به گزارش میمتالز، فاضلبخششی افزود: در طول دهههایی که این شرکت فعالیت میکند، تمرکز اصلی بر روی توسعه داخل و پروژههای فولادی بزرگ کشور بوده است. تقریبا در بسیاری از پروژههای صنعتی، معدنی و فولادی رد پایی از ایریتک وجود دارد.
فاضلبخششی ادامه داد: با توجه به سیاستهای جدید و تغییر رویکرد کلی اقتصاد، سرعت توسعه ایران در بسیاری موارد کاهش پیدا کرده و باعث شده که صادرات اهمیت ویژهای پیدا کند. برنامه ما در امسال خصوصا از زمان برگزاری نمایشگاه «ایران اکسپو» این بوده که برای صادرات خدمات مهندسی و تجهیزات ایرانی به کشورهای دیگر ابزار و پلهای درست کنیم، چون تا مهندسی جلو نرود و وارد کشورهای دیگر نشود خدمات هم ارائه نخواهد شد. اگر این اتفاق نیفتد به مرور مهندسهای ما از کشور مهاجرت میکنند و همچنین زمانی که تولیدکنندگان به سقف تولید برسند و کشور دیگر نیازی به آن میزان نداشته باشد، دچار ضرر و زیان میشوند. فکر میکنم خیلیهای بدانند که وضعیت ایران خودرو یا وضعیت سیمان و سرامیک در کشور چگونه است. به دلیل اینکه همه اینها توسعه پیدا کردند، الان که نیاز داخلی کاهش پیدا کرده و صادرات هم نداریم باعث شده هم هزینههای تمامشده بالا رود و هم کیفیت آنها افت کند و همچنین آنهایی که کوچکتر هستند از بازار خارج شوند. با اینکه افراد زیادی برای برپایی این صنایع زحمت کشیدند، اما صنایع آنها در حال تعطیل شدن است.
مدیر پروژه سنگان شرکت ایریتک اظهار کرد: ما باید روی بخش صادرات مهندسی و تجهیزات کار کنیم. ایران متاسفانه تبدیل به یک کشور صادرکننده مهندس به جای مهندسی شده است. اگر ما گروههای کارآمد خود را از دست دهیم سه اتفاق بزرگ برای ما رقم خواهد خورد. اول اینکه خودمان به عنوان متخصص دچار فقر نیروی انسانی میشویم، دوم اینکه این جوانهایی که میروند اکثرا به صورت خانوادگی هستند و در نتیچه ما دچار کمبود جمعیت خواهیم شد. سوم اینکه به مرور، چون این دانش در کشور توسعه داده نمیشود ما سقوط دانشی هم خواهیم کرد؛ بنابراین موضوع صادرات موثر باید از یارانه هم باید برای دولت مهمتر باشد، وگرنه همه ما در کشتی قرار گرفتیم که این کشتی دچار مشکل میشود و فکر نکنم کسی در آن نجات پیدا کند. امروز اتفاقات دیگری افتاده و دنیا، آن دنیای دو قطبی پنجاه سال پیش نیست و در حال چند قطبی شدن است. این چند قطبی بودن فرصت ایجاد میکند. در آفریقا به نظر میآید ناسیولیستها جای دستنشاندههای دهههای قبل را میگیرند؛ بنابراین فرصتهای جدید ایجاد خواهند شد. به نظر من در این سه چهار سال اخیر ما فرصتهای زیادی را از دست دادیم و اگر کوتاه بیاییم بازهم از دست خواهیم داد. اگر از نظر تجربه تاریخی نگاه کنیم، ما نتوانستیم با کشورهای سیآیاس ارتباط بگیریم، یعنی اینکه همسایههای شرقی دریای خزر میتوانستند با ما بسیار خوب کار کنند، اما شاهد آن هستیم که این کشورها امروز با ترکیه بهتر از ما کار میکنند و ما با اینکه مرز هم داشتیم نتوانستیم به اندازه کافی با این کشورها ارتباط برقرار کنیم؛ بنابراین انجام این کار یک همت ملی میخواهد، چون اگر این کار را نکنیم دچار مشکل خواهیم شد.
فاضلبخششی در پاسخ به این سوال مبنی بر اینکه ایران به عنوان دهمین سازنده فولاد در دنیا شناخته میشود، به نظر شما راه رسیدن به توسعه پایدار فولاد و رسیدن به پنج رتبه برتر چیست، گفت: تولید فولاد تا جایی خوب است که شما رتبه داشته باشید. فولاد یک محصول نهایی نیست، شما باید بتوانید فولاد را تبدیل به محصول کنید و اگر این اتفاق نیفتد این هیچ مزیتی در آینده نخواهد داشت. یک تن فولاد میدهیم و یک ماشین با ده برابر نرخ وارد کشور میکنیم! منظور از ماشین، خودرو نیست، بلکه تجهیزات است. در نتیجه فولاد یک محصول نهایی نیست به غیر از بخشی که در ساختمانسازی استفاده میشود بقیه ورقهای فولای برای توسعه مواد دیگر است. به عنوان مثال اگر ایران خودرو توسعه پیدا نکند و ورق خودرو تولید و صادر کنیم، فایدهای ندارد، چون آن خودرو با نرخ بیشتر به کشور برمیگردد. اگر ما نتوانیم محصولات آتی فولاد را در بازارهای صادراتی تبدیل به پول کنیم این همه سرمایهگذاری در فولاد کشور بیفایده خواهد بود و وادار میشویم در آینده بیشتر از چیزی که فکر میکنیم سوبسید دهیم، فقط برای اینکه کارخانهها تعطیل نشوند.
وی در پاسخ به این سوال که ما به عنوان یک کشور تک محصولی شناخته میشویم و بیشتر روی نفت مانور میدهیم، به نظر شما تمرکز دولت میتواند بر روی صنایع و معدن باشد، توضیح داد: ما کشور تک محصولی نیستیم، ما کشوری هستیم که مدیریت تک محصولی داریم وگرنه از نظر آماری شاید هشتاد درصد مواد معدنی دنیا را داریم، اما بازار آن را نداریم. ما فولاد تولید میکنیم، اما فولاد را به شکل ورق صادر میکنیم، اما متاسفانه نفت هم مساله استراتژی دارد هم مساله سودده بودن، این مساله باعث تنبلی فکری شده است. کشورهایی که نفت ندارند چگونه زندگی میکنند؟ به عنوان مثال ترکیه چطور بدون نفت دوام آورده است، تاجیکستان چطور زندگی میکند، قزاقستان همین طور. چرا آنها میتوانند توسعه پیدا کنند و ثبات ارزی دارند. مراودات مالی ترکیه با آفریقا، ۱۰ میلیارد دلار است که میخواهد این رقم را به صد میلیارد دلار برساند.
فاضلبخششی ادامه داد: متاسفانه ما عادت کردیم راهی را پیش بگیریم که پول زودتر بهدست بیاید. تمامی تولیدکنندگان و صنایع کشور زحمت میکشند، صنایع غذایی، صنایع کشاورزی، صنایع لوزام خانگی همه اینها در حال کار و تلاش هستند که محصولات داخلی تولید کنند، اما ما استراتژی ورود به بازارهای خارجی و مارکتینگ را نداریم. به نظر من خیلیها این حرف بنده را نمیپسندند، اما باید گفت ما نیروی انسانی صادر میکنیم همان نیروی انسانی که اینجا دائما به آن ناکارآمد میگویند اگر کارآمد نبود که آن را نمیبردند. پس کارآمد است که میرود. دومین مساله این است که سوبسید صادر میکنیم. یعنی ما به کارگر کم دستمزد میدهیم بعد حقوق اورا زیاد نمیکنیم بعد به او بن کالا میدهیم. همه اینها روی کالای نهایی نرخ پایین نشان میدهد در نتیجه کالاهای ما سود کاذب دارد و این سود کاذب باعث سرمایهگذاری کاذب میشود. در نتیجه وقتی صحبت از این میشود که قیمت بنزین را به روز کنیم، قیمت برق را به روز کنیم قبل از اینکه مردم بترسند صاحبان صنایع میترسند، چون میدانند چیزی که تولید میکنند و میفروشند ارزش افزوده نیست سوبسیدی است که از طریق پایینتر و کارگر و برق و آب به آنها میرسد. اگر بخواهند سوبسیدها را بردارند شاید فولاد هم نتوانند بفروشند. این دو نکته خیلی مهم است.
مدیر پروژه سنگان شرکت ایریتک گفت: مهمترین موضوع منابع انسانی است. من چند جایی مثال زدم شما فکر کنید وقتی یک نفر به سن سی سال میرسد در دنیای امروز اگر بگویم هشتصد دلار در ماه برای او هزینه کرده باشند وقتی سی ساله میشود دویست و پنجاه دلار نرخ دارد. حالا فکر کنید از ده نفر دو نفر آدمی میشوند که هم دانش داشته باشد هم ژن سالم، هم خودشان سالم باشند هم پرونده سالم داشته باشند هم جرم نکرده باشند. هر کدام از اینها نزدیک به یک میلیون دلار نرخ دارند یعنی ما یک کالایی را که نرخ آن یک میلیون دلار است به یک کشور خارجی میدهیم برای ماهی چهار هزار دلار. حالا اگر کشور خارجی اروپایی باشد برای تولید این آدم باید چهار برابر ما هزینه میکرد. چهار میلیون دلار هزینه میکرد. با دو هزار دلار کالای یک میلیون دلاری میبرد و اتفاقا خیلی پرو میگویند اگر کالای یک میلیون دلاری نیستی یک مقدار با خودت بیاور تا به شما اقامت دهیم. یعنی دقیقا حسابها درست است. میگویند یا یک میلیون دلار نقد با خود میآورید تا اقامت دهیم یا خود شما یک میلیون دلار میارزید. پس وقتی ما یک مرتبه اعلام میکنیم مثلا امسال سی هزار نفر رفتند یعنی غیر از پولی که با خود بردند و من اصلا کاری به این ندارم که چطور بردند و از کجا آوردند، ما سی میلیارد دلار به اضافه سی سال به آن کشور هدیه کردیم. وقتی میگویند دوستان ما به کشورهای سیآیاس CIS میروند و با سه هزار دلار استخدام میشوند. در واقع آن کشور یک میلیارد دلار هزینه کرده و ده میلیار دلار درمیآورد، چون اصلا نمیتواند ده نفر را تا این مرحله از دانش و کار برساند و بودجه این کار را ندارد.
وی افزود: ما تبدیل شدیم به صادرکننده نیروی انسانی و به مرور این ترتیب ژنی هم به هم میخورد و میترسم روزی مثل آفریقا شویم. در قسمتهایی از آفریقا افراد به شدت دارای ضریب هوشی پایینی هستند به دلیل آن ظلمی که در زمان بردهداری در حق آنها شد، حالا ما دچار بردهداری اقتصادی نوین شدیم که آدمهای ما را ارزان میبرند. چند وقت پیش شخصی میگفت برای طراحی معماری از چین مهندس بیاوریم. ما صدوبیست سال است که در ایران رشته مهندسی ساختمان معماری داریم بعد از صدوبیست سال به جایی رسیدیم که میگویند برای معماری خوب و طراحی اقتصادی باید مهندس از خارج بیاوریم. به عنوان مثال ستونهای زمان هخامنشی را نگاه کنید که در آن زمان چگونه ساخته شده است. چطور یک ستون بالا آورده شده و بعد یک وزنه پانصد تنی به شکل کله عقاب روی آن قرار داده شده است. همین حالا باید یک قرارداد خارجی ببندند که بیاید و آن را بسازد و بالا بگذارد. من میترسم چند سال دیگر هیچ کاری نتوانیم کنیم. اینها برای این است که استراتژی درست برای منابع انسانی و صادرات نداریم و این زحمات و فرصتها زود از بین میرود.
به قول دوستی که میگفت: ماهی هم که بخواهید بگیرید باید یک قلاب بندازید، باید پولی هم بدهید و کرم بخرید. دست خود را به جیب کردهای و کنار رودخانه ایستادهای و میگویی ماهی بیا. بعد هم میگویی چقدر بیانصاف هستند. اصلا ماهیها نمیآیند. الان وضعیت صادرات ما این چنین است.
فاضلبخششی در پایان اظهار کرد: امیدوارم به دغدغههای کوچک توجه شود، چراکه مشکلات تا زمانی که کوچک هستند، راحتتر قابل حل هستند، ولی زمانی که بزرگ شوند، حل کردن آنها بسیار مشکل خواهد شد. هم اکنون فرصتی برای صادرات مهندسی به بازارهای آفریقایی و کشورهای همسایه ایجاد شده که باید از آن بهره برداری کرد؛ البته باید این موضوع را نیز در نظر گرفت که درهای جدید صادراتی نیز به سرعت بسته میشوند، زیرا هیچگاه بازار هدف، منتظر ما برای وارد شدن، نمیماند.
فاضلبخششی با تاکید بر این موضوع که برای صادرات باید اقدامات فرهنگی نیز صورت بگیرد، خاطرنشان کرد: کار صادرات مانند وزارت امور خارجه است و حمایت قوی دولتی و خارجی را میطلبد؛ باید از سوی دولت پیشنهادهایی ارائه شود و حمایتهایی همچون بیمه و خدمات برای بخش خصوصی انجام شود. در این راستا نیز باید وزارت امور خارجه حمایتهای لازم را به عمل آورد و اساس این کار را به درستی پایهگذاری کند.
منبع: روزگار معدن