایست به شغلهای نظارتی و کیفی مانند مسوولیت فنی صنایع معدنی و یا کنترل کیفی محصولات آن روی بیاوریم. همچنین با توجه به نیاز کشور به تدوین و تالیف آمار و اطلاعات صحیح میتوانیم بخشی از نیروی انسانی را به این مراکز اختصاص دهیم. محل دیگر مورد نیاز کشور شرکتهای مشاوره معدنی هستند. در نهایت و پس از اقدامات خلاقانه مدیریتی در این بخش، بخش حاکمیتی میبایست اقدام به اطلاع رسانی عمومی نماید تا فارغ التحصیلان و کارشناسان از آن بهرهمند شوند.
یکی از گله مندیهای کارشناسان و نخبگان معدنی کشور نبودن خریدار و گوش شنوا برای طرحهای نوآورانه آنها ست. طرحهایی که گاها موجب جلوگیری از خروج سرمایههای انسانی و مغزها و البته بسیاری مواقع خروج ارز از کشور میشوند. پیشنهاد میشود برای انجام این مهم "کمیتهی بررسی طرحهای نوآورانه و ارتباط با دانشگاه " در سطح معاونت معدن وزارت صمت تشکیل گردد.
بیش از ۲۵۰ طرح معدنی در مقیاس ملی در حال انجام است که بخشی زیر ساختی، بخشی معدنی و بخشی مربوط به صنایع معدنی میباشد. این طرحها محل مناسب برای بکارگیری فارغ التحصیلان دانشگاهی مرتبط میباشد. تعریف یک فرآیند برای جذب نخبگان و دانشگاهیان به فضای کسب و کار در طرحهای معدنی کار مشکلی نخواهد بود. تشکیل "کمیته استعداد یابی و تربیت مدیر" از راهبردهای این مهم میباشد.
پیشنهاد میشود برای انجام این مهم "کمیتهی بررسی طرحهای نوآورانه و ارتباط با دانشگاه" در سطح معاونت تشکیل شود. سپس ساز و کاری برای ایجاد این رابطه به شکلی که در کشورهای پیشرفته صنعتی در جریان است (پروژه محور) تعیین گردد.
این مجموعهها فرصتی برای ترجمان و گفتمان بین معدن و دانشگاه هستند. این در حالیست که بروکراسیهای اداری دست و پا گیر را در مسیر خود ندارند و محل مناسبی برای ایجاد ادبیات مشترک بین معدن و دانشگاه و مراکز علمی میباشند. تعامل و حمایت از آنها باعث شکوفایی ظرفیتهای دانشگاهی در جهت تولید در بخش معدن کشور خواهد بود.
سالهاست که دغدغه کشور در بخشهای اقتصادی نداشتن مدیر متعهد، متبحر، با تجربه و باسواد است. یافتن مستعدین و آموزش آنها از مسوولیتهای معنوی بخش حاکمیت معدن است. تشکیل کمیته استعدادیابی و تربیت مدیر که به طور پایلوت در کارگروه تحقیقاتی معدنی شهید خوشنویس تجربه شد (امروز و در طول دو سال بیش از ۲۰ مدیر جوان در این کمیته تربیت و آماده ورود به بدنهی اجرایی و مدیریتی کشور شده اند) از الزامات افق گذاری و سیاست گذاری مدیریتی این بخش از اقتصاد کشور است.
از مهمترین اقدامات لازم بخش معدنی دولت سیزدهم اصلاح و آماده سازی زیر ساختها و مجموعههای حاکمیتی بخش معدن کشور است که در ذیل به تفصیل و تفسیر آن خواهیم پرداخت.
در بخش معدن و صنایع معدنی کشور بیش از ۵۲۰ ماده و تبصره قانونی مصوب در مجلس شورای اسلامی و هیات دولت وجود دارد. بسیاری از آنها یا نیاز به اصلاح دارند یا نیاز به تاکید و الزام. پرداختن به این مهم که بیش از ۴۰ درصد از مشکلات بخش معدن را شامل میشود از مهمات امور در اولویت است. گپهای فراوان در این مواد قانونی وجود دارند که عرصهای برای سوء استفاده سودجویان در بخشهای مرتبط و حتی در مدیریت ارشد این بخش از کشور شده است. برای مثال؛ دخل و تصرف واگذاری محدودهها و پهنهها در موادی از قانون به وزیر و به نیابت از آن معاون وزیر داده شده که در ابتدای همین سال ۱۴۰۰ دستخوش سو استفاده قرار گرفته است. یا حضور بهره برداران و کارمندان در هیات مدیره نظامات مهندسی استانها و کشور که عامل اصلی فساد نظامات مهندسی میباشد.
حراستها و برخی از نهادهای نظارتی مهم کشور از غیر متخصص بودن نیروی انسانی خود رنج میبرند و این مشکل را به بررسی و تحلیل موارد ارجاعی تسری میدهند و باعث آسیب مسیر بررسی میگردند. اگر به یکی از سازمانهای مرتبط با معدن کشور مراجعه کرده باشید و مشکلی شبیه به امضای طلایی برایتان ایجاد کرده باشند میبینید که حراست آن سازمان به راحتی توسط مجرم که متخصص با تجربهای هم هست دور زده میشود و ما حصلی جز آسیب فرد متقاضی در بر نخواهد داشت. به نظر میرسد تمام سازمانهای زیرمجموعه معاونت امور معادن میبایست حداقل یک نیروی متخصص متعهد در این زمینه بکارگیری نمایند.
این سامانه که مهم ترین بخش از فرآیند هوشمند سازی سازوکارهای اداری، مالی، فنی، آماری و ... بخش معدن کشور است در بحث واگذاری و نگهداری، نظارت بر عملکرد، ارتقاء، سرور و فضای مورد نیاز، ایمنی، شرح وظایف و دامنه آن، اتصال به بخش اجرایی معادن و بالاخره ارتباط با پنجره واحد مندرج در قانون مشکلات بسیار دارد و نیازمند بررسی و اصلاح جدی است.
در ذیل معاونت امور معادن وزارت صمت سازمانها، شوراها و کمیتهها، شرکتها، طرحها و صندوق بیمه سرمایه گذاری و ... وجود دارند که بسیاری از آنها نیاز به اصلاح ساختاری جدی در ۳ مبحث مربوط به روابط، وظایف، عملکرد دارند. به عنوان مثال شورای عالی معادن که با عملکرد بسیار ضعیف امروز به قتلگاه معدن کشور تبدیل شده است و یا موازی کاری سازمان ایمیدرو با سازمان زمین شناسی و یا تعارض منافع سازمان انرژی اتمی با وزارت صمت و ... ؛ که نیازمند اصلاح جدی میباشد.
در این بخش پیشنهاد میشود "کمیته تحلیل عملکرد" برای مدیران تشکیل شود. در این کمیته کارنامه قبلی مدیران مورد تحلیل قرار گرفته و امتیاز دهی میشود. امتیاز مدیر تعیین کنندهی جایگاهش در ساختار مدیریتی کشور از ارشد تا اجرایی و پائینتر طبقه بندی خواهد شد.
حتی اگر برای اصلاح ساز و کارها و ساختارها از همین امروز شروع کنیم حداقل یک سال تا به ثمر رسیدن برنامهها فرصت لازم است. این یک سال زمان خوبی برای از بین رفتن بخش دیگری از استعدادها و ظرفیتهای بخش معدن کشور خواهد بود. بهترین راه برای استفاده از زمان و حفظ منابع و مقابله با چالشهای مانع تولید در بخش معدن تشکیل کمیته اضطراری مقابله با چالشها و موانع تولید در بخش معدن کشور میباشد. چالشهایی مانند؛ ماشین آلات، صادرات، فساد در زنجیره تولید و عرضهی کامودیتیها، معارضین نهادی و محلی، حقوق دولتی و ۴۰ عنوان مشکل دیگر.
از اقدامات عملیاتی و اصلاحی که بگذریم میرسیم به افق گذاری و تدوین و تنظیم برنامههای کوتاه، میان و بلند مدت. برنامهها اگر بر اساس تجربه و واقعیت استعدادها و منابع ترسیم شوند همچون ریلی مسیر حرکت و توسعه را هموار و سرعت فرآیندها را به سوی مقصدی معلوم تقویت خواهند کرد. در ذیل اشارهای به عناوین برنامه ریزیهای مورد نیاز برای بخش معدن کشور در معاونت امور معادن خواهیم نمود؛
*لازم به ذکر است "کارگروه شهید خوشنویس" در تمام عناوین فوق الذکر برنامههایی را در طول سالهای گذشته طراحی و آماده سازی نموده است.
با توجه به اهمیت تشکیل کمیتهها در شرایط بحرانی فعلی در ذیل معاونت امور معادن به رهبری ایشان و یا قائم مقام وی در ذیل به اختصار و تنها عناوین کمیتههای مورد نیاز در راهبری بخش معدن کشور آمده است؛
منبع: کارگروه تحقیقاتی معدنی شهید حسام خوشنویس (کارگروه معدن دولت سایه - پاییز ۱۴۰۰)