به گزارش میمتالز، مقام معظم رهبری از ابتدای سال ۱۴۰۱ و همزمان با اعلام شعار سال تحت عنوان «تولید، دانش بنیان، اشتغال آفرینی»، حرکت به سمت دانش اقتصاد دانش بنیان را به نفع کشور خواندند و تاکید کردند: «به طور قاطع باید به سمت اقتصاد دانشبنیان حرکت بکنیم؛ یعنی اینکه دانش و فناوری پیشرفته نقشآفرینیِ فراوان و کاملی داشته باشد در همه عرصههای تولید. اگر ما این سیاست را دنبال کردیم و دانش را پایه و زمینه اقتصاد کشور قرار دادیم و بنگاههای اقتصاد دانشبنیان را افزایش دادیم، منافع زیادی برای کشور و برای اقتصاد کشور خواهد داشت.»
حضرت آیت الله خامنهای شرکتهای دانش بنیان را پایه اساسی برای رسیدن به قدرت واقعی اقتصادی، هویت ملی و در نهایت قدرت سیاسی مطرح کردهاند. به عبارتی دیگر، در منظومه فکری ایشان، ظهور و بروز شرکتهای دانش بنیان در حوزههای مختلف میتواند بستر رشد اقتصادی را فراهم آورد که یکی از این بخشها، حوزه «معدن» است.
ایشان طی سخنرانی هایشان خطاب به مسوولان کشور به انجام اقدامات جدی در زمینه جلوگیری از «خامفروشی» سنگهای معدنی قیمتی، فرآوری آنها در خارج و بازگرداندن به کشور با چند برابر قیمت تاکید داشتهاند.
از سوی دیگر معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری هم حوزه معدن را یکی از بخشهایی دانسته که در عرصه علم و فناوری مغفول مانده و نیاز دارد که دانش بنیانها با ورود به این حوزه، روند پیشرفت بومی سازی و درآمدزایی در صنایع معدنی را سرعت ببخشند.
از آنجایی که بارها مشکلات و چالشهای حوزه معدن از سوی کارگزاران، شرکتها و سرمایه گذاران مطرح شده و مقام معظم رهبری به رفع این موانع تاکید کردهاند لازم است مسوولان کشور به دنبال راهکارهای حل مسائل در این حوزه باشند.
با توجه به اهمیت موضوع «معدن»، بهره وری از آن برای رشد اقتصادی کشور و استفاده از پتانسیل شرکتهای فناورانه، دو مدیرعامل شرکت دانش بنیان فعال در صنعت معدن به خبرگزاری مهر دعوت شدند تا به بیان چالشهای سر راهشان بپردازند. یکی از آنها شاهد شیرین، مدیرعامل شرکت دانش بنیان سازنده تجهیزات معدنکاری زیرزمینی (سازنده ماشین آلات و تجهیزات مکانیزاسیون معادن زیرزمینی و پروژههای تونل سازی شامل ماشین الات حفاری، بارگیری، باربری) است و دیگری علی دلیر، مدیر عامل شرکت دانش بنیان فعال در عرصه آنالیز مواد معدنی مستقر در پارک فناوری پردیس فعال است.
عدم اعتماد صنعت معدن به شرکتهای دانش بنیان، بروکراسیهای اداری و عدم آگاهی مدیران میانی رده پایین از دستاوردهای حوزه علمی، تحریم داخلی، واردات بی رویه تجهیزات و ماشین آلات، عدم پذیرفتن تکنولوژی در بدنه قدیمی صنعت معدن و… از جمله مواردی بود که در نشست فعالان دانش بنیان به عنوان چالشهای شرکتهای دانش بنیان حوزه معدن مطرح شد.
مشروح این گفتگو را در زیر میخوانیم:
دلیر: حدود ۱۰ سال گذشته مقام معظم رهبری در سفری که به استان خراسان جنوبی داشتند به خروج از اقتصاد نفتی و جایگزینی آن با معدن تاکید کردند. صحبت ایشان ارتباطی به مشکل خرید نفت نداشت بلکه بیشتر به کاهش مصرف نفت نسبت به فضای بین المللی و استفاده از تکنولوژی مرتبط بود. از آنجا که از آن زمان در زمینههای علمی فعالیت میکردیم متوجه فرمایشات رهبری در این خصوص شدیم.
در حال حاضر بهترین جایگزین نفت، همان مواد معدنی است، زیرا ما در کشورمان ذخایر خوبی داریم و جز ۱۰ کشور برتر دنیا هستیم. روند اکتشافات در کشور ما به صورت سنتی انجام میشده، اما طی یک دهه اخیر با ظهور شرکتهای دانش بنیان اکتشافات به روزتر شده است، اما با این حال در زمینههایی نظیر اکتشافات نسبت به جایگاه اصلی در جامعه بین الملل فاصله داریم. اکتشافات معدنی کشور ما کمتر از ده درصد است. در واقع میتوان گفت با توجه به اینکه در حوزه معدن فرصتهای زیادی داریم عملاً در سطح بین المللی کاری انجام ندادهایم. معدن در کشور ما حوزه کوچکی نیست. اگر جایگاه معدن در کشور رونق پیدا کند طبیعتاً صنایع تبدیلی و تکمیلی در این صنعت رشد خوبی خواهند داشت. برای این اقدام نیاز به تکنولوژی است که خوشبختانه شرکتهای دانش بنیان از مدتها پیش در این زمینه ورود کردهاند.
شیرین: ایران جز ۱۰ کشور برتر جهان از نظر ذخایر معدنی است؛ ما در کشور ۶۸ نوع تنوع ماده معدنی و ۳۷ میلیارد تن ذخایر اکتشافی شناسایی شده قطعی داریم و براساس اعلام جوامع بین المللی معدنی، ذخایر احتمالی اکتشاف شده کشور ایران برابر با ۵۷ میلیارد تن است.
اما میتوان گفت که تا به امروز کمتر از ۱۰ درصد کار اکتشافی در کشور انجام دادیم و متأسفانه کمتر از ۵ درصد تولید ناخالص داخلی ما از معدن تغذیه میکند. همچنین از دیدگاه استخراج و اکتشافات تکمیلی معدنی، شاید جز دهههای پایینی کشورهای معدن خیز جهان باشیم و دلیل آن هم عدم توجه به بکارگیری تکنولوژی مربوطه در این حوزه است.
خیلی از معادن بزرگ و ارزشمند ما دولتی و برخی معادن کوچک متعلق به بخشهای خصوصی هستند؛ معادن بزرگ امکان تأمین تجهیزاتی همچون ماشین آلات سنگین را با پشتیبانیهای دولتی دارند و این موضوع در معادن خصوصی کوچک و متوسط کمتر امکانپذیر است. به عنوان مثال در ماههای گذشته مدیران خانه معدن ایران، در حال رفت و آمد با وزارت صمت جهت پیگیری و بررسیهای مربوطه هستند.
شیرین: قطعاً استفاده از تکنولوژی در بخشهای اکتشافی، استخراجی و فرآوری، کمک شایانی به افزایش میزان تولید در معادن ایران میکند تا این صنعت به جایگاه اصلی خودش برسد. بر اساس مدارک و اسناد بالادستی موجود، قطعاً معدن میتواند جایگزین نفت باشد حتی با وجود اینکه خلط مبحثهایی در این حوزه وجود دارد.
در حال حاضر موضوعی که به زعم من بعنوان یک کارشناس در حوزه معدن اهمیت دارد، توجه به عدم اطلاق خام فروشی نسبت به تمام انواع مواد معدنی استخراجی کشور است؛ ما نمیتوانیم برخی از مواد معدنی را در سطح اقتصادی و کیفی مطلوب فرآوری کنیم، زیرا دانش آن فراوریها در کشور وجود ندارد؛ یا اینکه میزان مصرف داخلی برخی از مواد معدنی مانند سنگ آهک، سنگ گچ وسنگ، نمک وجود دارد، ولی توان استخراجی و تولیدی آنها نیست؛ در حالی که این بخش از تولیدات مواد معدنی کشور قابلیت صادرات و ارز آوری دارند.
با پشتوانه توانمندیهای مهندسان و محققان کشور، میتوان گفت موضوعی در حوزه معدن نیست که نتوانیم به تکنولوژی آن دست پیدا کنیم و این موضوع تنها نیازمند اولویت بندی توسط اهالی این حوزه، حمایتهای مادی و معنوی و همچنین اختصاص زمان مورد نیاز است.
شیرین: بله. دانشمندان ایرانی میتوانند به راحتی فراوری را انجام دهند؛ تاکنون این توانایی را در حوزههای اپتیک، نظامی، هستهای، تجهیزات پزشکی و دارویی و… دیدهایم، اما متأسفانه بدنه ارشد معدنی کشور قدیمی است و ورود تکنولوژی جدید و افراد جوان را به سختی میپذیرند که این یکی از مشکلات اساسی ما طی ۱۰ سال اخیر در حوزه معدن است؛ ما جنگیدیم که بگوییم میشود. ما توانستیم طراحی و ساخت دستگاههای حفاری تونل برای پیشروی تونلهای زیرزمینی را در ایران بومی سازی کنیم و بسازیم که نیاز به سرمایه گذاری سنگینی داشت؛ این ماشین را در پروژههای مختلف به کار گرفتیم تا بعد از ۷-۸ سال به دستگاهی که ساختیم اعتماد کنند.
اگر قرار بود با پشتیبانی مناسب دولتی و با تسهیلات کنونی و وامهای کم بهره ۶ سال گذشته محصول خود را تولید کنیم قطعاً در حال حاضر تکنولوژی ما جز برترینها بود و الان هم در صورت انجام حمایتها، این مهم در سالهای آتی اتفاق خواهد افتاد. باید مشخص شود که کدام بخش معدن از تکنولوژی بهره نبرده و ضعف دارد تا با ایده پروری محصولات مورد نیاز تولید شود و ایرادات محصول تولید شده مشخص شود. تاکید میکنیم که میتوانیم به هر تکنولوژیای در این عرصه دست یابیم.
باید با اعتماد به دانش ایرانی و دانش بنیانها اجازه نوآوری در محصولاتی که مزیت رقابتی دارند داده شود تا بتوانیم تکنولوژیهای کاربردی در این صنعت را به روزتر کنیم و مسیری که آمریکا و اروپا در مدت زمان ۵۰-۱۰۰ سال طی کردهاند را ظرف ۵-۱۰ سال بپیماییم و با علم روز آنها رقابت کنیم.
شیرین: ما توانستیم با آینده پژوهی در حوزه معدن، ورود کنیم؛ آینده ایران به خصوص در معادن بزرگ به سمت معادن زیرزمینی است، اما اکنون علاقهای به ورود در عرصه معدنکاری زیرزمینی وجود ندارد و آن هم بدلیل اینکه اولاً متأسفانه احساس میشود که علم آن را نداریم و دوم اینکه هنوز ترس از معدنکاری زیرزمینی بدلیل عدم بکارگیری مکانیزاسیون و ماشین آلات مربوطه وجود دارد.
چشم انداز بخش معدن در کشور روشن است و عدم وجود تکنولوژی، آینده معدن را با مشکل مواجه میکند. زمانیکه محدود به روشهای سنتی باشیم جایگاه تکنولوژی مغفول میماند. اکنون در معادن زیرزمینی تناژ استخراج مطلوبی نداریم و تلاش جدی جهت افزایش راندمان بخصوص در بخشهای دولتی نمیشود که این ناشی از آن است که احساس میکنیم با همین تناژ نیازهایمان مرتفع میشود. به اعتقاد بنده اگر از آینده پژوهی بهره ببریم و به داشتههایمان قانع نباشیم و جهان آینده را نگاه کنیم قطعاً میتوانیم جایگاه معدن را رشد دهیم.
قطعاً مدیران جوان و بسیار ارزشمندی داریم که میتوانند با اقدامات علمی باعث ایجاد جهشهایی در صنعت معدنکاری شوند؛ البته که در معادن آهن، مس و برخی دیگر از مواد معدنی جهشهایی ایجاد شده، اما این موضوع باید در مورد تمامی جنبههای معدنکاری شکل بگیرد.
اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ شمسی، درخواست خرید سنگ آهن در چین بسیار بالا رفت که بلافاصله استرالیا اقدام به خرید کشتیهای حدود ۵۰۰ هزار تنی کرد و حجم زیادی از نیاز چین را برطرف کرد. ما در آن زمان شروع به افزایش ظرفیت استخراجی سنگ آهن کردیم که تقریباً نیاز بازار چین اشباع شده بود و مجبور شدیم به صنعت فولاد داخلی جهت استفاده از تمام عیارهای این سنگ آهنها فشار آوریم، زیرا از قبل آینده پژوهی در این خصوص نداشتیم.
ما باید برای صنایع بالا دستی از قبل برنامه ریزی و بازارسازی کنیم و نیازمندیهای مربوطه برای دستیابی به اهداف را بصورت مدون مشخص کنیم. این موضوع کمک میکند که اهداف کلان و خرد سرمایه گذاریها و تولید مشخص شده و در آن جهت اقدامات لازم از سوی بخش خصوصی و بخش دولتی، هرکدام به فراخوان مسوولیتها و با پرهیز از موازی کاری و یا رقابت نامتوازن انجام خواهد پذیرفت. تاکنون این زنجیره به صورت مطلوب شکل نگرفته است و وجود قوانین خلق الساعه به آینده روشن معدن ضرر میرساند.
دلیر: صحبتهای مهندس شایان در این قضیه درست است که دانش بخش معدن مانند بقیه بخشها ملموس نیست. تقریباً بخش معدن بین تمام حوزهها فقیر واقع شده است؛ اینکه چه خدمات و چه فناوریهایی در این بخش قابل کاربرد است هنوز مشخص نشده و دلیل آن هم عدم وجود نگاه درست به معدن بوده است؛ هر کسی در بخش معدن فعالیت کرده چه به صورت سنتی -نیمه سنتی و چه علمی به تنهایی کار خودش را انجام میداد. مرزها برای خروج ماده معدنی باز بود و مانعی برای تحقیقات روی حوزه معدن وجود نداشت. اما جدیداً رجوع به این موضوع برای کسب ارزش افزوده بهتر شده است.
طی یک دهه اخیر سرمایه گذاران غیر معدنی به بخش معدن ورود کردند، زیرا سرمایه گذاری در این بخش مطلوب است و نرخ بازگشت سرمایه خوبی دارد. زمانیکه استخراج روباز به صورت نیمه سنتی کار میشود و هزینه آن کم است حاشیه سود بیشتر خواهد شد؛ توجیه اقتصادی این بخش به سمت فعالیتهای زیرزمینی و طراحی استخراجهای به روز دنیاست که قبل از این نبوده است.
البته که معضل اصلی عدم وجود منابع درست ماشین آلات است که در این خصوص منابع داخلی مناسبی وجود ندارد؛ در حال حاضر مثلاً صنایع پزشکی نیاز به تجهیزات کوچکتر و های-تکی دارند، اما بخش معدن به ماشین آلات استخراجی و فراوری نیاز دارد که در این خصوص منبعی وجود ندارد.
دلیر: تحریم و عدم همکاریها. البته که ما تحریمها را دور میزنیم، اما عدم همکاریها بیشتر خود را بروز میدهد چراکه وقتی حرفی میزنیم نتیجهای نمیگیریم و اصولاً گفتن آن هم فایدهای ندارد.
معاونت علمی فراخوانی برای تشکیل یک کنسرسیوم متشکل از شرکتهای دانش بنیان منتشر کرد تا غیر دولتیها و شرکتهای دانش بنیان در اندازههای مختلف در حوزه معدن کنار هم جمع شوند و هم افزایی داشته باشند. در کل حدود ۷۰ شرکت دانش بنیان فراخوان شدند و در نهایت اولین کنسرسیوم شرکتهای دانش بنیان معدنی تأسیس شد؛ خیلی از جوانها با تواناییهای زیاد در این کنسرسیوم حضور دارند، اما نمیتوانند با موانع فضای جاری کشور محصول خود را به مرحله تجاری سازی و به تولید برسانند.
ما برای یکی از دستگاههایی که نیاز داشتیم به شرکتی مراجعه کردیم که در یک زیرپله کار میکردند در فضای ناشناختهای که کسی کمک نمیکند؛ این نشان میدهد که دانش وجود دارد و تحریم هیچ مشکلی برای ما به وجود نخواهد آورد. سخت است، ولی شدنی است.
ما قوانین خوبی در کشور داریم؛ تصمیماتی که در رأس کشور خبری میشود خوب است، اما متأسفانه از رده مسوولین عالی رتبه به پایین تصمیماتی گرفته میشود که کار پیش نرود. این سختی در رده مدیران سطح میانی و پایین دستی است؛ این مدیران به کشور خیانت میکنند.
ما قوانین خوبی در کشور داریم؛ تصمیماتی که در رأس کشور خبری میشود خوب است، اما متأسفانه از رده مسوولین عالی رتبه به پایین تصمیماتی گرفته میشود که کار پیش نرود. این سختی در رده مدیران سطح میانی و پایین دستی است؛ این مدیران به کشور خیانت میکنند و اینها در تمام بدنه سازمانها و ادارات حضور دارند. چطور ممکن است کسی که از چندین گزینش عبور کرده و آموزش دیده یک مانع باشند؛ معمولاً در تابلو اعلانات «کرامت ارباب رجوع» مطرح شده که این کرامت کجاست؟. اقداماتی که ما در این شرکت انجام میدهیم در حوزه آنالیز مواد معدنی است که از اهمیت بالایی برخوردار است. همانطور که آزمایشات در جراحی، صنایع غذایی و … مهم است آنالیز و تحلیل مواد معدنی در اکتشافات در حوزه معدن دارای اهمیت بالایی است و مبنای تصمیم گیری مدیران و سرمایه گذاران در این حوزه است.
چرا جذب سرمایه گذاری درست در معدن نداریم، چون دیتای درستی نداریم. قوانین وجود دارند، اما اجرا نمیشود و این نشانه عدم همکاری هاست.
با تمام فراز و نشیبها مانند افزایش نرخ افسار گسیخته دلار و کرونا که صنایع را با مشکل مواجه کرد، توانستیم شرکت دانش بنیانمان را بدون حقوق معوقه، بدون چک در بازار و بدون دریافت یک ریال از تسهیلات بانکی سرپا نگه داریم. اما تاکنون بیش از نیمی از توان ما صرف رفع موانع شده است.
در حال حاضر بیش از ۵ سال است که برخی دستگاههای ما در گمرک هستند و مستهلک شدهاند؛ این دستگاهها برای ارائه خدمات به محققان شرکتهای دانش بنیان و تولید کنندگان صنایع معدنی و در راستای تولید در معدن تهیه شدهاند.
نمیتوان برخی مسائل را باز کرد. در سالی که شعار آن به شرکتهای دانش بنیان ارتباط دارد نباید هدف مسوولان فقط پوشش خبری، شوآف و تولید محتواهای غیرقابل اجرا باشد.
دلیر: برای بومی سازی بعضی از دستگاههای خط فراوری و تولید زمان زیادی لازم است و تولید برخی از آنها باعث میشود ما از اقتصاد جهانی عقب بمانیم؛ اگر اکنون هم بخواهیم به دنبال تولید یک دستگاه جدید فوقهای-تک برویم فوق العاده هزینه بر و زمان بر است. البته که برخی محققان ما در صنایع نظامی پزشکی و … به خوبی درخشیدند و این توانایی وجود دارد، اما طبیعتاً زمان زیادی میطلبد.
مقام معظم رهبری هم تاکید دارند که جلوی واردات محصولاتی که در داخل به تولید میرسد گرفته شود؛ اگر محصولی نیاز است و در کشور تولید نمیشود حتماً باید مورد حمایت برای واردات قرار بگیرد. در حال حاضر مواد اولیه شرکت ما در گمرک با نامهای دیگری میماند، ولی از طرفی انواع و اقسام پوشاک وارداتی به کشوروارد میشود و این جور در نمیآید.
اکنون به مرحلهای رسیدهایم که ما به عنوان یک شرکت دانش بنیان در حوزه آزمایشگاه مواد معدنی نسبت به انجام پروژهها درب شرکتمان را بستهاند؛ ما میتوانیم کار کنیم، اما باید هزینه بیشتری برای بدست آوردن دیتاهای دقیق صرف کنیم و این کار فرسایشی است. این بخشی از مشکلات معدن است و برخی مشکلات به ماشین آلات، اکتشافات به روز دنیا، اکتشافات عمیق که در پیش رو داریم نیز تعمیم داده میشود.
شیرین: تقریباً مشکلات همه فعالان فناور در حوزه معدن مشترک است. ما در شرکت دانش بنیان خود امروز «طراحی» داریم و هفتاد درصد تولیدات ما داخلی است. اگر قرار بود کپی سازی دستگاههای خارجی را در پیش بگیریم تنها میتوانستیم به تکنولوژی پنجاه سال پیش آنها دست پیدا کنیم. ما در این شرکت دانش بنیان با تحقیق و توسعه پیش میرویم؛ کاری که شرکتهای بزرگ سوئدی و آمریکا انجام میدهند.
دستگاههایی که در این شرکت به تولید رساندیم فول رباتیک و هوشمند است که قابلیت برنامه ریزی دارند و میتواند همزمان با حفاری و استخراج، حمل مواد حفاری شده را نیز به خوبی انجام دهد. اگر اکنون بخواهیم دانشهای کسب شده براساس تحقیق و توسعه خود را در تولید محصولات استفاده کنیم، مشتریان داخلی ما نمیتوانند هزینههای آن را بپردازند و شاید در حال حاضر اصلاً علاقهمند به داشتن چنین محصولاتی نباشند؛ ما علم را داریم و مشکل، رهایی از روشهای دستی و سنتی است.
شیرین: درست است. نانو، بایو، صنعت دارو، پزشکی و … به علوم ملموس تبدیل شدهاند، زیرا برای این حوزهها بازارسازی انجام شده است، اما شاهد هستیم که استخراج معادن زیرزمینی اغلب همچنان دستی و کم راندمان است؛ خیلی از معادن ریزش میکنند، بعضی دچار انفجار میشوند و برخی بدلیل راندمان پایین از حالت اقتصادی خارج و تعطیل میشوند. به عنوان مثال ظرف یکسال گذشته دو انفجار در معادن کشور داشتیم.
کشور ما زغال سنگ خیز است. ادعای استخراج حداقل دو میلیون تن زغال سنگ داریم که خاستگاههای اصلی آن در طبس و کرمان است. این در حالی است که حدود دو تا دو و نیم میلیون تن کسری زغال سنگ داریم چراکه به معادن کوچکمان بها ندادهایم.
بی توجهی به محصولات ساخت داخل حوزه معدن تا جایی پیش رفته که ما محصولی با سطح کیفی کشورهای امریکایی و اروپایی با قیمت قابل رقابت با نمونههای چینی در ایران به فروش میرسانیم با خدمات پس از فروش، گارانتی و آموزش رایگان!
طی ۱۰ سال با سرمایه گذاری شخصی این صنعت را به جایگاه فعلی رساندهایم. جنگیدیم و خواهیم جنگید.
برخی مدیران میانی هستند که تصمیماتشان مشکل ساز است و گاهاً شبیه به خیانت به منابع ملی رفتار میکنند. به عنوان مثال در استخراج معادن زیرزمینی روشهای انفجار و مکانیکی وجود دارد و به این معناست که نباید در هر شرایط خاک و سنگی با استفاده از روش آتشباری و انفجار به حفاری پرداخت و باید از روشهای مکانیکی استفاده کرد. همچنین در معادنی که جبهه کار متشکل از سنگ بکر و بدون درز و شکاف است و مقاومت فشاری و برشی سنگ در آنها زیاد است نباید به سراغ روشهای مکانیکی رفت، زیرا بهترین روش انفجار است. این دو دوتا چهارتای علم است.
در یکی از بزرگترین ذخایر سرب و روی کشور قابلیت مکانیزاسیون وجود دارد ما تقریباً نزدیک به رایگان روش مکانیکی را در آن معدن در اختیار قرار داریم و میتوانیم حفاری را با راندمان بسیار مطلوبی انجام دهیم. امروز بعد از پیگیری و نامه نگاریها درصدد بودیم که از تکنولوژی مکانیزه داخلی در این معدن استفاده کنند و ۴۰ درصد افزایش تولید را در آن معدن تضمین میکنیم، اما متاسفیم که مقاومت بدون دلیل فنی دارند و به تجربه و علم این شرکت دانش بنیان اعتنایی نمیشود.
شیرین: تصمیم به استفاده از تکنولوژی داخلی وجود ندارد و علی رغم تضامین و حمایتهای دولتی که از محصولات دانش بنیان وجود دارد از دستگاه ایرانی استفاده نمیکنند. منطقی هم برای این وجود ندارد. این مقاومت در برابر تغییر نیست؛ مشتریان خصوصی با ما به راحتی کار میکنند وقتی کار به ارگان و دولت و ارگانهای دولتی میرسد ما به مشکل بر میخوریم، چون تصمیم گیری چندوجهی میشود و گاهاً دلایل منطقی و فنی و علمی ارائه نمیشود و حاشیه بیش از متن است؛ در این زمان پاسخ به استفاده از تکنولوژی داخلی خیر است و ما باید صبر کنیم دورههای ۴ ساله مدیریتی تمام شود؛ البته که افراد بدنه هیچ وقت تغییر نمیکنند.
ما در کشورهای مختلف دوره دیدیم و با خارجیها کار کردیم تکنولوژیهای متنوعی را بررسی کردیم که به تجربه و تخصص امروزمان رسیدیم.
یک مشکل و ترس دیگر ما این است که بنا بر شعار سال، تمام زیر مجموعههای دولتی دانش بنیان شوند! این کج فهمی است. زیرا رهبری نگفتند همه دانش بنیان شوند بلکه تاکید کردند امسال، سال دانش بنیان هاست و به جوانها و متخصصان بها داده شود تا از کشور خارج نشود. منظور رهبری این بوده که این جوانان را نگه دارید؛ حداقل برداشت ما از بیانات رهبری این بوده است.
وقتی همه دولت دانش بنیان شود یعنی شرکتهای فولادی، سیمانی، نفت، گاز، پتروشیمی شرکت دانش بنیان تأسیس کنند، اینها رقیب دانش بنیانهای واقعی میشوند در حالی که علمش، صبرش و راهکارهای نوآورانه فنی اقتصادیش را ندارند.
یکی از معادن دولتی که بزرگترین ذخیره سرب و روی زیرزمینی را در خاورمیانه دارد به دلیل عدم داشتن دستگاهها و ماشین آلات مناسب نمیتوانند راندمان استخراج مطلوب و متناسب با ذخیره داشته باشد؛ یعنی نه تنها خودش انجام نمیدهد بلکه با اجرای برخی کارها مانع استفاده نسلهای بعدی از این ذخایر معدنی میشود. ما میتوانستیم دستگاهها و ماشین آلات را در اختیار این معدن قرار دهیم و ۳۵-۴۰ درصد راندمان کار آنها را افزایش دهیم. ما به آنها پیشنهاد دادیم که استخراج را با تمام تجهیزاتمان میتوانند انجام دهند، اما قبول نکردند.
این اتفاق میافتد؛ مگر معاونت علمی چقدر زیرساخت و وقت و توانمندی برای ارزیابی شرکتها دارد؟ گاهاً پیش میآید که کارشناسان و کارگزاران معاونت علمی در بررسی کارشناسانه خود، تعریف مشخص و مطابق با صنعت مربوطه برای شناسایی دستگاهها و ماشین آلاتهای-تک را ندارند.
ما در صنعت ساخت ماشین آلات حفاری و مکانیزاسیون سابقه داریم و ۱۵ سال کار تحقیق و توسعه در این زمینه انجام دادهایم و براساس این تجربه و دانش یک دستگاهی راهای -تک میدانیم و خطاب به این کارشناس میگوئیم بزرگ صنعت ما سوئد است و بگویید محصول این کشور چه آپشنی دارد که دستگاه ایرانی ما ندارد تا ما بگوییم چه داریم که نمونه سوئدی ندارد. اینها شعار نیست؛ ما در شرکت، برای جلوگیری از خروج نخبگان علمی و عملی خود حقوقهای بالایی پرداخت میکنیم.
چشم انداز شرکتهای دانش بنیان تنها به داخل ایران محدود نیست؛ بلکه هدفمان ورود به بازارهای جهانی و رشد براساس استانداردهای WTO است. از دیگر چالشهای شرکتهای دانش بنیان در حوزه معدن، بحث واردات در وزارت صمت و خانه معدن و مجامع معدنی است؛ استنتاجی که از مدیران کل وزارت صمت بر اساس بخش نامههای صادرشده داریم این است که هر کسی میتواند دستگاه وارد کند.
ما یک شرکتی هستیم که اقایان ما را مثل کف دستشان میشناسند؛ ما همه اقدامات مربوط به تولید، تبلیغ و … را انجام دادیم و رزومه روشن و معرفی شدهای داریم. در نامه نگاری به ما میگویند منتظر بمانید ما که میدانیم بدنه دولتی است و بعد از یک سال از خارج کشور وارد میکند؛ آن وقت است که ما زمین میخوریم و نمیتوانیم پول کارافرین و تحقیق و توسعه و رشد خود را بدست بیاوریم.
رقابت با بخش خصولتی و دولتی قطعاً در همه زمینههای دانش بنیان اتفاق میافتد، زیرا بحث رقابت نا متوازن مالی و سرمایهای با دانش بنیانها رخ میدهد.
تحریمی در کار نیست وقتی حجم زیادی نفت صادر میشود و پولش وارد کشور میشود؛ در صنعت معدن هم ما میتوانیم و بلدیم با جهان بجنگیم؛ اما مساله اصلی تحریم داخلی و سازمانی است!
تحریمی در کار نیست وقتی حجم زیادی نفت صادر میشود و پولش وارد کشور میشود؛ در صنعت معدن هم ما میتوانیم و بلدیم با جهان بجنگیم؛ اما مساله اصلی تحریم داخلی و سازمانی است!
ما توانستیم در این مدت و با وجود تمام تحریمها استانداردهای بین المللی را با دوندگی بدست بیاوریم؛ تقریباً ۳ ماه پیش ایمیلی از یک شرکت لهستانی فعال در بخش معدن دریافت کردیم که علاقمند به همکاری با ما هستند در حالی که همینها کمتر از ۱۰ سال پیش حاضر به پاسخ دادن به ایمیل یک ایرانی نبودند.
پس ما توانمندی و پتانسیل را داریم؛ نکته حائز اهمیت فرهنگسازی محصولات دانش بنیان است؛ دولت معادنی با قابلیت مکانیزاسیون دارد؛ وقتی دولت از توانایی شرکتهای دانش بنیان بهره ببرد میتواند اعتماد را به وجود بیاورد.
در شأن شرکتهای دانش بنیان نیست که کسی از آنها حمایت کند ما نیازی به حمایت نداریم؛ همینکه مانع نشوند و سفارش ساخت و بکارگیری دهند یک فرهنگسازی است.
معادن زغال سنگ کرمان قابلیت دارند که ماهانه بیش از ۱۰۰ هزار تن تولید داشته باشند و تمامی کارخانههای کک سازی از این منابع تغذیه کنند در حالی که راندمان برخی از این معادن اصلاً مطلوب نیست چراکه از توان مکانیزاسیون و تکنولوژی داخلی همراه با گارانتی و آموزش و خدمات پس از فروش استفاده نمیکنند. نمیدانم چرا نمیخواهند این فرهنگ را نهادینه کنند.
تقریباً با بیش از ۸۰ نفر کارگر معدن مصاحبه کردیم همه به اتفاق نظرشان این بود که نمیخواستند اعضای خانواده و فامیلشان در معادن کار کنند.
شیرین: میشود به آنها آموزش داد تا به صورت مکانیزه به استخراج معادن بپردازند. ما میدانیم آینده معدن با مکانیزاسیون است و ورود مکانیزاسیون به این صنعت نیز باعث رشد کارآفرینی میشود.
دلیر: با کارآفرینی نیروها بیکار نمیشوند؛ زمانیکه راندمان بیشتر شود تولید، اقتصادیتر خواهد شد و در ادامه این قضیه فرایند دیگری تعریف شده که آن هم، نیروی انسانی دیگری را مشغول به کار میکند. اگر مدیران ما تئوریسینهای درستی باشند طبیعتاً نیروی کار با تکنولوژی بیکار نمیشود ما میتوانیم ثابت کنیم که اشتغال بیشتر میشود.
شیرین: ما اگر حرفی زدیم دلسوزانه بوده است؛ زیرا سالهاست در این صنعت فعالیت میکنیم. تخصص ما معدن است و ادعا میکنم در معدنکاری زیرزمینی جزو ۱۰ نفر اول ایران هستیم. کاری که پیش بردیم با هزینه و سرمایه گذاری خودمان بوده است و از هیچ سازمانی بورسیه نگرفتیم.
شاید بیش از ۸۰ درصد معادن ایران را نشناسیم، ولی کمتر از آن هم نمیشناسیم؛ تقریباً دستگاههای ساخته شده در این شرکت را به همه معادن زیرزمینی ایران در مناطق گلستان، مازندران، مشهد، طبس، کرمان، یزد و جنوب کشور که قابلیت مکانیزاسیون دارند پیشنهاد دادیم؛ ما مجموعه مخاطبین تخصصی نزدیک به ۴ هزار نفر همچون مدیران دولتی، خصوصی، کنسرسیومها، هلدینگ ها، کارشناسان و کارگران و… در ایران داریم.
گاهی این مخاطبان در نمایشگاهها و گردهماییها از محصولاتمان استقبال میکنند، اما چرا خرید این محصولات زمانبر میشود، جای تعجب دارد.
امروز ما امیدوار هستیم و میجنگیم؛ در سالهای گذشته دعوت نامه تحصیل در مقطع دکتری برای بنده ارسال شد، اما نرفتم؛ چون روزی رهبری کشور گفتند بمانید و صنعت درست کنید و به کشور کمک کنید؛ ما هم ماندیم؛ کمک میکنیم و سختگیرانه ایستادهایم.
دانش بنیانها حمایتی نمیخواهند به جز فرهنگسازی! امروز ما باید بنشینیم صنعت به دنبال ما بیایند و سفارش بدهند و ما برای نیازهایشان راهکارهای فناورانه ارائه دهیم.
شیرین: مشکل اول سرمایه گذاری است؛ سرمایه گذاری در این صنعت سنگین است، زیرا علاوه بر زمان بر بودن، نرخ بازگشت آن بالا نیست.
در این عرصه دستگاههای مغزه گیری عمیق نداریم؛ البته دستگاه RC را چند هلدینگ معدن دارند، اما نیاز کشور به این دستگاه در کشور زیاد است. از سوی دیگر در حال حاضر توانمندی برای تولید سریع این ماشین آلات چالزنی عمودی وجود ندارد و ساخت داخلی این ماشین آلات کمی زمانبر است و میبایست محصولی را که نمونه داخلی ندارد و تولید داخل آن زمانبر است را از خارج بیاوریم، اما اگر توانمندی داخل هم وجود دارد و بازار مناسب آن محصول هم موجود است از مجموعههای توانمند داخلی هم جهت ارائه راهکار تولید داخل دعوت و استقبال شود؛ حفاری از چه چیزی نشأت میگیرد؛ باید جنس سنگ، بستر و ژنز، عمق و بطور کلی پارامترهای قابلیت حفاری توده سنگ را بشناسیم و علم و عمل مربوطه را در رزومه خود داشته باشیم؛ تمام اینها به واسطه ابزارهایی انجام میشوند که دانش ساخت آنها وجود دارد، ولی باید در عرصه تولید آن در صورت وجود مزیت رقابتی فنی و اقتصادی و همچنین بازار مکفی ورود کنیم.
با کنسرسیوم متشکل از شرکتهای دانش بنیان حوزه معدن واقدامات معاونت علمی و وزارت صمت میتوان واردات را مدیریت کرد و در صورتیکه عدم توانایی تولید آن وجود داشت به واردات بپردازیم؛ راههای متنوعی هم برای تأمین مالی وجود دارد.
اگر امروز روی شرکت ما یا شرکتهای موازی ما که تعداد آنها هم زیاد نیست سرمایه گذاری شود و به ما مسوولیت داده شود روی RCها کار بکنیم قطعاً ظرف مدت ۱ تا ۲ سال آنها را با کیفیت جهانی به تولید خواهیم رساند.
شیرین: اعتقاد شخصی من این است که ما روی «دانش» و «بهره برداری از تکنولوژی» ضعف نداریم؛ مشکل ما روی سرمایه گذاری اولیه و تحلیل دادههای حوزه فرآوری و اکتشاف است.
دلیر: خام فروشی چندین مرحله دارد که با دیدگاه کارشناسی به چند بخش تقسیم میشود؛ اما در کل امکان جلوگیری از خام فروشی در ایران وجود دارد. تا زمانی که بازار یک موضوع داغ است میتوان فروش را انجام داد.
شیرین: در ارزیابی شرکتهای دانش بنیان «دانش فنی» مهم است؛ وقتی دانش فنی و طراحی را داشته باشیم زیرساخت وسیع داشتن، مهم نخواهد بود و به سرعت قابل ایجاد شدن است؛ باید نیازهای فناورانه فعلی و آینده کشور مطالعه و مشخص شده و به توانمندیهای موجود در مسیر پاسخ به این نیازها رسیدگی شود؛ لازم است که با فکر و تدبیر، بهره گیری از دانش فنی شرکتهای دانش بنیان و با چشم انداز میان مدت و کوتاه مدت در این مسیر حرکت کنیم.
در بحث معدن خیلی نیاز زیربنایی نداریم و موضوعی نیست که احتیاج به خلق شدن داشته باشد؛ ما میتوانیم از دانشی که در این زمینه وجود دارد در داخل کشور به صورت بومی بهره ببریم. اکنون پتانسیل تبدیل دانش به محصول، ماشین آلات فراوری و مواد اولیه در کشور وجود دارد؛ من یا یا سایر شرکتهای دانش بنیان بلدیم از پول و ظرفیتها به چه صورت استفاده کنیم و ظرفیت را به ثروت تبدیل کنیم.
آینده، آینده روشنی است؛ افزایش ظرفیت تولید نیازمند افزایش ظرفیت اکتشاف است؛ افزایش استخراج نیازمند ماشین آلات مربوطه و بازار است. ما اگر نیازهای خود را بدانیم میتوانیم از این ۶۸ نوع ماده معدنی برای بازار داخل و صادرات بهره ببریم. اکنون در روسیه و CIS به مواد معدنی که ما در کشور موجود داریم نیاز دارند؛ تکنولوژی و دانش فنی قطعاً فرآهم شدنی است.
باید نیازهای فناورانه به دانش بنیانها سپرده و به آنها اعتماد شود؛ برخی مسائل صرفه اقتصادی ندارند که ما میتوانیم به سمت واردات آنها برویم؛ مثلاً تولید ناخنهای حفاری در کشور به صرفه نیست، زیرا سالانه ۱۰۰ هزار عدد هم لازم نیست و تولید آن مزیت رقابتی ندارد و قیمت آن بیشتر از نمونههای چینی خواهد شد. در این موارد باید واردات را به بهترین نحو داشته باشیم.
اما در مورد دستگاهی که پتانسیل تأمین و ساخت و بهره برداری بومی آن در داخل وجود دارد باید با نگاه کوتاه مدت و میان مدت به شرکتهای دانش بنیان اعتماد شده تا با استفاده از ظرفیتهای خود آن را به مرحله ساخت و تولید برسانند.
منبع: خبرگزاری مهر